در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال زهرا پ | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:44:15
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
شاعر شدن درد است .

شعر درد است

و دردها به درد کسی نمی خورند .

باید درد ها را با پرنده ها و سگها ، با دیوارها قسمت کرد .

وقتی هیچ کس نمی ارزد به شعر شدن توی دستهایت ،

باید نشست

و های هق زار زد .

وقتی هیچ کجای دلت ،

هیچ کجای سرت ،

هیچ کجای شهرِ پا تا به سر در نکبتت چیزی برای لبخند زدن پیدا نمی شود .

(مهدیه لطیفی)
نشســــــته است

زنـــــــی در کنـــــــار واژه ی صبـــــح

چـــــروک روح مـــرا

صاف میکند هـــر روز ...

از: ...
سوت چندین قطار است

در رگ من

امشب انگار دلتنگی ام

ایستگاهی ندارد
عشق ، همین خنده های سادۀ توست

وقتی با تمام غصه هایت می خندی

تا از تمام غصه هایم رها شوم....


کیکاووس یاکیده
با صداش خیلی خاطره دارم و بازیش رو هم دوست دارم ولی صادقانه بگم شعرش رو نه.
۲۲ تیر ۱۳۹۲
اما شعراش خیلی خوبه

کتاب شعراشو خوندم :)
۲۲ تیر ۱۳۹۲
چند تا کتاب داره مگه؟
۲۲ تیر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


زندگی آیینه ی شکسته ی دل منه

توی هر تیکه ی این آینه یه رازمبهمه

که میگه فاصلمون از هم دیگه خیلی کمه

این غروره که همیشه همدم تو و منه

راه بین ما نزدیکه اما پر پیچ و خمه

تنهایی با بخت من زیر یه سقف محکمه

قلبم از امید تهی و خیلی وقته پر غمه

تنها آرزوم تو زندگی به تو رسیدنه

ازتو یک نگاه پرمهرازمن عشق یه عالمه

گاهی وقتا به همین امید دل من روشنه



سال هاست که تو رفته ای

از این دیار...

و من

مجنون وار سر به بیابان گذاشته ام

اما پیدایت نکرده ام

حالا ده سال از آن تاریخ گذشته است

برای خودم کسی شده ام!!

اگر ... دیدن ادامه ›› به کسی نگویی

دیری است که رئیس اداره مجنونانم...!

و امروز دستور دادم

چشم هایت را

روی دیوار نقاشی کنند

تا دیگر به فکر فرار نیفتی!!



از: رئیس اداره مجانین
دوسش داشتم مرسی زهرا :)
۰۲ تیر ۱۳۹۲
دیری است که رئیس اداره مجنونانم...!

زیبا بود بانووو ممنون
۰۳ تیر ۱۳۹۲
مرسی دوستای عزیزم
۰۸ تیر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

مرور میکنم خاطره های با هم بودنمان را ....

اما مگر کپی برابر اصل میشود !!

از: ....

می گفتند چشمانت دیگر جاذبه ای ندارند !!

امروز از آنها افتادم ...

باورم شد !!

پشت پلکت حبس کردی شور اقیانوس رااااا

لا به لای گیسوانت جاده ی چالـــوس راااااا

شهرت قد بلند و چشم های روشنت

می کشد تا قلب تهران دختران روس راااااا



از: ح . زحمتکش
فکر کنم باید الان حسودی کنم که اینطور پسری نیستم P:
۰۲ خرداد ۱۳۹۲
درود . حسین زحمتکش شعراش خیلی خوبه :) این بیت و همین الان سرودم

در شمال بی قراریت حال شرجیمو ببین

زودتر با خنده هات پایان بده کابوس رااا :)
۰۲ خرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

روزگاری من لبان سکوت را بوسیدم

تا با حرفهایم تو را نرنجانم

گوشهایم را تا مرز نشنیدن گرفتم

تا حرفهای زیبایت را نشنوم

چشمهایم را تا اوج خاموشی بستم

تا چشمان عاشقت را نبینم

دستهایم را ازاشتیاق تو منع کردم

تا دستان ... دیدن ادامه ›› توراهرگز حس نکنم

پاهایم را به زنجیر کشیدم

تا قدمی به سویت برندارم
و
قلبم را با یخبندان غرورم سرد کردم

تا از آن تونباشد

شاید نمیدانی چرا؟؟

زیرا لیاقت آن را نداشتم

تا تو را ببینم . صدا کنم . حس کنم . بفهمم

و با این عصیان غریب

عشق را از تو هدیه بگیرم...


