در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مقداد شیری | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:00:16
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
هر چقدر بی محلش می کنم

و جوابش را نمی دهم

باز

دست از سرم بر نمی دارد

وزنگ می زند

گوشم از یاداوری صدای تو هنوز


(یاسر شیری)
دیشب باران قرار با پنجره داشت
روبوسی آبدار با پنجره داشت
یکریز به گوش پنجره پچ پچ می کرد
چک چک ، چک چک ، چکار با پنجره داشت

(مرحوم قیصر امین پور)
انتخاب زیبایی بود،
سپاس از شما.
۰۶ فروردین ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیشب تا صبح نخوابیدم
چشمانت را در دلم جاگذاشته بودی
خون به جگر از تنهایی
نمک به دلم می پاشید
گونه های نمکین تو

دیشب تا صبح نخوابیدم
امروز برای پس دادن چشمانت
می آیم
چشمانت را بردار از دلم

دیشب تا صبح نخوابیدم
امروز
چشمت را با دلم بردی

چرا که من تا صبح نخوابیدم وخون دل خوردم
ولی امروز لبان توست که سرخ تر شده اند

(مقداد شیری)
زیبا بود . آفرین .
۲۶ اسفند ۱۳۸۹
...خون دل خوردم ... لبان توست که سرختر شده!
خیلی زیبا بود
۲۹ اسفند ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امسال
میان درخت خشک گیلاس
خیلی بیشتر آسمان

"سوزان رولی"
گفته بودم
که باید تقاص دلی را که خون کردی
پس دهی
امروز روز انتقام از توست
انتقام دلم را از چشمانت میگیرم
و تو ناگذیر باید به خون بنشینی

و امروز تو به دلم نشستی

(مقداد شیری)
ممنون از لطفتون
۲۲ اسفند ۱۳۸۹
آفرین مرد زیبا بود.
۲۳ اسفند ۱۳۸۹
میلاد جون و خانم فخرزاده ممنونم!!
پسرک نمی دونم چی بگم به هر حال با سلیقه همه جور در نمیاد .....
۲۴ اسفند ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چشمانت را خوب باز کن
کبوتر دلم را ببین
در چنگال بسته ی باز نگاهت

باز ببین دلم را
و باز هم بگو
کبوتر با کبوتر باز با باز

(مقداد شیری)
خیلی خیلی بکر و زیبا بود .
۲۱ اسفند ۱۳۸۹
مرسی بچه ها !
امیر بابک عزیز ، میلاد جون و خانوم ک.ف نظرات سرشار از لطف شما همیشه به من دلگرمی می ده .
خانم برنا گفته ی شما منو بیاد یه قطعه از محمدرضا رستم پور انداخت :
"....انسان تنهاست ، انسان تنهاست
حالا دارد باورمان می شود که جزایر تنها و خانواده دکتر ارنست حقیقت دارد ...."
ولی بودن در جمع دوستان خوب دیوار تنهایی رو از یاد آدم می بره.
۲۱ اسفند ۱۳۸۹
مرسی خانم فخرزاده
شاید فرق این دیوار تو این باشه که بینمون نیست ، ما رو در بر گرفته ...
۲۴ اسفند ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دلم را بردی و دیدی
چهل بیستون درونش را
اما افسوس که
شیرین ترین نگاهت برای دیگری بود

(مقداد شیری)
عالی
۱۶ اسفند ۱۳۸۹
واقعا از توجه دوستان سپاسگذارم
از میلاد عزیز و از زهرا جان که همیشه با نظرات زیباشون منو شرمنده میکنن
۱۶ اسفند ۱۳۸۹
خواهش میکنم آقای شیری،دشمنتون شرمنده،زیبا می نگارید...
۱۶ اسفند ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لبانت سرخ و سرخ تر می شوند
هنگامی که خنده هایت را
در خون گریه های دلم می نشانی

مقداد شیری
بسیار زیبا بود،
چقدر او را وجودی بی رحم به تصویر کشیدین...
:(
۱۴ اسفند ۱۳۸۹
عالی بود. مرسی.
۱۴ اسفند ۱۳۸۹
از توجه شما دوستان عزیز بسیار ممنونم
۱۴ اسفند ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مطلب نوشته شده در یادگاری پسرک تنها منو به یاد این شعر انداخت:

"عمیق تر می زنی پک آخر را
تا برای همیشه زیر پایت خاموش و فراموشش کنی
تا کی علاف خاطره هایت می مانی"

یاسر شیری
زهرا. ک.ف، امیرحسین موسوی و آتنا مجلسی این را دوست دارند
از خاطره یاد شد،
یاد یکی از پیامک هام افتادم:

"خاطرات چوبهای خیسی هستند که با آتش زندگی نه می سوزند و نه خاکستر می شوند"
۱۲ اسفند ۱۳۸۹
فرهیخته یعنی چگونه پیامکی آقای میرباقری؟ :)
۱۲ اسفند ۱۳۸۹
ممنونم آقای میرباقری، :) پس باید از دوستم تشکر کنم بخاطر این پیامش...
**یا علی**
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خون دلم سرخ تر از لبانت
روزگارم سیاه تر از چشمانت
و خاطرم پریشان تر از گیسوانت
دیگر زیباییت را به رخم نکش
می خواستم یک شعر از شاملو توی این یادگاری بنویسم ولی هایکوی یکی از دوستان توجه منو جلب کرد .
شاید در نگاه اول مسخره به نظر بیاد ولی اگه دقت کنین به بار معناییش بی می برید:
آی عشق
آی عشق
هووی گراز !!!
صنم محجوب بهروز این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تنهایی ام را دم دیوار تیاتر جا گذاشتم و
با گذار شما دوستان از دیوار دلم
دلم را خانه ی دوستان کردم
دوست عزیزم سلام
بر من ببخش که خیلی دیر خوشآمد میگم.دلت شاد و لبت خندون.
۰۷ اسفند ۱۳۸۹
درود بر تو! میلاد جان
از تو و همه ی ذوستانی که در یادگاری قبلی به من خوشامد گفتن هم خیلی ممنونم
امیدوارم که لایق این همه لطف دوستان باشم
۰۸ اسفند ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"همانا صحنه تیاتر چون طناب بندبازان به افراد ترسو اجازه هنرنمایی بر روی خود را نمی دهد"
یادم نمیاد از کی بود
درود بر شما،
هر کسی قدرت حضور در این صحنه را ندارد....
خوش آمدین :)
۲۲ بهمن ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید