در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال رادمهر عباسی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:50:59
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
به نظرم دوستان کم لطفی کردن نسبت به نمایش خانه عروسک.
ممکنه از لحاظ فنی نمایش های بهتری از تئاتر خانه عروسک دیده باشم. یا حتی ممکنه به لحاظ فنی کم و کاستی هایی در این نمایش بوده باشه، یا جای کار بیشتر. اما هنر رو نباید فقط از دید فنی سنجید. بدون اغراق، اقرار میکنم که از بین همه تئاترهایی که دیدم، بیشترین لذت رو از این نمایش بردم، تا به امروز. تا به حال چنین ارتباط عمیقی با هیچ نمایشی برقرار نکرده بودم. ممکنه تاثیر استفاده از ویوالدی بوده باشه، چون کامپوزر مورد علاقه‌مه. و وااای که چه کردید با ویوالدی! چقدر نشسته بود روی نمایش! نقطه اوج کار پرفورمنسی که با کنسرتو چهارم در فا مینور اجرا شد بود که یجورایی کل داستان نمایشنامه رو نشون داد و حتی میشد انتهای نمایش رو در اون دید، با اینکه هنوز کار به انتها نرسیده بود. این کنسرتو رو من خوب میشناسم و چه تعبیر زیبایی از اون داشتید. واقعا شاهکار بود. دیگه نمیتونم مثل قبل بهش نگاه کنم :)) تا به حال انقدر تحت تاثیر قرار نگرفته بودم. تمام موهای تنم سیخ شده بود در طول اون بخش.
نوشتن این کامنت هم یکم برام سخت بود، کنسرتو رو دوباره گوش دادم و همه اون صحنه ها از جلوی چشمم گذشت دوباره :))
چیزی که برام عجیب بود که کسی به اون نپرداخته بخش همخوانی خانم هلمر با دکتر رنک بود. چقدر دلنشین کار شده بود این بخش. طراحی رقص ها و حرکات مکانیکی/فیزیکی بسیار فکر شده و با معنی بود و از سبک انتزاعی کار خیلی خوشم اومد. دید بسیار خلاقانه‌ای شده بود به نمایشنامه.
طراحی صحنه و نورپردازی کار هم به دلم نشست. طراحی گریم ها هم جالب بود، انگار که کرکترها عروسک بودن. تقریبا حس پینوکیو وارانه‌ای از کار میگرفتم. ... دیدن ادامه ›› و آخرش نشون دادن رهایی نورا با پاک شدن گریمش چقدر باحال بود. استفاده به جا از گیتار که مثل زنگی برای هر کرکتر کار میکرد جذاب بود، ممنون از تمام عوامل که ساز رو درست جابه‌جا کردن. همینطور آن‌ماری در پردازش صحنه خیلی نقش داشت، پرش های خرگوش وارشون هم که نمک کار بود. سرعت عملشون عالی بود.
بهتون تبریک میگم بانو صفری، برخلاف اکثر دوستان من بازی شمارو درخشان ترین دیدم، شاید به یمن حضور مادربزرگتون در بین تماشاچیان در اون شب خاص بود، به هر حال مادربزرگا برای نوه‌هاشون جادو میکنن :))) و اونجا که بند های دامنتون گیر کرد به دکور، چقدر حرفه‌ای برخورد کردید و ادامه دادید یجوری که انگار بخشی از نمایش بود و از پیش برنامه ریزی شده بود. بقیه بازیگر ها هم بسیار درخشان و یکدست بودن و تمرین یکساله و زحمتای شبانه‌روزی همه تیم مشخص بود. خسته نباشید.
پردازش کرکتر کروگستاد رو خیلی خیلی دوست داشتم. چقدر هماهنگ و درخشان بودن آقایان براری و صفاریان توی اون نقش.
دیگه وقتی ایده های طرح انقدر خوبه، بازیگرا همه کاربلدن، و کارگردانی قویه، و یه نمایشنامه شاهکار انتخاب میشه، معلومه که کار خوبی از آب در میاد!
از این تیم هنرمند سپاسگزارم که انقدر زحمت کشیدین و چنین نمایش لذت‌بخشی که تا عمر دارم فراموش نمیکنم رو روی صحنه بردین. مرسی از همگی خسته هم نباشین. به امید اجراهای درخشان دیگه ازتون.
