در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال aram | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:24:30
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
و به جای منم داری زجر می کشی
یکی عاشقته که تو عاشقشی
تو به جای منم پُره غصه شدی
نذار خسته بشم
نگو خسته شدی..
.
.
نگران منی که نگیره دلم
واسه دیدن تو داره میره دلم
نگران منی مثل بچگیام
تو خودت می دونی من ازت چی می خوام
مگه میشه باشی و تنها بمونم
محاله ... دیدن ادامه ›› بذاری محاله بتونم
دلم دیگه دلتنگیاش بی شماره
هنوزم به جز تو کسی رو نداره
عوض می کنی زندگیمو
تو یادم دادی عاشقیمو
تو رو تا ته خاطراتم کشیدم
به زیبایی تو کسی رو ندیدم
نگو دیگه آب از سر من گذشته
مگه جز تو کی سر نوشتو نوشته
تحمل نداره نباشی
دلی که تو تنها خداشی

از: .........................
ادم های نقاب دار
همیشه همیشه از ادم های مخافظه کار متنفر بودم ....کسانی که حرفشون رو نمی زنن، احساساتشون رو بروز نمی دن
بابا بریز بیرون اون درون گندیده رو.....
مردی اینقدر مخفی کردی شادی تو مبادا نظر بخوری
غمت رو مبادا اینو اون بگن بد بختی
بابا ادمیزاده ،شادی داره ،غم داره ،بالا و پایین داره ،ای کاش می دونستن چه لذتی داره هوار بزنی چی حس می کنی.....
احساسات و حالات روحی هم اگه بمونه می گنده .....داد بزن ،رها کن این مارموزگی رو....

از: ....................................
یلدا معینی فر این را دوست دارد
حاله من نتیجه ی همین حرفه دلهایی بود که زدم...
۱۸ آبان ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
گــــاهی هیچکس را نداشته باشی بهتر است..! باور کــــن بعضــیها تنهاترت می کنند....


از: "حسین پناهی"
بیزار باش از معشوقی که
اسم هرزگی هایش را بگذارد آزادی
اسم نگرانی هایت را بگذارد گیر دادن
و برای بی تفاوتی هایش
اعتماد داشتن به تو را بهانه کند

از: احمد محمود
می خواستم بمانم،
رفتم.
می خواستم بروم،
ماندم.
نه رفتن مهم بود و
نه ماندن
مهم
من بودم
که نبودم..

از: ...............
مرا آنچنان دوست نمی داشت که یادم
خاطرش را بیازارد
می گذشت روزها و
می گذشتم.

از: ..............
گاهی باید رفت و آنچه ماندنی ست را جا گذاشت
مثل یاد، مثل خاطره،مثل لبخند
رفتنت ماندنی و با ارزش می شود، وقتی که باید بروی، بروی
و ماندنت پوچ و بی فایده است، وقتی که نباید بمانی، بمانی ..


از: - آنا گاوالدا
این پاییز جای دستانت برگ می گذارم
پاییز بفهمد تنهایم ، در دلم رخنه می کند
دلم پر است ، غم پاییز هم اضافه شود دیوانه می شود ...


از: " پروانه پریسوژ "
به انگشت نخی خواهم بست
تا فراموش نگردد فردا
زندگی شیرین است زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم در دل
لحظه را دریابم
من به بازار محبت بروم فردا صبح
مهربانی خودم عرضه کنم
یک بغل عشق از آنجا بخرم
یاد من باشد فردا حتما
به سلامی دل همسایه ... دیدن ادامه ›› خود شاد کنم
بگذرم از سر تقصیر رفیق
بنشینم دم در
چشم بر کوچه بدوزم با شوق
تاکه شاید برسد همسفری
دل ما را ببرد با خود
و بدانم دیگر قهر هم چیز بدی است
یاد من باشد فردا حتما
باور این را بکنم که دگر فرصت نیست
وبدانم که اگر دیر کنم
مهلتی نیست مرا
و بدانم که شبی خواهم رفت
و شبی هست
که نیست پس از آن فردایی

