در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال reza mirzaei | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:47:02
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
باید فریاد کشید
باید بر سر تِاتر فریاد کشید مثل بازیگران که برسر مردم فریاد میکشیدند.
به دیدن اجرای جامه دار رفتم و میخواهم چند کلمه ای از منظر یک تماشاگر بنویسم.
با احترام به تمامی مجموعه که زحمت کشیدند تا هنر تئاتر همچنان زنده بماند.
مطلبم را اینگونه آغاز میکنم:
در دوساعت وچند دقیقه اجرا از چند عنصر بسیار لذت بردم که از آن جمله اند:
1-بازی نقش گلین(سارا رسول زاده)که برخلاف فریاد های دیگر بازیگران فضای متفاوتی را آفرید.
2-چند تابلوی زیبا (البته به نظر من زیبا)که نشان دهنده ذوق هنری کارگردان است.
3-دکور،لباس ودر مجموع رنگ بندی هایی که به نظرم چشم نواز ... دیدن ادامه ›› بودند.در ادامه نظرم را راجع به این زیبایی خواهم گفت.
اما من در موارد زیر این اجرا را مورد بحث قرار خواهم داد.
حضور متن مکتوب در حکم داستان پردازی وپیامی که قرار است از درگاه کلام به مخاطب انتقال داده شود،و اجرا که با زبانی استعاری ،نمادین و تصویری باید الگوی ارتباطی را کامل کند مستلزم درگیری و رابطه ی منطقی فرم و محتواست .چه در حوزه ی اجرا چه در حوزه ی فرا اجرا (مخاطب).
با این دیدگاه که تئاتر به مثابه پدیده انسانی /اجتماعی موجودیت پیدا میکند میتوان در سه بخش (پیشا اجرا /اجرا/فرا اجرا) مورد بررسی قرار داد.
1-نخست بااین مسئله شروع میکنم که با محتوای سوسیالیستی اثر وحضور مفاهیمی مثل مردم،فقر،سیاست ،رفاه اجتماعی و...پیوند میخورد،در مرحله پیشا اجرا دقیقا شاهد نادیده گرفتن تمام این مفاهیم هستیم که نشان دهنده روح سرمایه داری است. اولا بودجه چند صد میلیون تومانی این اجرا ،دوما انتخاب سالنی که خود نشانگر روح فاخر سرمایه داری است وقیمت بالای بلیط اجرا که جایی برای بحث در این باره نمیگذارد. بعد از اینها وارد سالن اجرا میشویم واولین چیزی که نظر مارا جلب میکند دکوری عظیم وباز هم فاخر است .
2-ما در سراسر اجرا شاهد نگاهی نقادانه به مسئله ی عیاشی شاه وتاکید بیش از حد روی این مسئله هستیم که پادشاه تمام وقت وهزینه ی خود را صرف سرگرمی خود وزیبایی زنان حرم سرا میکند.
این دو عنصر زیبایی و سرگرمی که تماما در محتوای اثر مورد نقد قرار میگیرد در حوزه ی اجرا به شکل فاحشی نادیده گرفته میشود.در واقع اگر کارگردان را در مقام مسئول (شاه)اثر را در حکم جامعه و مخاطب را در جایگاه ملت قرار دهیم به این مسدله پی میبریم که جهان اثر باهزینه بسیار زیاد صرف دو عنصر سرگرمی وزیبایی میشود.
اما این بحث را راجع به صحنه هایی که پیشتر زیبا قلمداد کردم اینگونه پی میگیرم که با فرض بر اینکه این تابلو ها زیبا بوده باشند دو مسئله بوجود می آید:
نخست اینکه این زیبایی روح نواز نیست یعنی چند تابلوی چشم نواز که زیبایی این تابلو را فراتراز شیئیت نمیبرد و ایجاد تعقل زیبایی شناسانه نمیکند.
نکته دوم اینکه این تابلو ها در راستای محتوای اثر و مجموع اجرا زیبا نیستند یعنی هر تابلو به عنوان یک موجودیت مستقل زیبا به چشم می آید .
