در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال زهرا شایان فر | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:11:51
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نقد رضا آشفته بر نمایش «همکار ها»
منتشر شده در خبرگزاری ایلنا:

یادداشتی بر نمایش «همکارها»؛
بولگاکف در برابر اتحاد جماهیر شوروی
رضا آشفته (منتقد تئاتر) طی یادداشتی درباره نمایش «همکارها» نوشته است: نمایش در اجرا دو وجه باید داشته باشد. یک وجه رئالیستی که به روزمرگی‌ها و فشار و تهدیدها می‌پردازد و وجه دوم اکسپرسیونیستی است که در تقابل با خود و کابوس‌هایی است که خواب و خوراک را هم ... دیدن ادامه ›› زهر می‌سازد.

نمایش در اجرا دو وجه باید داشته باشد. یک وجه رئالیستی که به روزمرگی‌ها و فشار و تهدیدها می‌پردازد و وجه دوم اکسپرسیونیستی است که در تقابل با خود و کابوس‌هایی است که خواب و خوراک را هم زهر می‌سازد. 
نمایش «همکارها» نوشته جان هاج و کار پریسا محمدی یک اثر قابل تامل است و مهمترین دلیل آن نیز انتخاب درست متن و تحلیل ارائه شده از آن است که یک زمانه سخت و رسوا را در اتحاد جماهیر شوروی و زندگی میخائیل بولگاکف روسی بر ما نمایان می‌سازد. 
اتحاد جماهیر شوروی ۷۳ سال گمراهی سیاسی حاکم بر بخشی از جهان است و سیاست‌های جوزف استالین نیز به نظر تیره و تارترین دوره حاکم بر آن باشد. حالا تصور کنید در این شرایط هولناک یک نویسنده بخواهد در تئاتر و ادبیات به راحتی نفس بکشد که چنین چیزی ناممکن است زیرا که دیکتاتوری گسترده و ذی‌نفوذ تا اتاق خواب مردم رخنه کرده، چگونه این راحتی را ممکن می‌سازد؟ که در تضاد با آن است و به ویژه نویسنده‌ای که می‌فهمد و ساز ناکوک می‌زند و این ناهماهنگی خود بزرگ‌ترین سد ممکن در این راه خواهد بود و این همان مدار رنج و بدبختی است که به ناچار دامان همه را گرفته و در این فلاکت دانسته‌تر از دیگران _روشنفکرانی چون بولگاکف هستند که زیر این ناملایمتی باید که له شوند چنانچه نارسایی کلیه‌های او سرآغاز یک بیماری غیر قابل درمان در آن زمانه است و مرگ پیشاپیش خود را به در خانه این نویسنده رسانده است اما دستگاه پر توان اتحاد جماهیر بولگاکف را سانسور و از کار کردن _حتی درباره زندگی مولیر که روزگاری حکومت پادشاهی را در فرانسه به سخره می‌گرفته، منع می‌کند. 
در این توقیف به ناچار فقط نوشتن درباره زندگی استالین راهگشاست و این یعنی باج دادنی که بشود وضعیت را قابل تحمل ساخت. 
پریسا محمدی «همکارها» را دست گرفته تا یک دوره بسته و شوم بر جهان را نمایان سازد و این مهم خود انگیزه نابی است برای سلطه تراژدی کمدی بر تاریخی که خود منشور بیچارگی‌های حاکم بر جهان است و باید بر نظام سلطه نظری اجمالی انداخت و درس گرفت که در جهان انگار هیچی قابل تغییر نیست و این نوع حماقت‌ها در چهار گوشه جهان سوار بر سرنوشت تلخ و شوم ستمدیدگان است. 
نمایش در اجرا دو وجه باید داشته باشد. یک وجه رئالیستی که به روزمرگی‌ها و فشار و تهدیدها می‌پردازد و وجه دوم اکسپرسیونیستی است که در تقابل با خود و کابوس‌هایی است که خواب و خوراک را هم زهر می‌سازد. به نظر در وجه رئالیستی همه چیز به درستی دارد پیش می‌رود اما در وجه اکسپرسیونیستی اجرا می‌شود دخل و تصرف کرد که هم کابوس‌ها نمایان‌تر شود و هم هولناکی حاکم بر فضا ملحوظ‌تر بنماید. به هر روی، نمایش با داده‌های منطقی اجرا می‌شود و ما نیز در این چهارچوب تامل برانگیز بر زندگی دردناک یک نویسنده آگاه می‌شویم. اما آن وجه هولناک در رسوب دردها و رنج‌ها می‌توانست بازی را تماشایی‌تر گرداند و اجرای درست تئاتر نیز رسیدن به چنین رهیافت‌هایی است که بهتر است اتفاق افتاده باشد تا باورمندی و دامنه اثرگذاری نمایش را گسترده‌تر کند. 
در وجه رئالیستی؛ بازیگران تلاش درستی می‌کنند که خودی نشان دهند که قابل درک و اثبات باشد لایه‌های پنهان و آشکار یک حکومت بسته و ویرانگر که به هیچ چیزی رحم نمی‌کند و فقط دوام و بقای خود را مد نظر می‌گیرد. اما در وجه اکسپرسیونیستی که جوزف استالین هم جز خیالات بولگاکف است تا حدی طنز این حضور در تلفیق دردها به بازی گرفته می‌شود و انتخاب وحید نفر به لحاظ فیزیک و بازی نیز در اینجا 