از: خود
قلبم را با یخبندان غرورم سرد کردم

تا از آن تونباشد
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۲
چقدر بده که بجای طرفمون هم فکر کنیم و تصمیم بگیریم !
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۲
درسته آقای احسان . ولی گاهی اوقات احساسات آدم جوری به آدم غلبه می کنه که آدم فقط با احساسش تصمیم میگیره . اکثر اوقات هم پشیمون میشه :)
۰۲ خرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

فرق عشق ما همین بود

تو شعله ای بیش نبودی که با یک نسیم فرو نشست

و من آتشی بودم زیر خاکستر

که با هر بار دیدنت بیشتر شعله کشیدم و سوختم ....

زهرا .پورفتاح
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲
. . .
قشنگ بود.
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۲
درود به تو زهرای عزیز
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

بـــــی تـــــــو هر لـــــحــظه مرا بیــــــم فرو ریخــــتن است

مثـــــل شهری که به روی گســـــــل زلــــــــــــــزلـــــه هاســـــــت .....

از: .....



برادرم مشاور املاک داشت

من مشاور افلاک

او زمین ها را متر می کند

من آسمان ها را

من از ساختن بیت خوشحال می شوم

او از فروختن بیت

او چندین دفتر دارد ، من چندین کتاب

او هر روز بزرگ می شود

من هر روز کوچک

با تمام اینها نمی دانم چرا اهل محل

به من می گویند اکبر ، به او می گویند اصغر!



از: ....
خیییییییلی عااالیی
درووود

۱۲ فروردین ۱۳۹۲
درود به شما دوستان :) ممنون از توجهتان
۱۳ فروردین ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


این روزها

رنگین کمان، فقط

یک خاطره ست

و بال‌های روشن پروانه

و عشق کودکانه و بی پروا

دنیا به سمت لاغری روح می‌رود.

..


از: ....


پیداست که نیست


دل ما پول کلان خواهد و پیداست که نیست
در جهان نیز همان باب دل ماست که نیست


محنت و رنج نمی خواهم و پیداست که هست
ثروت و گنج دلم خواهد و پیداست که نیست


گوشه خانه شبی فاطمه در دل می گفت:
هوسم شوهر دارا ... دیدن ادامه ›› و تواناست که نیست


در همان دم سر پل شوهر او با خود گفت:
خواهش من ز خدا یک زن زیباست که نیست


فکر پوچ و دل سنگ و سر گچ بسیار است
مغز آگاه و دل و دیده بیناست که نیست


ابوالقاسم حالت
این شعر عالیه، اما میخوام یه نکته ای رو از نظر فردی اضافه کنم. در اوج نداشتن، همیشه چیزهایی رو داریم که شاید به چشم نیان، اما اگه نباشن، نبودشون به شدت به چشم میاد. آرزو می کنم هممون قدر داشته هامونو بدونیم و با پشتوانه اونها، برای بدست آوردن نداشته هامون هم تلاش کنیم.
۰۱ فروردین ۱۳۹۲
درود . با نظرتون موافقم کاملا ...... همیشه آدما حسرت چیزهایی رو می خورند که ندارند در حالی که چیزهایی رو که دارند شاید خیلی با ارزشتر باشه و اینو فراموش میکنند :)
۰۳ فروردین ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

مـــــــــــــــــــــــرا کیفییت چــــــــشم تو کافیست

قنــــــــــــــــــــــاعت گـــــــــــــر به بادامی بسازد ......

از: ........