بالاخره سه گانه ایوب آقاخانی در باره قهرمانان جنگ تکمیل شد
شهید کشوری (که توسط خود نویسنده کارگردانی نشد)، چمران و حالا یکی از اسطوره های جنگ
... دیدن ادامه ››
شهید جهان آرا
خوشبختانه هر سه کار رو دیدم و به جرات میتونم بگم هرسه کار نگاهی بسیار متفاوت و لطیف به مقوله خشن و خانمان برانداز جنگ دارد
شخصا هفت عصر هفتم پاییز رو بیشتر از دو کار دیگه دوست داشتم
اولین چیزی که توجه رو در بدو ورود جلب میکنه طراحی صحنه خوب و متفاوت کار هست، تکه هایی از یک هواپیمای سقوط کرده، کوهی از کاغذ و کاغذهایی که کل صحنه رو پوشانده و تا اواخر کار متوجه نمیشیم که دلیل این طراحی عجیب چی هست
کار در باره زندگی شهید جهان اراست ولی فقط تکه هایی کوتاه از او و همسرش رو میبینیم
داستان زندگی او از زمان دبیرستان از زبان دوست صمیمی و همرزمش غلام روایت میشه
کار دارای دو بازیگر هست: رحیم نوروزی و لیلا بلوکات و هر چهار نقش توسط همین دو بازیگر ایفا میشه و چقدر هم عالی هست این برو و بیا بین دو نقش و هردو بازیگر به خوبی از پس این کار بر اومدن و بازی ها بسیار یک دست و روان از کار در اومده
کارگردانی و میزانسن ها خوب بوده و در خدمت هرچه بهتر شدن کار هست
یک نکته ای رو در آخر اضافه کنم که برای خودم خیلی خیلی جالب بود و اون اینکه اسطوره ای که یک شهر رو یک ماه از سقوط نجات داد خودش در سقوط یک هواپیما شهید میشه و اینجاست که مردم میگن مشیت الهی و من میگم خواست طبیعت...