درست می‌نماید اما از یک‌جایی کم کم آن لبخندها باید تبدیل به پوزخند گزنده‌ای شود که از یک خیال صرف ییرون آمده و باید کابوس بولگاکف شود تا لحظه مرگ… درست از اینجا به بعد هست که تغییری دیده نمی‌شود و ما دچار لحظات طغیانزده اکسپرسیونیستی نخواهیم شد و اجرا در مدار تکرار می‌افتد و هم ریتم را از دست می‌دهد و هم فضا شکل نمی‌یابد در آن پارگی غیر ملموس و پیامد هم نیافتن یک پایان بسیار موثر است با آنکه همچنان در خطوط داستانی همه چیز قابل تصور است اما در زبان اجرا این کاستی ما را دچار سردرگمی می‌نماید. 
اجرا نیز با عناصر درخوری همراه می‌شود که البته گاهی نیز کاستی‌ها بنابر همان هویت دوگانه اجرا خواهد شد اما در جمع‌بندی رضا خضرایی در طراحی نور، تا در مدار رئالیستی حرکت می‌کند دانسته‌تر حضورش را اثبات می‌کند اما از آنجا که باید در جاهایی اکسپرسیونیستی بودن یا کابوس‌ها را نشان دهند، این مهم با غفلت در اجرا رخ می‌نماید.
مهرناز عباسی در طراحی لباس، گویا بنابر دیده‌ها و مستندات موجود تلاش درخوری کرده که مردمان شوروی را مقابل دیدگان ما با لباس‌های باورپذیر به تماشا درآورد. 
سعید یزدانی در طراحی صحنه نیز سردی و تیرگی حاکم بر فضا را با اجسام فلزی و تیره رنگ نمایان می‌کند و این خود بخشی از فضای عمده نمایش است اما در آن وجه اکسپرسیونیستی باید که تغییراتی در صحنه و استفاده از نور برای جلب توجه مخاطبان صورت می‌گرفت که فعلا رد و نشانی از آن در اجرا مشهود نیست. 
همچنین حضور بازیگرانی چون رامین سیاردشتی، وحید نفر و محمد صادق ملک و ریحانه سلامت بخشی از بیان درست اجرا را به دوش گرفته و مخاطب را در درون متن غوطه‌ور می‌سازد. 
بازیگران دیگر نیز تلاش خود را کرده‌اند که در کنار اینان حضورشان دیدنی باشد و آنان که اعتماد به نفس داشته‌اند بر این مهم صحه می‌گذارند مثل نقش دکتر و… 
به هر حال در این فضای مخوف گاهی خود ماموران نیز دچار تحول می‌شوند و مامور کا. گ. ب وقتی دل به متن و اجرا می‌بندد انگار کم‌کم دچار تحول شده و رفته رفته مورد بدگمانی و در نهایت حذف شدن پیش خواهد رفت بی‌آنکه فرصتی برای اجرای جوزف جوان داشته باشد و انگار هیچ‌گاه نیز این متن فرمایشی سرانجامی نمی‌یابد. بازی محمد صادق ملک در این نقش و لباس مثال زدنی است و می‌تواند مخاطب را درگیر یک تناقض آشکار کند که در سیر طبیعی تئاتر چنین اتفاقی باورپذیرانه است. رامین سبار دستی نیز شباهت غریبی به بولگاکف دارد و آن نگاه تند و تیز و برنده را با خود به صحنه می‌آورد که همه چیز القاگر آن دوره و شرایط دشوار باشد. 
پریسا محمدی در مجموع با اجرای «همکارها» خود را دارد اثبات می‌کند که کارگردان دغدغه‌مندی است و باری به هر جهت در صحنه حضور نیافته و این خود سرآغاز دنبال کردن اوست که در آینده نیز با آگاهی و تسلط و اشراف بیشتر بتواند ما را دچار شگفتی بیش از این گرداند. اما همکارها نیز می‌تواند برای آنان که به دنبال تئاتر حقیقی باشند یک گزینش راستین باشد که دقایقی مسائل سپری شده بر تاریخ جهان را مرور کنند و…
انتهای پیام/
🙏🧡
۱۷ دی ۱۴۰۲
نقد آشفته ای بود..
دوستِ منتقدی می گفت: فقط تاریخ مصرف هنرمندان نمی گذره، تاریخ مصرف منتقدان هم تموم میشه...
۲۱ دی ۱۴۰۲
درود رضای عزیز.. ممنون از نگاه درست و موشکافانه ات به اجرا.. پاینده باشی.
۲۱ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فروش روزهای چهارشنبه و پنجشنبه ۲۶ و ۲۷ مهرماه از ساعت ۱۲ امروز در دسترس مخاطبان قرار میگیرد.
ممنون که دیدن نمایش سیندرلا را انتخاب کرده اید
سلام.وقت به خیر. این نمایش برای دختر ۱۷ ساله میتونه جداب باشه؟
۲۹ مهر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خانواده ها، مراکز و سازمان ها می توانند از طریق شماره تلفن های گروه تآتر مستقل نسبت به هماهنگی و رزرو اجرا اقدام کنند.

