کارگردان و بازیگران این نمایش در نظر داشتند با هماهنگی مدیریت تالار مولوی یک پنل گپ و گفت در خصوص اجرای این نمایش در دو روز پایانی اجرا با حضور بهروز سرو علیشاهی برگزار نمایند که به دلیل اعلام سه روز عزای عمومی این مهم به انجام نرسید .
گروه اجرایی بر این باورند که گفتگو اساس رشد و پیشرفت خواهد بود .
و بر این مهم واقف اند و بر آن صحه میگذارند.
و در ادامه
از تمام عزیزانی که در این شب ها برای اجرای نمایش
" سرگذشت باورنکردنی دن کیشوت، ملانصرالدین، هدهد و دیگران در سرزمین عجایب !"
قدم رنجه فرموده اند و ما را شایسته نگاه و نظر خود دانسته اند، صمیمانه تشکر مینمایم.
قدردان و سپاسدار لطف و محبت شما هستیم.
۱-تماشاگر باید به این درک برسد که نمایش شبیه یک کت نیست که باید با دقت و با توجه به نیازها، شکل، و اندازه ی فعلی خودش دوخته شود. ما نباید در فکر راضی کردن نیاز های معنوی، هیجانی، و نفسانی واقعی خودمان در تئاتر باشیم، بلکه اغلب باید خود را به عنوان مسافرانی ببینیم که از مکان ها و سرزمین هایی خارجی دیدار میکنند و علت سفر آن ها یادگیری و سرخوشی است. جایی که در آن بودن در خانه و رسیدگی به نیاز های فردی را نمی یابیم.
#گوته۱۸۰۲
۲-وقتی در پستمدرنیسم از نبودن قطعیت حرف میزنیم، منظور آن است که اثر هنری ابزاری برای گفتن «چیزی» نیست. چرا که اصلاً «آن چیزی»؛ «آن قطعیت» وجود ندارد که دربارهاش حرفی بزنیم
قطعا هنگام دیدن این اجرا با گونه ای از تئاتر مواجه میشویم که حقیقتا برای مخاطب نو هست. منتها صرفا به دلیل نو بودن و دور بودن از شیوه ی معمول نقد های تند و تیز کار چندان جالبی نیست الخصوص فاجعه خواندن آن. تالار مولوی سالنی است مربوط به دانشگاه و برای تئاتر دانشجویی راه اندازی شده است؛ تئاتر دانشگاهی یعنی تجربه های نو. و مخاطب هنگام مواجهه با آن باید تمامی این موضوعات را از نظر بگذراند. سرگذشت باورنکردنی دن کیشوت و.... جز همین گونه از نمایش است که تیم اجرایی در تلاش برای ساختن اتفاق نو در صحنه بوده و طبیعتا منتظر واکنش های تماشاگران عزیز نیز هست.