نوشتن نقد یا نظر برای یک نمایش نیاز به انگیزه ای دارد که آن نمایش به شما می دهد . نمایش باید شما را شگفت زده کند ، چه از بدی یا خوبی فرق نمیکند.
... دیدن ادامه ››
به من پیشنهاد شد که به دیدن نمایش یرماغ بروم چون به نظر شخص پیشنهاد کننده کار خوبی بود . اما ادامه ی این نوشته نظر من است .
در اولین قدم متن به صورت بی نظیری بد نگارش شده بود . جدا از سوراخ های دراماتیک و دیالوگ های سر گردان پر از خلأ و هجو بود که درباره ی آنها میشود ساعت ها حرف زد .
اما چیزی که نمیشود درباره ی آن حرف زد بازی به شدت ملالت آور یرما بود که پیشنهاد من این است که هر چه زودتر آموزش جدی بازیگری ببیند و خود را از شر تصنع رها کند یا ادا هایی که من و همراهانم را در طی اجرا به شدت شگفت زده کرد. در واقع این اجرا به شدت از نبود بازیگر خوب رنج میبرد . نه عالی . خوب یا حتی متوسط . درباره ی خوان فقط این را میگویم که چیزی برای من نساخت که عمقی داشته باشد و همینطور ویکتور . بازیگر ویکتور دائم فقط فرم آن چیزی را که باید برای ما اجرا میکرد و این اصلا خوب نبود و تک تک لحظات را پشت هم از دست می داد . آلخاندرو توانست در تک گویش مخاطب را جذب کند و لحظات بسیار خوبی را ساخت اما متاسفانه در ادامه ی نمایش چیز دیگری در آستین نداشت و به خوان و ویکتور پیوست . اما دو خواهر خوان به شدت از بازی خوبی برخوردار بودند ، کامل و بی نظیر کارشان انجام دادند و حتی وقتی بر روی صحنه آمدند من تعجب کردم که از بازیگران این کار کسی بیان خوب دارد و مناسب اجرا . بیان خوب نیز با صدای جذاب متفاوت است ، ویکتور صدای جذابی داشت اما بهتر این بود اگر میشنیدم چه میگوید.
کارگردانی جای صحبت زیاد دارد ، و یکم با تردید میتوانم راجع به آن صحبت کنم زیرا تخصص چشم گیری در کارگردانی ندارم . اما در هر صورت میتوانم بگویم که تصویر سازی بسیار عالی کارگردان یکی از نقاط مثبت یرماغ است . کمپوزسیون درجه یک و رنگ های دیدنی و میزان های بسیار عالی . ولی در همه ی این تمجید هایم افسوس دارم چون در اکثر مواقع از این تصویر سازی ها بهره برداری دراماتیک نمیشد . خیلی از مواقع در حد یک موزیک ویدئو باقی میماند . در آخر جسور بودن کارگردان را بسیار ستودنی می دانم و امیدوارم جسور باقی بماند .
در بقیه موارد نیز چون هیچ تخصصی ندارم ار نظر دادن معذورم.