برای تو که هر روز و هر روزه ام هستی
میدانم که میدانی امروز هم در قفسم.در قفس خیالبافی های تو. قفسی که از دیروز روزها قواره ام کردی. باز هم بی کلید. فرصت های بیست چهار ساعته ای که مدام بر باد میدهم. تو را از گذشته هایم تا بی آینده گی ها ترسیم میکنم. فقط یک امروز میماند کنجکاو چرا نبودنت ها و ناامید از برای بودنت ها. خسته ام از تکرار حرف های روزانه ام. با خود گویی ها. بی خود گویی ها.
گذشته من گذشته ی تو محسوب میشه؛ ولی تو بیشتر امروز و فردای من هستی. کاش نمیگذشت این زمان دوار. کاش رو سیاهی گذشتن ها برایم نمی ماند. کاش از دلتنگی دیروزها خاکستری نمیشدم. کاش میشد حضورت را در آینده ای نزدیک سپید تخیل کرد.کاش دلیل وجودی زمان های لایناهی تو بودی. کاش دیروز فقط قصه داشت و امروز غصه نداشت. کاش فردایمان را ول نمیکردی و دیروزمان را باور میکردی. تو بگو دلیل وجودی امروز چیست؟ منگنه شده بین دو زمان، دو اسمی که از برای تو شده است روزگار. روزگار غریبیست نازنین؛ چقدر زود کارمان سخت شد بین انتخاب راه آسون و غریبگی یک میلاد. میلادی که در نطفه خفه اش کردی. بین انتخاب یک امروز کامل و یک امروز ناقص. راستی هنوز هم شاملو میخوانی؟ هنوز هم باید فرداهایم را برای دیروز هایت ترجمان همزمان کنم، شاید شنیدی امروزم را! هنوز هم همه فرداهایی که بی تو رقم میخورد قیامت است. بی طبل، بی سر و صدا در خلوتی ابدی. هنوز هم دیروزم به امید واهی لحن فردایم را میگیرد و فردایم دلخوشکنکی لحن دیروز را و امروزم سر و پا گیج ست در این چرخه تکرار امروز روزها و در به در یک لحن واحد.
ساختی، سوختم ... بالاخره یک روز قشنگ می آد.
پرستو فصیح عزیز ... رسمش
... دیدن ادامه ››
بود که اسمت می بود. ریتم قصه را از تو داریم. درود بر بودنت
اسماعیل نجفی نازنین ... چقدر دستان هنرمند طراحت ذهن من را خوب خواند. باشی همیشه
آذرنوش شهابی جان ... اذیتت کردم بانو. قصه با بیان تو جان گرفت. سپاس از همراهیت
مارال عظیمی مهربان ... کلام که به کام تو می آمد، کامم شیرین میشد. تشکر بیکران
شاهین نصیری جانان ... امروز واقعا همین شکلی است که بودی.میبوسمت رفیق. ( دیگر غمباد که نداری پسر ؟ )
آسو یونسی بزرگوار ... صبوری و حضور تو تحسین بر انگیز بود. دستت به گرمی را می فشارم.
امیر حسین خوبم ... چه پیشنهاد به جایی داشتی برای موسیقی ابتدایی. مرسی دوست
ممنونم از دوستان بی نهایت مهربان که حمایت کردند، که ما را دیدند، شنیدند و امروز ما را جاویدان کردند.
امروزتان رها شده از دیروزها و فرداها ...
عزت زیاد