ای کاش تموم نمیشد و ساعت ها از اجراتون لذت میبردیم :(((
بی‌نهایت ممنون از حضورتون دوست عزیز
خوندن نظر و حس و حال‌تون از اجرا بسیار ارزشمند و دلگرم‌کننده‌س
خوشحالیم که خاطره‌ی فراموش نشدنی براتون ساخته شد✨💙🍀🥲
۲۲ تیر ۱۴۰۲
نمی دونید چقدر خوندن چنین یادداشت های برای ما ارزشمنده و خستگی مون روی از دوشمون برمیداره،یک دنیا ممنونم از نگاه دقیق و هنر شناس شما،و خوشحالم که لحظه به لحظه اجرا رو اینقدر دقیق و هوشمندانه درک کردین و اجرا باب میل تون بوده.هیچ چیز برای ما ارزشمند تر از این نیست و که یاد و خاطره و تصاویری از اجرا در ذهن تماشاگران عزیزمون نقش ببنده و خ شحالم که اینطوره.به امید اجرا های خوب دیگه در آینده🤍💫🌿
۲۴ تیر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عذاب وجدان،

تا حالا انقدر ناراحت از دیدن یک نمایش بیرون نیومده بودم،

منظور متو اشتباه متوجه نشید، از بازی ها و کارگردانی گرفته تا نور و دکور همه چیز عالی بود، مشکل اینجاست که ما انسان ها یکسری موضوعات رو دوست نداریم بشنویم، مثل اینکه چقدر کشته شدن یکسری انسان دیگه بعد یه مدت بی ارزش میشه... یا اینکه هرچقدر هم به اصول و عقایدمون پایبند باشیم و به اخلاقیات توجه کنیم، باز هم مادیات میتونه هر انسان قوی رو از اصولش پایین بکشه. این نمایش محشر بود و واقعا احساسات رو به خوبی به تماشاگر منتقل میکرد.
بانو ملک مطیعی، چقدر هنرمندانه این اثر رو کارگردانی کرده بودین، و چه بازی های درخشانی در این نمایش از تیمتون دیدم. بازی بازیگرای نقش های هانری و سوربیه چشم نواز بودن. هرچند یکدست نبودن بعضی بازیگرها گاهی توی ذوق میزد، اکثر بازی ها باورپذیر بود. انتقال احساسات اینگونه نقش ها بسیار مشکل هست که این کار به خوبی انجام شده بود.
نورپردازی و طراحی صحنه هم بسیار جذاب بود و واضح بود که کار شده بود.
معمولا نقدی به سیگار کشیدن روی صحنه هم وارد ... دیدن ادامه ›› میکنم که خداروشکر هم به جا استفاده شده بود و هم تهویه مناسب سالن باعث شد بوی سیگار آزاردهنده نبود. دوستان تماشاگر هم اگر لطف کنن گوشیشون رو در طول اجرا روشن نکنن خیلی عالی میشه.
بیشتر از این وقتتون رو نمیگیرم، دوستان به تمام نکات اشاره کردن. در انتها باید به این تیم هنرمند خسته نباشید بگم، امیدوارم کار های بیشتری از شما در آینده ببینم. خیلی سپاسگزارم از تمام زحماتتون.
با وجود سادگی، به نظر من دکور جالب بود. درسته که حال و هوای شهر رو درست منتقل نمیکرد اما محدودیت ها در تئاتر ایران اونقدر زیاد هست که طراحی چنین دکوری هم کار سختی باشه. با این وجود استفاده هوشمندانه و خلاقانه ای از این دکور ساده شده بود.
رقص ها هم همونطور که دوستان اشاره کردن خیلی زیبا و چشم نواز طراحی شده بودن. نمایشنامه شاهکار دورنمات هم که نیاز به تمجید دوباره نداره.
در سالن مشکلات فراوانی بود که باز هم دوستان به اونها اشاره کردن، گرم بودن و رد شدن مترو و از این قبیل مشکلات که غیر استاندارد بودن سالن رو نشون میده.
