«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
سیستم گرون هلم را دوست داشتم. نمایشنامه هوشمندانه در کنار بازی مسلط بازی گران و کارگردانی خوب آقای کوشک جلالی و حضور غافلگیرانه آقای بازیگر،شب خاطره انگیزی را رقم زد. تنها نکته ای که برای من چندان جذاب نبود، خنده گرفتن از تماشاچیان با اسم بردن از سریال های ماهواره بود که طنز کار را در قسمت هایی کوچک از نظر بنده سخیف کرد.
نمایش رابینسون و کروزو برای من بسیار دوست داشتنی بود. بازی تحسین برانگیز بازیگران در کنار کارگردانی خوب و مضمونی که هرچند برایم بدیع نبود، اما انسانی و والاست. طنز کار را دوست داشتم چرا که در ورطه لودگی نمی افتاد.و ریتم کار تا آخر مخاطب را نگه می داشت. متاسفانه دیروز استقبال خوبی از کار نشده بود و واقعا جای تعجب داشت. دوستان اگر فرصت دارید این کار را تماشا کنید، بعید می دانم پشیمان شوید.
سلام دوستان من سه تا بلیط ۲۲ بهمن، سه شنبه دارم که متاسفانه نمی تونیم بریم. ردیف هم کف کناری. اگه کسی لازم داره بهم میل بزنه: pardis_siyasi@yahoo.com
هر چند به نظرم دو کار قبلی که از آفای ملکی جو دیده بودم بهتر بودند اما این کار را هم دوست داشتم مخصوصا رفتار دوستانه آقای محبی دستیار کارگردان که باعث شدن ما که به خاطر ترافیک بلیطمون رو از دست دادیم یک روز دیگه کار رو ببینیم و این برای من خیلی خوشایند بود. موسیقی کار زیبا بود و در کل امیدوارم کارهای بعدی این گروه بهتر و بهتر باشد.
تا حالا دو تا کار از این کارگردان دیدم که هر دو شون به عنوان بهترین نمایش ها در خاطرم موندن، خیلی خوشحالم باز هم اجرا دارن
عکس ها من رو خیلی به هیجان آوردن
این کار به دل من ننشست، به جز دختر نوجوان سایر بازیگرها بشدت بی انزژی بودند و انگار شخصیتی که بازی می کردند را درک نکرده بودند، این کار چیز خاصی در خاطر من نذاشت
اگر گلی به گیسوی خود میزدم ،
از این تقلب، از این تاج کاغذین که بر فراز سرم بو گرفته است،
فریینده تر نبود؟
فروغ
یک هفته گذشته است که این کار را دیدم اما هنوز لذتش با من است، کمتر چیزی به اندازه یک نمایش خوب برایم خوشایند است با تشکر از اجرا کنندگان نمایش و البته خانم نجابتی برای پیشنهادشان
..تا حالا به دو پا نبودن فکر کرده ای؟
این آسمان جان می دهد برای پریدن
....
مسکن ها اثر نمی کنند
برایم لالایی زمزمه کن!
مهم نیست فردا می آید یا نه
بگذار بعد این خواب چیزی نباشد
.......
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیال ها گذر کرد و گذر نکدرد خوابی..
جی بگم واقعا، هرچند سیامک صفری رو دوست دارم اما این کار برام به شدت خسته کننده بود و جز خندیدن در چند لحظه جیزی نداشت ناگفته نماند جواد عزتی بازی خوبی داشت اما نمابش بیش از حد طولانی و یکنواخت بود نه حتی به سبک چخوف که بسیار دوست دارم. شوخی ها در جاهایی بسیار کلامی و سطحی بودند و در کل از دیدنش نه خرسند که حتی پشیمانم.
سارای عزیز، چیزی که در این دست کارها من رو آزار می ده تازه نبودن آن هاست. وقتی موضوع ذهن، من رو به سمت تصاویر سینمایی یا حتی ادبیاتی مشابه می بره و در مقابل نمی تونه با استفاده از ظرفیت هنر تئاتر تصویری متفاوت و جدید برای من بسازه من آزرده می شوم و اتفاقا سهم نمایش نامه رو این میان مهم می دونم.
واقعا آقای پسیانی و آقای چرم شیر از کسانی هستند که خون من رو به جوش می آرن، تکرار، کپی برداری، کارهای فراوان و بی کیفیت.،
هرچند وقتی عده ای از تماشای این کلیشه ها به شوق می آن انتظاری هم نمیشه داشت..