از: .....
در من کودکی
حواسش به بازی دنیاست
دستِ مادر را رها کرده
محوِ چند رنگی‌ِ آدم هاست

از: " سیاه قلم های نیکی فیروزکوهی "
حواست هست یک تابستان دیگر هم گذشت و هیچ معجزه ای نشد،حالا باید دوباره دل خوش کنیم به آمدن پاییز،یک پاییز خوشرنگ که زرد و نارنجی نباشد،به پاییزی که دلت نگیرد و غروبش غم نداشته باشد و توی کوچه و پس کوچه هایش بغض نباشد،پاییزی که مهر و آبان و آذرش تو را یاد هیچ خاطره خیسی نیاندازد و دل کندنش آسانتر از دل بستنش باشد،یک پاییز دوست داشتنی که شاید مال من و تو باشد،میمانیم به امید پاییزی.که نه از فاصله خبری باشد نه از. درد نه از زخم نه از جنگ نه از فقر،به امید پاییزی که وقتی به آخر رسید جوجه ای از جوجه هایمان کم نشده باشد.

از: ......
لذتی بالاتر از این نیست که کسی را بیابی که جهان را مثل تو ببیند، اینجاست که می فهمیم دیوانه نبوده ایم....


از: ......
گفتم: نمیدانم خودم چه می خواهم، ارتباطم با خودم قطع است.
گفت"به خودت اعتماد کن."
خنده ام گرفت. "تحمل خودم را ندارم"
لبخند زد. جوری که انگار این جمله را صد دفعه از دهان صد نفر دیگر شنیده..."تحمل کار ناپخته هاست، اگر درک کنی لازم نیست تحمل کنی"

از: .....
عشق کوتاه است وُ
فراموشى
چقدر طولانى...

از: پابلو نرودا
تو را دوست دارم اما
جایِ بعضی زخم ها
هیچ وقت کاملا پاک نمی شود
به جایِ اینکه بخواهی
قلبِ مرا تصرف کنی
به عمقِ جراحتی فکر کن
که در سینه ی من است
قبول کن !
حضور بعضی آدم ها
هیچ وقت کاملا ,
از دل ما پاک نمی شود .

از: ............
در این دنیا برای کفری کردن آدمهای رذلی که می خواهند همه چیز را از آنچه هست برایت سخت تر کنند راهی بهتر از این نیست که وانمود کنی از هیچ چیز دلخور نیستی .

از: .......
به گمانم روزهای دشوار به من کمک کرده اند بفهمم که زندگی از هر رو، بی اندازه بخشنده و زیباست و این همه نگرانی که آدمی دارد، بدون شک، بی اهمیت است.

از: .........
به شدت باهاتون موافقم
زندگیتون شاد و خندان
۰۳ شهریور ۱۳۹۳
ممنونم از شما
۰۳ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آرزویم این است
که این شهریور جورِ دیگری بیاید
آسمان نه مثل هر سال ،امسال جورِ دیگری آبی
آفتاب بر بام خانه هامان جورِ دیگری بتابد
ابر‌ی اگر بارانیست ، جورِ دیگری ببارد
روزگار جورِ دیگری با ما
آدم‌ها جورِ دیگری باهم
زندگی‌‌ها جورِ دیگری باشند
آرزویم این است
یک روز حالِ من جورِ دیگری باشد
به سراغت بیایم
جورِ دیگری نگاهم کنی‌
جراتی داشته باشم
جورِ دیگری بگویم
" دوستت دارم "

از: نیکی فیروزکوهی
آرزویم این است
یک روز حالِ من جورِ دیگری باشد
۰۳ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
احساس رضایت از درون آدما ناشی می شه، زیاد به محیط بیرونی ربطی نداره، مشکل از دل آدماست، اون چیزی که تو دل ماست. از حس خوش بختی تا بدبختی همه جا با ما می مونه....تنهایی هم مثل حس خوشبختی از دل آدم میاد...

از: ضحی کاظمی
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هیچ وقت
یکی را با همه ی ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪﺑﺎﺵ!
ﯾﮏ ﺗﮑﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺪﺍﺭﯼ...


از: - هاروکی موراکامی