3-مسئله سوم در حوزه ی مفهوم کلی اجرا بوجود میاید .نگاخی که به عقیده ی من بخشی اعظم از دلیل ایستا بودن جامعه ایران را شامل میشود .مسئله ی دشمن تراشی و دیگری را مقصر قرار دادن .ما در این اثر با شاه نه در مقام مسئول نابودی جامعه بلکه در مقام آدمی خوش قلب که شرایط به او اجازه ی پیشبرد درست امور را نمیدهد روبه رو هستیم.این همان نگاهی است که مانع خود آگاهی افرتد از شرایط و رفتار در لحظه خود میشود که اولین مسئول آن هستند.
این اثر به نگاهی نازل به مسائل اجتماعی که نگاهی بی مسئولانه است با نشان دادن عناصری مانند مادر ،میرزا آقا خان ،انگلیس و روس در واقع تقصیر را بر عوامل میگذارد و شاه در مقام مسئول کمتر مورد توبیخ قرار میگیرد.در دنیایی که همه از دشمنی حرف میزنند که بیرون از ماست آیا تئاتر هم باید با همین نگاه به این مسئله بپردازد؟
آیا ما در تئاترمان جز این طرح مسئله ها که تکراری هم شده اند چیز دیگری دیده ایم؟
4-مسئله بعدی که در واقع مطرح کردن آن مارا به یاد این دیالوگ از نمایشنامه ی گالیله برشت می اندازد)(بیچاره ملتی است که نیازمند قهرمان باشد )) مارا با فضای بدون قهرمان مواجه میکند .اما دو مسئله بوجود می آید .
اول سبقه تاریخی اثر شخص میرزا تقی خان را همواره یک قهرمان قلمداد میکند وبنا به مستند تاریخی جامعه میپذیرد که او یک قهرمان است. با تاکیید کاراکتر ها براین جمله که ((کجاست میرزا تقی خان !))با لحنی ملتمسانه به وجهه قهرمان قدرتی بیشتر میدهد.
مسئله دوم اینکه حتی بعد از مطرح شذن این مسئله که نباید او را به عنوان قهرمان ببینیم در صحنه های متوالی شاهده کشته شدن مظلومانه ی او هستیم که باز هم بر قهرمان بودنه او صحه میگذارد/
نکته عجیبی که به وجود می اید این است که این نمایش نه تنها قهرمان انگاری را نفی نمیکند بلکه شاهده یک قهرمان دیگر بعد از کشته شدنه میرزا تقی هستیم.جامه دار دار که داستان او را شجاعانه تعریف میکند از سمت دولتی ها عامل خطر شناخته شده و کشته می شود/
در پایان به این اشاره میکنم که خورده قهرمان نمایش که نماد جامعه ی امروز است انفعال را ترویج میدهد.شاه در مقام مسئول توبیخ نمیشود .میرزا تقی خان هم قهرمان معرفی نمیشود.
دشمن واقعی چه کسی است؟
اصلاحات از جانب چه کسی باید اتفاق بیافتد؟
اصلا اصلاحات باید اتفاق بیافتد یا نه؟؟؟
reza mirzaei (reza885)
درباره نمایش سقراط i
تفکر و اخلاق (داشتن یا نداشتن)؟؟؟
در تاریخ فلسفه سقراط را همیشه انسانی متفکر ، پرسشگر و اخلاق مدار میدانند که میتواند الگوی همگان در تمام اعصار باشد.و از آنجا که هنر نمایش (تئاتر) رسالت خود را تفکر میداند این شخصیت تاریخی میتواند دستمایه ی هنرمندانی قرار گیرد که دغدغه اجتماعی دارند و راه پیشرفت جامعه را تفکر و اخلاق میدانند.
با این جملات به سراغ نمایش سقراط به نویسندگی و کارگردانی حمید رضا نعیمی میرویم.
تئاتر با هم سو کردن فرم و محتوا باید بر مخاطب خود تاثیر بگذارد.
نمایش شروع میشود :
چند کتابخانه عظیم و چند ستون که حاکی از درونیات سقراط است به ما نشان داده میشود،در واقع ما در ذهن سقراط او را در این مکان با چند شخصیت مهم همان دوران در گفتگو میبینیم.