جدای از اینها نقطه قوت کار رو کارگردانی آقای نادرپور دیدم و همینطور بازی درخشان بانو نیک بین. البته بقیه بازیگران هم خیلی خوب اجرا کردن هرچند که یک دست نبودن. من بر خلاف بقیه دوستان مشکلی با خطاها و عیب های کوچک ندارم، چراکه معتقدم چیزی که هنر والا می طلبه انسانیته و این خطاهای کوچک قابل چشم پوشی باعث به نوعی "انسانی"تر شدن هنر میشن، چه بسا اگه این خطاها نباشن هنر حس رباتی به خودش میگیره. به طور کلی بازی های خوبی از بازیگرای این نمایش دیدم.
در نهایت باید بگم که تماشای این تئاتر تجربه ای لذت بخش بود، از این تیم حرفه ای ممنونم و بهتون خسته نباشید میگم و امیدوارم در آینده از این تیم هنرمند باز هم نمایش ببینم.

پ.ن: یه خواهش هم از دوستان تماشاگر، لطفا موبایلتون رو سایلنت کنید، صدای زنگ میتونه باعث بهم خوردن تمرکز همه بشه. ممنون
سپاس بیکران از مهرتان
۲۰ تیر ۱۴۰۲
خیلی ممنون بابت حضورتون🌹
۲۰ تیر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جمعه هفته گذشته به تماشای این نمایش نشستیم.
قبل از هر چیزی امیدوارم دست و زانوی بازیگران هنرمند این نمایش سالم باشه :)))
چی بگم؟ تئاتر فیزیکال واقعا جالب و جذابه، به نظرم یجورایی مثل موسیقی بی‌کلام میمونه، تئاتر بی‌کلام؟ نمیدونم.
فضای رئال جادویی کار بسیار منو جذب کرد و واقعا مفهوم رو به طور بسیار زیبا و غیر مستقیمی که اصلا کلیشه‌‌ای نبود رسوند که بسیار خلاقانه هم بود.
بازی این نقش ها به طور واضحی سخته، گذشته از بحث فیزیکال بودنش که، نیازمند آمادگی جسمانیه، انتقال احساسات در این گونه از تئاتر هم سخته. واقعا خسته نباشید!
به طور کلی باید بگم که بسیار لذت بخش بود دیدن این نمایش!
تبریک میگم به جناب آقای سنجابی و گروه حرفه‌ایشون و سپاسگزارم از این ... دیدن ادامه ›› همه هنرمندی!
دوتا نقد خیلی کوچک هم داشتم، یکی اینکه توی سالن به این کوچکی و با تهویه نه چندان قوی، بوی سیگار میتونه بسیار آزار دهنده باشه و لزوم استفاده از سیگار رو هم واقعا درک نکردم
و دیگری صدای دوربین عکاس بود که واقعا باعث بهم خوردن تمرکز تماشاگر می‌شد.
بانو آدینه فرمودن که دهه هشتادی ها حتما نظر بذارن پس راهی جز اطاعت نیست در یک کلمه باید بگم که: "عالی" بود. بسیار هم صدا با وقایع این روزهای ایرانمون، خوش ساخت، با بازی های درجه یک و حرفه‌ای، نمایشنامه فوق‌العاده‌ از آقای بیضایی، کارگردانی محشر بانو آدینه و در کل همه چی تموم. به نظر من همیشه نوازنده ها مورد کم‌لطفی قرار می‌گیرن، باید بگم که بسیار زیبا نواختن و به طور عجیبی فضا و حال و هوای اجرا رو یک پله بالاتر بردن. بازی دلچسب بانو هاشمی و آقای چنگیزیان هم حرف نداشت. همینطور بازی حساب شده بانو علیجانی که حتی به میزان تغییر و کاهش لهجه توی طول اجرا دقت کرده بودن، آینده درخشانی در انتظارتونه. بقیه کادر بازیگران هم بازی های درخشان و زیبایی داشتن و به کوچک ترین جزئیات دقت کرده بودن که نشون دهنده میزان حرفه‌ای بودن این تیم فوق‌العاده بود. سپاس از بانو آدینه و همه تیم، خیلی زحمت کشیده بودین و ممنون از شجاعتتون که بسیار من رو تحت تاثیر قرار داد. نوه‌تون هم خیلی بامزه بود بانو آدینه :)