شماره تماس جهت کسب اطلاعات بیشتر: ۰۹۰۵۱۱۱۶۶۹۲ و ۰۹۱۹۰۷۷۶۰۹۸
نمایش سیندرلا تا روز جمعه دوم تیر ماه در تالار هنر روی صحنه است.
به گزارش روابط عمومی گروه تآتر مستقل، نمایش سیندرلا به کارگردانی مریم کاظمی که با استقبال چشمگیر مخاطبان در تالار هنر روی صحنه است جمعه دوم تیر به کار خود در این تالار پایان می دهد.
با توجه به علاقه مندی خانواده ها به استمرار اجرای این نمایش، اجرای مجدد در سالنی دیگر در دستور کار گروه قرار دارد که پس از کسب نتیجه و توافق اجرا به اطلاع عموم مخاطبان خواهد رسید
واقعا حیف این نمایش که توی اون سالن اجرا میشه. به نظرم اون سن یا سکوی اجرا که انقدر بالا هست و صندلی های بزرگ اصلا جای خوبی برای اجرای نمایش کودک نیست و ما خاطره خوبی نداریم.واقعا افسوس چه نمایش های خوبی که اونجا اجرا شد و ما به خاطر بد بودن سالن ندیدیمشون.
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یادداشت محمود دولت آبادی درباره نمایش رام کردن زن سرکش:

"مطلب مفصّلى نوشتم در باره ى نمایش" رام کردن زن سرکش" که
متأسفانه به سبب جهل من نسبت
به پیچ و خم هاى کامپیوتر گم شد و از دست رفت؛ در آن نوشته
شیفتگى خود راابراز کرده بودم از تماشاى
نمایشى بسیار هنر مندانه ، شیرین وشاد،و به جزییات آن تآتر
خوشایند و هنرمندانِ دلباخته ى آن پرداخته بودم؛از آن جا که
نمى توانم آنچه را یک بار نوشته ام تکرار کنم،خلاصه مى کنم
احساسات ودریافت ... دیدن ادامه ›› خودم را ازدیدن نمایش و
آن خلاصه سخن درخودش نهفته دارد ستایش وتحسین مرانسبت به همه ى
هنرمندان و هنرورزان از خردتا
کلان، وهمراه دارد تحسین مرا نسبت به کارگردانٍ نمایش وخجسته است
توانایىٍ فراهم آمدن -فراهم آوردن آن جمع صمیمى
و دوست داشتنى بازیگران ؛چه دوستانِ متواضعى که مى شناختم ازپیش
،چه جوانانٍ نیروافزایى که در صحنه
جارى بودندوهمه عزیز و دوست داشتنى در کار-اجراء .درک بایستگىِ
تشکیل گروه نمایش نیز اززمره احساس
خرسندى من است که امیدوارم "گروه تآترمستقل" ادامه یابد ومنحصر
نماند به همین یک بازى، همچنین پدید آمدن گروه هاى مشخص دیگر در تأتر
کشور ما حتّادرتآتردولتى؛ زیرا تأتر با گروه است که تأتر مى تواند باشد
وادامه یابد، نه بى گروه.
خواهان توفیق همه ى هنرمندان تأترکشورهستم.

