«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
عطا: من تا حالا درباره خودمون حرفی زدم ؟!...
آزاده: خیلی پستی عطا !...
عطا: اگه حرفی زدم، بگو...
آزاده: وقتی به یه دختری میگی "چقد موهات قشنگه، چقد بهت میاد" یعنی چی؟!... وقتی معنیشُ نمیدونی، گُه می خوری میگی !... فکر کردی من حوصله دارم این موهارو نگه دارم... اگه تا الان نگه داشتم، فقط بخاطر تو بوده...
- بهت نمیاد بچه داشته باشی...
+ چیه؟... خوب موندم ؟
- نه، زود شروع کردی !...
- ما همه مون، همدیگه ایم...
- پدر: هاشم !
- هاشم: جونم آقا جون ؟!...
- یادته سر کوچه عموت اینا یه مغازه "دو نبش" بود ؟
- بغل کفاشیه ؟...
- آره می رفتیم ازش سیب زمینی و گوجه اینا می گرفتیم...
- آره آره... یه سری گلدونای یه شکل هم جلوش می چید...
- آفرین... اونا گلدون نبودن... اونا "آناناس" بودن !... من اینجوری می گفتم که هوس نکنی !... حلالم کن...
- چی چی رو حلال کنم آقا جون ؟!... یه عمر سر کارم گذاشتی !...
- هاشم !... دخترت هرچی ازت خواست براش بخر... اون اصن ممکنه یادش بره، ولی حسرتش به دل تو میمونه !...
امیر خان: دردم اینه که من یه عمر پشت همه اینا وایسادم... ولی این مردم 3 روز، 3 تا یه روز پشت من واینسادن !...