«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
اول تشکر میکنم از عوامل این نمایش به خاطر به صحنه آوردن محمود بصیری و رسول نجفیان عزیز
منتهی به نظرم اونقدری در متن استاد نصیریان تغییر ایجاد شده بود که تئاتر از نظم و روال افتاده بود. هیچ خط سیری که بتوان با آن مخاطب را همراه تئاتر نگه داشت وجود نداشت و سعی شده بود که این نقص با دیالوگ های نسبتا شعاری فرد سفید پوش در بند جبران بشه. مخاطب عام فقط با شوخی ها و طنازی های نسبتا جنسی با تئاتر همراه شده بود و اگر آن دیالوگ آخر وجود نداشت تقریباً هیچ چیزی از تئاتر نمیفهمید. مخاطب خاص تئاتر نیز چیز خاصی از این نمایش دریافت نمیکرد. با توجه کیفیت به داستان و نمایشنامه، زمان تقریبا دو ساعته برای این نمایش بسیار زیاد بود و میشد با کاهش خیلی از صحنه های نامربوط رقص و آواز و پرده دوم نمایش، داستان را کوتاه کرد.
ناهماهنگی عوامل صحنه ، فراموشی دیالوگ ها و خندیدن بازیگران در بین ادای دیالوگ ها از نکات به شدت منفی این تئاتر بود.
از طرفی بازی جناب آقای فتحعلی از نقاط مثبت و امیدوار کننده این تئاتر بود. خداقوت و خسته نباشید به آقای فتحعلی بزرگوار
امشب فرصت شد که این تئاتر را ببینم
هر چند باید توجه داشت که این نمایش کار قدیمی است و مربوط به زمان حال نیست اما
به نظرم تئاتر کشش طولانی تر شدن ، عمیق تر شدن و کمی اضافه و تعلیق در داستان را داشت . موضوع و دیالوگ ها در دنیای امروزی مخاطب کمتری دارد .
بازی ها به اندازه و درست بود
دیالوگ های ابتدایی و آواز انتهایی بیش از ظرفیت مخاطب طولانی شده بود و صحبت پایانی استاد طهمورث هر چند زیبا اما به کلیت کار آسیب زد چرا که در صحبت پایانی نباید نتیجه گیری بیان بشود و قضاوت و فهم از تئاتر. را باید به خود مخاطب واگذار کرد.
خسته نباشید خدمت عوامل تئاتر
به نظر من این همه اپیزود برای یک تئاتر ۷۰ دقیقه ای زیاده و باعث میشه عمق کار کم بشه و تئاتر رو به سطحی شدن و صرفا حرف های زیبای اینستاگرامی سوق پیدا کنه .
به شخصه دلیل وجود پلان های مربوط به مونولوگ دختر پرستار فرانسوی و بکت را نفهمیدم و نمیدونم چرا تئاتر اینقدر در اوج تموم شد، بدون هیچ حرف خاصی و یا حتی پایان بازی ....
اما از بازی کاراکتر چلاق در هر دو اپیزودی که بود ، لذت بردم
در پایان باز هم از عوامل این تئاتر تشکر میکنم
به امید کارهای زیاد تر و موفق تر از این تئاتر
این ها را از کجا بلدی :
در تاریخ خواندم
قسم میخورم که یک خط تاریخ نخواندم ، تک تک خط های تاریخ را با شمشیرم مینویسم
خیلی دلم میخواست که این تئاتر را با کارگردانی استاد بیضایی ببینم .
ولی باید از خانم آدینه نیز تشکر کرد .
از بازی ها ، بازی به جای سعید چنگیزیان و بازی خوب علیرضا ناصحی به دلم نشست و بر عکس کاراکتر بازیگر نقش نوعروس این تئاتر نتوانسته بود انتظارت را برآورده کنه : از عدم درست به کارگیری لهجه تا بازی اضافه که البته همه اش به بازیگر بر نمیگرده و به نمایشنامه هم ربط داره
تایم زیاد تئاتر هم برای من عجیب بود چرا که از تئاتری با این تایم انتظار خرق عادت و تابو شکنی داشتم منتهی از همان اول میشد پایان نمایشنامه را حدس زد و دقیقا پایان تئاتر از همان اول مشخص بود . ( ارجاع میدم به تئاتر آلنده نازنین که پایان تئاتر همه را شگفت زده میکنه )
از طرفی ظرافت این تئاتر در نقد جامعه هم اصلا خوب نبود . ای کاش نقد جامعه به صورت ظریف تر و هنرمندانه تر در میآمد .