باقدرشناسى-محمود دولت آبادى،بیستم فروردین١٣٩٤خورشیدى-تهران"


در گردهمآیی باشکوه هنرمندان برای گشایش "رام کردن زن سرکش" ؛
یاد و خاطره حمید سمندریان گرامی داشته شد
مراسم افتتاح نمایش"رام کردن زن سرکش" شب گذشته با حضور هما روستا و جمع کثیری از هنرمندان شناخته شده تئاتر ، سینما ، ادبیات و تلویزیون و با یاد زنده یاد حمید سمندریان برگزار شد.
مجید سرسنگی ، مدیر مجموعه ایرانشهر در آیین آغازین این نمایش و با خیر مقدم به بانو هما روستا و همه چهره های هنری حاضر در سالن گفت: یاد حمید سمندریان گرامی و جایش سبز باد. هر بار که خانم روستا را می بینیم به یاد این استاد گرامی می افتیم و امیدوارم که شاگردان خوبی برای او باشیم و بتوانیم اندیشه هایی که برای تئاتر داشت را به اجرا در بیاوریم.

در این روز هنرمندان شناخته شده ای همچون محمود دولت آبادی، فردوس کاویانی، جمال اجلالی ، حمید قطبی، محمد رضا عرب، مجید قناد، بیژن شکرریز، ایرج راد، هادی مرزبان،حمید مظفری، شهره سلطانی، عزت اله مهرآوران، قاسم زارع، بهزاد فراهانی، منیژه محامدی، اصغر همت، محمد اسکندری، عبدالحی شماسی ، محمود ... دیدن ادامه ›› رضا خاکی، ناصر آقایی، بهروز بقایی، کاظم راست گفتار، هرمز هدایت ، آزاده پورمختار، علی اکبرقاضی نظام، شکرخدا گودرزی، اتابک نادری، محمد ساربان، حسن معجونی،فریندخت زاهدی، فرهاد تجویدی، ناصر آویژه، فریال بهزاد ، حسن باستانی ، پردیس افکاری، علی فروتن، بلورچی، منوچهر اکبرلو، ماندانا کریمی، فرخ نعمتی ، سهیلا رضوی، مهدی میامی و بسیاری دیگر از هنرمندان سینما، تئاتر و تلویزیون به تماشای نمایش رام کردن زن سرکش نشستند.
ا
حسین پوریعقوب و غزال کریمی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
رام کردن زن سرکش را یک نمایشنامه نویس انگلیسی نوشته ... موضوع آن ماجراهایی است که در ایتالیا می گذرد... آدم هایی از شهر های مختلف ایتالیا در یک منطقه خاص دور هم جمع می شوند و زندگی های جدیدی را رقم می زنند. حالا مریم کاظمی هم این نمایش را با موسیقی ایرانی ، اجرایی با رنگ و بوی نمایش های میدانی و شادی آور ایرانی روی صحنه برده است. دنیا چقدر کوچک است!


˝بالابر غذا؛ نکوهش سرسپردگی گانگسترها / کمال پیرهادی در گفت‌وگو با هنرآنلاین

کمال پیرهادی کارگردان نمایش ˝بالابر غذا˝ نوشته هارولد پینتر معتقد است این نمایش اشاره مستقیمی به چرخش آدم‌ها به دور خودشان در زندگی مدرن امروزی دارد.
سرویس تئاتر هنرآنلاین: تماشاخانه استاد مشایخی (تئاتر مان) بعد از به اتمام رسیدن جشنواره تئاتر فجر، اجراهای خود را با میزبانی از سه نمایش "بالابر غذا"، "دلم می‌خواهد دستت را بفشارم‎" و "شبی بیرون از خانه" در حالی پی گرفت که با توجه به زمان اجرای این آثار که معمولا زمان خوبی بری اجرا محسوب نمی‌شود و تماشاگران کمتری به سراغ سالن‌های تئاتر می‌روند، اجرای این سه نمایش‌ها با استقبال خوب مخاطبان تئاتر روبه‌رو ... دیدن ادامه ›› شده است.

