در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال رضا عبدی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:55:43
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یک نمایش ایرانی خوب. خوب به خاطر بازی فوق‌العاده بازیگران، متن کم و بیش یکدست و روان، طراحی صحنه و موسیقی با کیفیت.
فقط کاش به ذهن کارگردان رسیده بود که از اسب هم استفاده کند درست مثل استاد آتیلا پسیانی!!
هرچه باشد اسب در سنت روایی تعزیه نقش و حضوری دائمی و تاثیرگذار داشته است!
اما فقط مشکل اینجاست که اسب در سالن قشقایی جا نمی شود.
۲۳ مهر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یادم نیست آخرین مرتبه‌ای که هنگام تماشای نمایشی قصد خفه کردن یک کارگردان را داشته‌ام اما استخوان در گلو و کارد به استخوان رسیده برای اینکه جامعه‌ی تئاتری کشور را عزادار نکرده باشم سالن را حین اجرا ترک کرده‌ام کی بوده؟
هرچند یاد گرفته‌ام هر قدر هم که یک کار بد باشد باز به احترام گروه تا انتها در سالن بمانم و از جایم تکان نخورم.
دیشب هم به حرمت دوست نازنین همراهم و البته آقای اسب که به قول جناب براتی در اولین حضور تئاتری‌اش فراتر از انتظار ظاهر شد تا به آخر در سالن نشستم و فقط هرازگاهی زیر لب غرغر کردم.

"عرق خورشید و اشک ماه" بد نه، افتضاح است.

نمایشی که کارگردان سعی کرده است ضعف‌ها و نداشتن خلاقیت‌اش را با نور، موسیقی، صدا و طراحی صحنه پنهان کند. (آن‌هم چقدر ابتدایی و زشت. مقایسه ... دیدن ادامه ›› کنید با طراحی صحنه و نور و موسیقی همین کار اخیر جلال تهرانی؛ سیندرلا)
به دوستم گفتم بیست هزار تومان بی‌زبان دادیم که بیاییم خاک‌بازی یک مشت بچه را ببینیم.
بازی بازیگران، سرد، سردرگم، بی روح و فکر نشده بود. البته علیرضا خمسه خوب بود چون او اصلا بازی نمی‌کرد، فقط راه می‌رفت و به جایی در ابدیت خیره شده بود.
پسر کارگردان هم نمی‌دانم باز چه کار خوبی کرده بود که پدرش به عنوان جایزه یک نقشی هم به او داده بود. (کسی نمی‌داند تازگی‌ها کنکور قبول نشده؟) با آن صدای بم و خفه و تودماغی‌اش و تپق‌های پی‌درپی و روی اعصابش، بهتر بود نقش یک درخت مهربان و البته خندان در سرزمینی وحشی و سرخپوست نشین را بازی می‌کرد.
آقای اسب را هم که گفتم خوب بود. (روی آقا بودنش تاکید دارم چون کارگردان هم تاکید داشت) می‌دانست از کجا حرکاتش را شروع کند، کی بایستد و کی گردن فراز کند و قدم بردارد. اصول ابتدایی بازیگری را خوب رعایت می‌کرد؛ انتظاری که من حداقل از رضا کیانیان داشتم.
و اما متن.
الله الله از این همه شعارگویی و فرهیخته مآبی و تکه پرانی و گنده نویسی! محمد چرمشیر به‌عنوان نویسنده پیش از این مرا ناامید کرده بود اما با این متن‌ش بیشتر به نظرم آمد قصد خودکشی داشته باشد.
تصور کنید یک نفر نویسنده‌ی مناسبتی که فارسی را هم خوب نمی‌داند بیاید و از فرهنگ و جغرافیا و زبانی برای تو روایت کند که مترجمان نامداری چون نجف دریابندری، بهمن فرزانه، سروش حبیبی، مهدی سحابی و ... همه‌ی داستان‌ها و رمان‌های طراز اول و حتا درجه دومش را ترجمه کرده و به بهترین نحوی در اختیارت گذاشته باشند. این کار تو پسر جان پیش از آنچه باعث خنده شود اسباب تمسخر و استهزای تورا فرا هم می‌آورد.
خلاصه اینکه چنانچه برای اعصاب و روان و وقت خودتان ارزش قائلید گول تبلیغات و اسم ستاره‌های سینما را نخورید. از ما گفتن.
عزت همه هنرمندان راستین مستدام!
رضا عبدی این را پاسخ داده‌است
بیتا نجاتی (tina2677)
عجب...
۱۸ مهر ۱۳۹۲
... در اولین حضور تئاتری‌اش فراتر از انتظار ظاهر شد ...
۲۰ مهر ۱۳۹۲
نقدتون کمی عصبانیت من را فرونشاند، سپاس
۲۱ مهر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برای دوست‌داران شکوه موسیقی سنتی ایران

این ویدئویی از یکی از کلاس‌های حسین علیزاده است. تماشای آن‌را از دست ندهید.
لینک دانلود:

http://uploadboy.com/fcjojreqzr15.html