یک حلقه معمولی / نوا رضوانی
.
به نظر میرسد همچنان از سوی هنرمندان، یکی از دغدغه های مهم دختران و زنان ایرانی " ازدواج " است؛ هر چند چنین خواستهای از سوی بسیاری از دختران قابل ردیابیست اما مسئله مهم آن است که تنها مختص دختران نیست و مردان زیادی نیز و چه بسا بیشتر، خواهان و در پی فرصتی برای ازدواجند؛ اما نگاه عرفی و سنتی، اغلب دختران و زنان را برای داشتن پیوند و ارتباط زناشویی مشتاق و حتی مصّر تلقی میکند حتی تا آنجا که این نگاه، به ذهن و باوردر عموم بدل شده که دختران مجرد دارای ضعف و نقصان بزرگی هستند که ازدواج نکردهاند.
« یک حلقه معمولی» رویکردی ساده، و حتی دم دستی به این مقوله دارد. نه اطلاعات کافی و درستی از کاراکتر محوریاش میدهد و نه انگیزهاش را از برداشتن حلقه ازدواج همکارش روشن می کند...اگر تنها داشتن یک احساس درک موقعیت زوج بودن و شوهر داشتن با یک حلقه اهمیت دارد، فراوان حلقههای متعدد و کمقیمت شبیه به اصل، در دسترس هر دختری و زنی هست که نیاز به کش رفتن و برداشتنِ بدون اطلاع حلقه دیگری نباشد. به خصوص که ندا ( کاراکتر فیلم) برای رفتن به محل کار بعدی اش مسافتی را در خیابان طی می کند. که امکان خرید و تهیه هر حلقهی دیگری وجود دارد.
فیلم در روایت و بنیان روایی ضعف دارد و اساسا چرایی ماجرایی
... دیدن ادامه ››
که تعریف میکند مشخص نیست. برای تماشاگر، نیت و هدف "ندا" قابل درک نیست، تنها مشخص است که چندتن از همکاران او متاهلند. اما شاید این دلیل منطق قابل قبولی را ایجاد نکند تا بیننده بتواند پیوندهای درستی با فیلم برقرار کند.
بازی سونیا سنجری که گویا پای ثابت بسیاری از فیلمهای کوتاه شده و البته قابل تحسین است، نیز در نقطه انفعالیست که کمکی به موفقیت فیلم نمیکند.
اگر قرار است معضلی به عنوان عدم شرایط مناسب برای ازدواج جوانان، مورد بحث و محور قرار گیرد، شاید نیازمند پرداخت خلاقانهتر و ایجابیتریست که نه تنها به یک کلیشه نخنما تنزل نکند و جنسیت زده نباشد، بلکه تاثیرگذار و نگاه جامع و واقعیتری به این دست بحرانها ارائه دهد.
نیلوفرثانی