کمال پیرهادی کارگردان نمایش "بالابر غذا" درباره روند اجرایی این نمایش و اینکه چرا به سراغ این متن از پینتر برای اجرا رفته به خبرنگار هنرآنلاین گفت: راستش زمانی‌که من به این متن رسیدم و تصمیم به اجرای آن گرفتم، زمانی بود که یک خرده نسبت به این شلوغی‌ها و رفت‌و آمد‌های انسان‌ها در جامعه و حتی زندگی‌های شخصی خودمان به فکر فرو رفته بودم و وقتی به آن دقیق‌تر فکر کردم دیدم که زندگی‌های ما نیز این روزها به نوعی دچار دور تسلسل و یه نوع دنیای ابزودر هست. به این معنی که ما هر روز صبح از خواب پا می‌شویم و یکسری کارها را مثل روز قبل انجام می‌دهیم بدون آنکه متوجه باشیم که اصلا چه کاری کرده‌ایم.

پیرهادی افزود: در واقع این نمایش اشاره مستقیم دارد به چرخش آدم‌ها به دور خودشان. و به خاطر همین هم تصمیم گرفتم که به سراغ این متن و این نویسنده بروم تا ببینم که در دنیای نمایش چه اتفاقی برای آن می‌افتد.



کارگردان نمایش "بالابر غذا" درباره شیوه اجرای این نمایش با اشاره به فضای کوچک تماشاخانه استاد مشایخی و اجرای همزمان سه نمایش در یک روز در این سالن، اظهار داشت: واقعیت اینست که من یکسری از کارها را، حداقل در دکور و صحنه نتوانستم انجام بدهم چون در این سال طی یک روز همزمان سه نمایش با هم اجرا می‌شود و آنقدر باید دکور پورتابل و جمع و جور باشد که بتوانی سریع طی سه دقیقه آن را جمع کنی تا گروه بعدی بتواند دکورش را بزند، به همین خاطر من عملا در این زمینه نتوانستم کاری که در ذهن داشتم را انجام بدهم. پس تصمیم گرفتم که این اثر را به ساده‌ترین شکل ممکن و به صورت کاملا رئال اجرا کنم. البته در طول اجرا داریم با گروه یکسری تغییراتی را در اجرا اعمال می‌کنیم که کار به مرور فضایی انتزاعی بگیرد اما در حال حاضر فضای کار کاملا رئالیستی است.

این کارگردان تئاتر درباره خط داستانی این نمایش نیز توضیح داد: داستان غذا "بالابر" درباره دو گانگستر هست که به تقریبا در یک جایی مبحوس شدند. یکی از این دو شخصیت فرد احمق و سر به هوایی است و دیگری کاملا فرد جدی هست، ولی در حقیقت هر دو این آدم‌ها کسانی هستند که فقط باید به آنها بگویی که چه کاری را انجام بدهند و چه کاری را انجام ندهند. البته نفر سومی هم هست که به این‌ دو دستوراتی را می‌دهد که...

پیرهادی در پایان با تاکید بر اینکه؛ نمایش‌اش روایت مستقیمی دارد از آدم‌هایی که توسط دست‌ها و سیستم‌هایی اداره می‌شوند، تصریح کرد: این اتفاق بدترین شکل ممکن است که برای انسان در زندگی‌اش بیفتد که به جای اینکه خودش خود را هدایت کند توسط دست‌ها یا سیستم‌هایی هدایت بشود.

"بالابر غذا" نوشته هارولد پینتر با ترجمه رضا دادویى و کارگردانی کمال پیرهادی، هر روز بجز شنبه‌ها ساعت 17:30 به مدت ۵۵ دقیقه در تماشاخانه استاد جمشید مشایخی (چهارراه ولیعصر) اجرا می‌شود.

همچنین امیرحسین فتحی و پویان درزی به عنوان بازیگر در این نمایش ایفای نقش می‌کننند.

انتهای پیام/
سروناز یکتا این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اسماعیل عفیفه تهیه کننده سینما و مصطفی زمانی به تماشای نمایش بالابر غذا نشستند
مصطفی زمانی فکر کنم اولین نمایشی بود که دید.
شاید دیدن تاتر روی بازی بعضی ها که همیشه بد هستند کمی تاثیر بزاره.
۲۴ بهمن ۱۳۹۳
مصطفی زمانی در "ملکه" که به نظر من خوب بود
۲۴ بهمن ۱۳۹۳
به نظر من قابل تحمل ترین نقش مصطفی زمانی تو فیلم خط ویزه بود.
۲۴ بهمن ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عروسی دختر رستم با حضور؛
رضا بابک ، پرویز پورحسینی، هرمز هدایت ، آزاده پور مختار و ...
نمایش کمدی رزم و بزم "بانو گشسب" کار مریم معترف روز گذشته میزبان هنرمندان گرانقدری همچون رضا بابک ، پرویز پورحسینی، هرمز هدایت و آزاده پورمختار شد که در جمع خانواده های تهرانی به تماشای این نمایش نشستند.
نمایش بانو گشسب که با استقبال تماشاگران بر صحنه تماشاخانه سنگلج همراه شده ، روز پنجشنبه 23 بهمن دو نوبت 17 و 19 روی صحنه رفت و امروز جمعه 24 بهمن ماه نیز با دو اجرا در ساعت های یاد شده به کار خود در این تماشاخانه پایان می دهد.
این نمایش شب پنجشنبه میزبان چهره هایی همچون رضا بابک ، پرویز پورحسینی، هرمز هدایت ، آزاده پورمختارو تعدادی از اهالی رسانه و مطبوعات بود و شب گذشته نیز برای جمع بسیاری از هنرمندان جوان و خانواده های تهرانی در دو نوبت اجرا شد.
در این نمایش کمدی ابوالفضل حاج علیخانی،منیژه داوری،شیرین امامی،کامبیزطلایی،شهرام مسعودی،کاظم عینلی ،پونه علیا، نگار صدافت جو، مهدیه طاهری، مجید کوشا نژاد، پوریا سلطانی زاده، علیرضا الهی، سجاد حسین پور، آرمان شهبازی،ابوالفضل وزیری به ایفای نقش می پردازند.
علاقه مندان می توانند برای خرید اینترنتی بلیط این نمایش از طریق سایت www.tiwall.com و برای رزرو بلیط با شماره تلفن های 55625444و09301317155 تماس حاصل کنند.
علی جعفریان و وحید هوبخت این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یادداشت کارگردان نمایش بالابر غذا در پی بارانی که تماشاگران را پشت در گذاشت
تعداد زیادی از تماشاگران نمایش "بالابر غذا" به دلیل ترافیک ناشی از بارندگی امروز ، دیر به سالن رسیده و پشت در ماندند.
در پی این اتفاق کمال پیر هادی یادداشت کوتاهی را نوشت و از تماشاگرانش خواست تا روز چهارشنبه حتما از این نمایش دیدن کنند
در این یادداشت آمده است: از تمام عزیزان و دوستانی که امشب با تاخیر رسیدند و با در بسته روبرو شدند کمال پوزش را دارم ولی طبق قرار قبلی گروه با سالن ، گروه موظف است راس ساعت مقرر اجرای خود را شروع کند. امشب یکی از بازیگران نمایش نیز در ترافیک ماند و این بنده حقیر مجبور شدم به جای ایشان روی صحنه بروم. امیدوارم فردا به موقع بتوانیم در خدمت همه عزیزان باشیم. حضور همه شما عزیزان مایه دلگرمی ماست.
وی در بخش دیگری از یادداشتش آورده است که میهمان ویژه گروه نمایشی در روز چهارشنبه مصطفی زمانی خواهد بود.
دختر مثبت این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

ابوالفضل حاج علیخانی بازیگر نمایش «بانو گشسب»:
خلق لحظه کمیک اسطوره ها حرکت بر لبه تیغ است
بانی فیلم آنلاین:
بانی فیلم - گروه تئاتر- ابوالفضل حاج علیخانی بازیگر نقش رستم در نمایش کمدی رزم و بزم « ماجرای به شوی رفتن بانو گشسب»خلق لحظه کمیک اسطوره ها و شخصیت های شناخته شده را حرکت بر لبه تیغ خواند.
این بازیگر و کارگردان تئاتر که تا کنون در بیش از 65 نمایش ایرانی در گونه های مختلف سنتی ، دفاع مقدس و مذهبی ایفای نقش کرده معتقد است: وقتی با شخصیتی مانند رستم سر و کار دارید که تمامی زندگی و روحیات و ماجراهایش دارای شناسنامه است و مردم او را به خوبی می شناسند ، خلق لحظه کمیک همچون حرکت بر لبه تیغ ، حساس می شود. وی رستم در ادبیات حماسی ایران را همچون سیاه در نمایش سنتی ایران دارای شناسنامه دانسته و افزود: معمولا این چنین است که وقتی قرار باشد رویکرد پرداختن به یک شخصیت کمدی باشد،دست گروه بازتر می شود اما در باره چنین شخصیتی هرگز نباید به نوعی حرکت کرد که ویژگی های او زیر سوال برود. ... دیدن ادامه ›› از این رو در این نمایش سعی کردیم صلابت رستم را تلطیف کنیم تا لحظه کمدی ایجاد شود.
حاج علیخانی ادبیات حماسی و غنایی ایران را سرشار از ایده های ناب نمایشی معرفی کرد و اقتباس از آن در هنر نمایش را یک ضرورت برای جامعه امروز عنوان کرد. این بازیگر تئاتر ادامه داد: متاسفانه امروزه کمتر گرایش به مطالعه در مردم دیده می شود و جوانان اغلب با داستان ها و شخصیت های غنایی و اساطیری بی گانه اند. حتی حوصله شنیدن یک نقل یک ساعته را ندارند و این کار ما را سخت تر می کند که مردم را با این ادبیات سترگ و غنی آشنا کنیم. در این مسیر اگر کمدی در محور اصولی خودش حرکت کند می تواند کارساز باشد. بازیگر نقش رستم درباره طنزی که در پرداخت این شخصیت به کار گرفته گفت: کمدی با لوده فاصله ای در حد یک تار مو دارد و خانم معترف تاکید بسیاری بر حفظ این فاصله داشت. معمولا برای خلق لحظه کمدی از دو عامل اغراق در ویژگی های شناخته شده و یا نمایاندن نقاط ضعف استفاده می شود،اما شخصیت رستم به گونه ای بود که به ذات واجد تمامی اغراق ها بود به همین دلیل نقطه ضعف این شخصیت را پایه ایجاد کمدی رد نمایش قرار دادیم وی ادامه داد: از دید من رستم که قهرمان جنگ های بی بدیل و خلق شگرف است و به لحاظ عشق به میهن نظیر ندارد در جایگاه پدری کم داشت. این را در ماجرای سهراب و حتی بانو گشسب می تواند دید. با توافق خانم معترف این نقطه ضعف را برجسته کردیم. شالکه اسطوره ای رستم را نشکسته ایم اما او را در موقعیت پدر و پسر بودن قرار داده ایم و کمدی در این موقعیت شکل می گیرد.
حاج علیخانی در پایان تاکید کرد: در نمایش بانو گشسب موقعیت ها کمیک هستند و نه شخصیت ها. وقتی رستم در موقعیتی که در آن ضعف دارد قرار بگیرد کمیک می شود.

برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بالابر غذا هم از آن دسته نمایش هایی است که تا چند روز مغزت را مشغول می کند!
دو جوان بسیار دوستداشتنی در آن بازی می کنند و موقعیت بیهوده زندگی شان را خیلی خوب نشان می دهند.
شاید نقد و نظر زیادی درباره این نمایش داشته باشم اما دیدن این نمایش را به همه کسانی که دلشان برای نمایش های ابزورد تنگ شده پیشنهاد می دهم
سروناز یکتا، نازی و ناهید حدادی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این نمایش را 2 بار دیدم. برای آواز کردی با شکوهش!
بازی کریمیان و آن صدای پر اش را دوست داشتم . لحظاتی هم اشک در چشمانم حلقه زد.
این کار را نقد نمی کنم چون به همان اندازه که دکتر بر مجروح کردن روح تماشاگرانش تاکید داشته، احساساتی شده ام .
علی تاجیک، میلاد آزاد و farnaz این را خواندند
حامد تهی، farhad riazi و منیژه میرمکری این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تنها 5 اجرای دیگر !!!
چقدر بد است که نمایشی که دوست داری دارد به روز های آخرش می رسد!
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

کد خبر : 10555
تاریخ : سه‌شنبه 14 بهمن 1393 14:53
بازیگر نقش بانو گشسب: پهلوان‌صفتی دختر ایرانی فراموش شده است
منیژه داوری بازیگر نقش بانو گشسب معتقد است تلاش کرده تا زیبایی درونی دختر رستم در بازیش نمود پیدا کند و نقشش شیرین و دوست‌داشتنی باشد.
به گزارش گروه فرهنگی آنا و به نقل از روابط عمومی نمایش، منیژه داوری که بیش از 15 سال است که به عنوان یکی از بازیگران نمایش سنتی ایران فعالیت دارد و نقالی و مخالف‌خوانی در تعزیه را آموخته است از دشواری‌هایی که برای بازی در نقش بانو گشسب داشته برایمان گفت.
این بازیگر تئاتر گفت: «حس می کنم امروزه دختر ایرانی فراموش شده است. پهلوان‌صفتی دختر ایرانی دارد از یادها می‌رود. در نمایش «بانو گشسب» که خیلی آن را دوست دارم تلاش کردیم تا این دختر ایرانی که رزم می‌داند و چیزی از پهلوانان ایران و حتی پدرش رستم کم ندارد را نشان دهیم.»
وی با اشاره به ... دیدن ادامه ›› روند تمرینات و آشنایی‌اش با نوع کارگردانی مریم معترف گفت: «تاکنون در چند کار مریم معترف حضور داشته‌ام و نوع کار او را می‌شناسم با این حال خیلی سعی کردم خواست معترف را درک کنم. بازی در نقش دختری بهلوان از یک خانواده پهلوان همچون رستم که بچه ای نیز به او سپرده شده تا از او یک پهلوان بسازد، هم ویژگی‌های زنانه و هم پهلوانی به او می‌داد که باید هر دو را در کنار هم به نمایش می‌گذاشتم و این اصلا کار راحتی نبود.»
داوری تاکید کرد: «فکر می‌کنم بانو گشسب ما شیرین و دوست داشتنی است. تلاش کردیم که کل کار شیرینی ویژه‌ای داشته باشد اما بانو گشسب نباید مزحک می‌شد. این به تفکیک نوع بازی و در عین حال آمیختن نوع بازی نیاز داشت.»
وی درباره بازخورد مخاطبان نیز گفت: «تماشاگر این نقش را خیلی دوست دارد. یک روز تماشاگری که نام دخترش را گشسب گذاشته بود در پایان اجرا آمد و از ما تشکر کرد. می‌گفت دخترم از این نام ناراضی بود و تصویری از بانویی که نامش را دارد نداشت. شخصیت قشنگی ارائه داده‌اید. دخترم از این به بعد اسمش را خیلی دوست دارد. هر روز از سوی تماشاگران مورد تشویق قرار می‌گیریم که یک شخصیت قدرتمند را نشان داده‌ایم و قهرمانی از بین دختران ایران زمین به آنها ارائه کرده‌ایم.
نمایش بانو گشسب به کارگردانی مریم معترف هر روز غیر از شنبه‌ها ساعت 19 در تماشاخانه سنگلج روی صحنه است و اجرای آن تا 24 بهمن ماه جاری ادامه دارد.
از 13 تا 24 بهمن نمایش کمدی رزم و بزم بانو گشسب روی صحنه است
حسین کوهی و مجیدجان این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هیچ نمایشی را برای خندیدن و فقط خندیدن نمی بینم خیلی وقت ها هم که سالن از خنده می ترکد از صدای تماشاگران جا موخورم گاهی هم که دوستان بازیگرم در اجرا با چشم هایی نگران به صورتم نگاه می کنند یا دستپاچه به نظرم می رسند به خودم می آیم و می بینم یک کار کمدی را آنچنان با دقت و اخم نگاه می کنم که انگار با ارسطو درباره وجود به بحث نشسته ام...
این را گفتم به این دلیل که وقتی صدای خنده من در سالن می پیچد یعنی این بچه ها کارشان را بلدند!
"یک کار کمدی را آنچنان با دقت و اخم نگاه می کنم که انگار با ارسطو درباره وجود به بحث نشسته ام..." :))
۰۴ بهمن ۱۳۹۳
شما دیگه خیلی جدی گرفتید :)))
۰۴ بهمن ۱۳۹۳
خدا به داد (ش) برسد... :))
۰۷ بهمن ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هنرمندان و اساتید تئاتر در نمایش "به شوی رفتن بانو گشسب دختر رستم دستان"
هنگامه مفید، هماجدیکار،روح انگیز کراچی،محمد حسین ناصربخت ، منصور خلج و محمود فرهنگ روزگذشته از نمایش "ماجرای به شوی رفتن بانو گشسب دختر رستم دستان" به کارگردانی مریم معترف دیدن کردند.
نمایش بانو گشسب شب گذشته میزبان دختران دانش آموز دبیرستانی بود
تمام سالن حتی بالکن پر از تماشاگر بود ...
انگار تحقق تمام آرزوهایم بود که تئاتر از بین نوجوانان واقعی سرزمینم تماشاگر داشته باشد
مجتبی مهدی زاده این را خواند
نفیسه نوری، عمو فرهاد قصه ها و Fdmahsa این را دوست دارند
سلام ...چقدر خوب...این عالیه...
فقط جسارتا یک سوالی برام پیش اومد...
نوجوانان واقعی...؟نوجوان غیر واقعی هم دارم مگه؟
۲۴ دی ۱۳۹۳
همه جا صحبت از اجرای ویژه نوجوان می شه ولی خردسالان به دیدن کار می روند خوشحال شدم که برای یک بار هم که شده بچه های دبیرستانی رو توی این سالن دیدم. مدرسه ها تمایلی به اردوهای تئاتری نشان نمی دهند
۳۰ دی ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید