مرا
تو
بیسببی
نیستی.
بهراستی
صلتِ کدام قصیدهای
ای غزل؟
ستارهبارانِ جوابِ کدام سلامی
به آفتاب
از دریچهی تاریک؟
کلام از نگاهِ
... دیدن ادامه ››
تو شکل میبندد.
خوشا نظربازیا که تو آغاز میکنی
ناخودآگاه بین هامون و نشان خیلی اشتراک پیدا کردم نشان مثل هامون تنها بود، دنبال عشق بود و غمخواری نداشت هامون هم دنبال یک معجزه برای رهایی بود، هامون به انتهای دریا می رسه با باخ و نشان به انتهای نت با پیانو!
نمایش پس از از نام اثر گرفته تا نام شخصیت( بدون جهت دهی جنسیتی) از بازی تا موسیقی سرشار از احترام به مخاطب و فکر شده است چقدر نامش به اندازه در اجرا تکرار می شه چقدر نکات ظریفی در متن گنجانده شده:
-فردا روز دیگه تو بیشتر از ٢٤ ساعت زمان نیاز داری
-دلش داری ببینی
-"نشونت" می دم پسرم
-من عجیبم آره من عجیبم مگه چه ایرادی داره شاید درستش منم شاید شماها جور دیگه ای باید ببینید…..
(این دیالوگ با لحن جناب مرادی بی نظیر بود اینکه همزمان احساست مختلف مثل ترس ،عجز ،ناامیدی و تلاش برای اثبات خودت نشون بدی اوج هنر بازیگری)
شاید ما باید جور دیگه ای ببینیم شاید آینه ها مون نیاز به غبارروبی داره شاید درست دیدن چشم جان می خواهد ……
جناب مرادی عزیز بی اغراق تحسین برانگیز هستید♥️💫!
جناب کوهی عزیز بابت لطف امشبتون بی نهایت قدردان و سپاسگزارم🤍🙏🏻.
من ترجیح ام اینکه تا اجرای شما روی صحنه است این لذت ناب از خودم دریغ نکنم، همیشه بدرخشید🙏🏻🤍💫
پ ن: ممنون از بروشور و متن جذابش روزتون هم مبارک🙏🏻🤍💫