نمایش هر چه پیش میرود و سقراط هر چه بیشتر زبان میگشاید ما در رفتار و گفتار او یک انسان بی تفکر و بی اخلاق را مشاهده میکنیم. حرف های بیهوده، ... دیدن ادامه ›› تکه پرانی ،خوشمزگی و... اما خبری از تفکر و اخلاق نیست جز چند جمله شعار گونه که میگوید رسالت من ترویج اخلاق و تفکر است.
در عمل در کل نمایش این شخصیت به فقر خود میبالد و از رفتار های یک روسپی دفاع میکند. سقراط این نمایش چه چیزی را معیار اخلاق و تفکر یک جامعه میداند؟
اطرافیان او ظاهرا دغدغه بیشتری برای زندگی تفکر و اخلاق دارند.
1:همسر سقراط 2:پسرش 3:افلاطون و....
که با بی خیالی سقراط دست به گریبان بودند.
ما سقراط را در این نمایش بیشتر یک لمپن بی دغدغه میبینیم. اگر سقراط این است که مادر اینجا دیدیم همان بهتر که اعدامش مردن چرا که اینگونه سقراط ها برای جامعه بسیار مضررند.
مخاطبی که فقط از اطوار بازیگر ها غرق در خندیدن است چطور میتواند تفکر کند.اصلا چه چیزی برای تفکر کردن وجود دارد؟
فرم اجرا نه به فکر فرو میبرد و نه اخلاق را معرفی میکند بلکه بر عکس بی اخلاقی و بی تفکری را ترویج میدهد.
طراحی لباس و حرکات که دلیلی برایش نیست ، آهنگ هایی به زبان غیر فارسی که جز یک حس چیزی نمیرساند و طراحی صحنه که به شکل آزار دهنده ایی اضافیست.بازی بازیگر ها که همه برای خود نمایی و خنداندن مخاطب است نه درک و ارائه نقش.
و حالا به نکته ایی دیگر اشاره میکنم که نه تنها این نمایش بلکه چند سالی است تئاتر ایران را پا گیر خود کرده است. چرا هنرمندان ما فقط از مشکلات جامعه مکویند ولی راه حلی برای درست کردن آن به مخاطب ارائه نمیدهند (منظورم راه حلی به غیر از افتخار کردن به فقر و طرفداری از روسپی هاست).
اجراهایی از این دست که کم هم نیستن چرا به خود اجازه میدهند که مبالغ کلانی را برای بیلیت های خود در نظر بگیرند ولی در عوض چیزی برای ارائه (چه در فرم و چه در محتوا) نداشته باشند.این عمل غیر اخلاقی نامش چیست؟
چطور این هنرمندان که جیب مخاطب را خالی میکنند میتوانند نماینده اخلاق در جامعه باشند؟؟ّ؟
هنرمند نماینده اخلاق در جامعه نیست. همچنین موظف به ارائه راه حل نیز نمیباشد.
۲۶ فروردین ۱۳۹۴
در مورد هزینه نمایش هم من واقعا درک نمی کنم حرف شما و دوستان هم نظر شما رو!!...دوست عزیز آقای میرزایی، تماشای تأتر که جز مایحتاج اولیه مردم نیست!!! مرغ و گوشت و میوه که نیست!! که مردم "مجبور" باشن برای دیدن اون، هزینه رو پرداخت کنن!!...هر کسی که با تمام مشکلات اقتصادی، این هزینه رو پرداخت می کنه، به "انتخاب" خودش این کار رو می کنه و حتما از این پرداخت هم رضایت کامل رو داره که میره قیمت بلیط رو میده و یکی بعد از دیگری نمایش ها رو می بینه!!...یعنی چی که "خب اجرا نکنه؟؟"...دوستانی که فکر می کنن این هزینه نامناسب و غیراخلاقی یا هر چیز دیگه هستش، نرن و نمایش ها رو نبینن!!!...مجبورشون که نکردن!!
۲۹ فروردین ۱۳۹۴
الان اجرای این نمایش شد آدمکشی!! :))
۳۰ فروردین ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید