در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال عصر فرهنگ | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:41:30
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
گزارش تصویری از نمایش سیانوز:



https://asr-farhang.ir/?p=112223



عکاس: علی توکلی


پوریا فرجی این را خواند
امیرمسعود فدائی و شاهین این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
گزارش تصویری عصر فرهنگ از نمایش «غرب حقیقی» به کارگردانی امید سعیدپور:




https://asr-farhang.ir/?p=52285



.
نیما این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مجموعه تصاویر عصر فرهنگ از نمایش "عمو هاشم" را در لینک زیر ببینید:



https://asr-farhang.ir/?p=17418



.
آقامیلاد طیبی و سید محسن طباطبایی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
گفتگوی عصر فرهنگ با شبنم قلی خانی درباره نمایش فصل گربه آبیست:

کرونا مدارا و تحمل ما را نسبت به یکدیگر کم کرده است


این گفتگو را در لینک زیر بخوانید:

https://asr-farhang.ir/?p=14603

مجموعه تصاویر مجله عصر فرهنگ از "فصل گربه آبیست" را در لینک زیر ببینید:

https://asr-farhang.ir/?p=13577



.
پوریا صادقی و مهدی علی‌نژاد این را خواندند
امیرمسعود فدائی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
گزارش تصویری مجله عصر فرهنگ از نمایش «خنکای ختم خاطره»
به نویسندگی حمیدرضا آذرنگ و کارگردانی پوریا جلال وندی را در لینک زیر مشاهده کنید:

https://asr-farhang.ir/?p=11826

ارتباط با روابط عمومی عصر فرهنگ در واتساپ:
09210933936
پوریا جلال وندی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تازه ترین نمایش مسعود طیبی روی صحنه تئاتر شهر:
«فقط چهل روزه بودم» رنجِ فقدان است در عاشقانه ای سایکوسوماتیک

https://asr-farhang.ir/?p=10390


خیلی ممنونم... تیتر فوق العاده زیبایی زدین ...
خدا رو شکر که خوش‌تون اومد... همواره بدرخشید
۳۰ مرداد ۱۳۹۹
بانوتیر (سمیه طیبی)
خیلی ممنونم... تیتر فوق العاده زیبایی زدین ... خدا رو شکر که خوش‌تون اومد... همواره بدرخشید
سپاس از شما و همه عوامل که برای این کار ارزشمند زحمت کشیدند. درود بر شما
۰۱ شهریور ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تصاویر اختصاصی عصر فرهنگ از نمایش «کروکی» به کارگردانی مهدی کوشکی را در لینک زیر مشاهده کنید:



https://asr-farhang.ir/?p=9686


علی ژیان و پوریا فرجی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
گزارش تصویری وب سایت عصر فرهنگ از نمایش برلین ۱۰:۱۰

https://asr-farhang.ir/?p=6145

Ali Kaka (asrefarhang)
درباره نمایش پسر i
یادداشتی برای نمایش پسر به کارگردانی محسن مظاهری

این بار با همه بارهای قبلی فرق داشت؛ سالن خالی خالی بود بجز من و نمایشگرد؛ من که در تمام طول نمایش داشتم به این سوال فکر می کردم که واقعا چه چیزی عوامل را بر آن می دارد که تنها بخاطر دو نفر یک اجرا را به روی صحنه ببرند؟ تعهد؟ مسولیت؟ رودربایستی؟ اخلاق؟ انسانیت؟ نمایش بسیار کسل کننده بود؛ اما گفتن این جمله، ابدا کارگردان را ناراحت نمیکند؛ زیرا او نیز اساسا به دنبال ایجاد همین کسالت در مخاطب بود. مساله نمایش، نشان دادن وضعیتی بود که شاید بیشتر ما در آن قرار داشته باشیم؛ وضعیت بی معنایی؛ یک جور بی معنایی روزمره شده که به آن عادت کرده و انگار که با آن کنار آمده ایم؛ و تلویزیون که احتمالا نمادی است از همه پروپاگانداهای یک سویه ای که در سراسر جهان میلیاردها دلار پوند دینار یوان یورو تومان و.. خرج میکنند تا چنین بی معنایی بزرگی را وسط زندگی ما بیندازند.. من که در طول اجرا چند بار از ته دل خندیدم؛ معمولا از چیزهای بی معنا خنده ام می گیرد؛ البته این خنده از سر سرخوشی نیست؛ خنده ای پرسشی است. چون معمولا چیزهای بی معنا آن قدر در نظر ما پوچ و مبهم اند که حتی نمی توانیم درباره شان سوالی بپرسیم یا کلمه ای پیدا کنیم. اوایل نمایش، از یک جایی بعد من هی این سوال را توی سر خودم میزدم که واقعا من برای چه اینجا نشسته ام؟ احتمالا نمایشگرد هم همین سوال را از خودش داشت چون هی مدام سرک میکشید توی کاتالوگ معرفی نمایش تا مگر بتواند چیزی مجاب کننده در آن پیدا کند. همه این حرفهایی که زدم، در مذمت نمایش نبود؛ چون نمایش ابدا بی معنا نبود؛ فقط میخواست بی معنایی را به تصویر بکشد؛ اما فهم این موضوع در ابتدای امر برای مخاطب کمی دشوار است و این خطر وجود دارد که او نشان دادن بی معنایی را خودِ بی معنایی قلمداد کند؛ در حقیقت سوال اساسی اینجاست که آیا بی معنایی را می توان در یک سازوکار معنایی نشان داد؟ یا باید صرفا آن را منتقل کرد، همانطور که هست؟ اگر ... دیدن ادامه ›› کارگردان، بی معنایی را بسیار جذاب و هیجان انگیز به تصویر بکشد، به طوری که مخاطب پس از نمایش احساس سرخوشی کند، آیا موفق شده است؟ یا موفقیت در آن است که بی_معنایی را همانطور که هست، منتقل کنیم؟ برای پاسخ به این سوال، باید بتوانیم به این سوال پاسخ دهیم که آیا بی معنایی خود یک معناست؟ یا فقدان معنا؟ تفاوت این دو و تبعات پذیرش هریک چیست؟
از محسن مظاهری و محمد غلامی مایانی صمیمانه متشکرم که بدون توجه به تعداد تماشاچیان نمایش_پسر را تنها برای ما دو نفر بروی صحنه برده و چنین پرسش هایی را برای ما ایجاد کردند. کرونا
درود بر شما دوست عزیز
خیلی ممنون بابت این یادداشت و دلنوشته که خیلی حس خوبی داره.
بله اجرای روز چهارشنبه 11 تیر که شما تشریف آوردین اینگونه بود و چهار بلیط خریداری شده بود که گویا دو نفر با نیت حمایت اینکار رو کرده بودن.
چنین اجراهایی مطمئنن در ذهن اعضای گروه مخصوصن بازیگر و کارگردان ها می مونه و شاید به خاطر تمام مطالبی که شما ذکر کردین، نیازِ هر اجرایی باشه تا این تاملات رو به دنبال داشته باشه.
۱۵ تیر ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
انسان یا انسانیت؟ / یادداشتی درباره نمایش «سمفونی کوچک سکوت»
منتشر شده در وب سایت عصر فرهنگ
به قلم متین محجوب
نمایش «سمفونی کوچک سکوت» را سینا راستگو با نگاهی به نمایشنامه «مردگان بی کفن و دفن» سارتر به روی صحنه برده که اجرایی بسیار نجیب و دوست داشتنی است...

عصر فرهنگ – متین محجوب: نمایش «سمفونی کوچک سکوت» را سینا راستگو با نگاهی به نمایشنامه «مردگان بی کفن و دفن» سارتر به روی صحنه برده که اجرایی بسیار نجیب و دوست داشتنی، با دکور و طراحی صحنه خیره کننده و استفاده جادویی از نور و تصویر از کار درآمده؛ فرم و بدن به خوبی توانسته با بیان و زبان هم افزایی داشته باشد و حتی در مواقعی جای دیالوگ را بگیرد. آنقدر بازی ها پر انرژی بود که در پایان اجرا و هنگام ادای احترام به تماشاگران، نفس نفس زدن بازیگران در پشت لبخندها هم ... دیدن ادامه ›› مخفی نمی شد.
این نمایش در یک جهانِ معلق اجرا می شود و کاراکترها از یک نزول به یک صعود سیر می کنند، این مفاهیم را به خوبی از نمادها می توان دریافت، با این حال بازی ها نیازمند هماهنگی و هارمونی بیشتری به جهت خلق فرمی شناور و البته مبتنی بر فیزیک بدنی است. این نمایش را البته باید اثر شخصیِ کارگردان دانست هر چند تلاش شده تا ایده های کارگردان بر بستر جهان فکری سارتر استوار شود و درون مایه های اگزیستانسیالیستی پر رنگی را در جای جای کار جانمایی کند؛ اما مولفه های درونی شدن نمایشنامه مشهود است.
«مرده های بی کفن و دفن» درباره گروهی از پارتیزان های فرانسوی در جنگ جهانی دوم است که طی یک عملیات به سرکردگی مرد جوانی به نام ژان، توسط پلیس دستگیر شده و مورد شکنجه هایی سخت و کشنده قرار می گیرند تا محل اختفای ژان را لو دهند. ژان نمادی ست از حاکمی بی رگ و ریشه که تحت هیچ شرایطی حاضر به پایین آمدن از تخت پادشاهی خود نیست. او به منظور حفظ قدرت خویش زیردستانش را قربانی می کند. وقتی که رفقا تک به تک به اتاق بازجویی و شکنجه احضار می شوند، ژان حاضر به تسلیم خود نیست. او حتی در راه عشق لوسی، که (در ابتدا) تنها و تنها بخاطر او پا به این مبارزه گذاشته نیز حاضر به تسلیم خود نمی شود و حتی راضی به این می شود که زن را هتک حرمت کنند و او باز هم دم نزند.
همچنین در مقابل تصمیم گروه برای کشتن فروانسوای نوجوان ذره ای تقلا نمی کند و هنگامی که هانری در حال خفه کردن پسر نوجوان است تنها می نشیند و نظاره می کند. در سمفونی کوچک سکوت «نام»، رهبر و منجی زندانیان است که در قامتی عارفانه و معناگرا بروز و ظهور یافته، اما او نیز با این ویژگی ها چطور از قتل کودک جلوگیری نمی کند و یا از خودکشی «مو قرمز» اظهار تاسف نمی کند؟ منطق داستان البته در بعضی جاها دارای ابهاماتی است؛ برای نمونه، مشخص نیست که چه عنصر عقیده ای در بازجویی برای دو زندانی، به خصوص برای سیاهپوست سست شده که کودک کشی می کند؟ آنچه این نمایش برای تماشاگر به ارمغان می آورد جمعی از پرسش هاست؛ البته کارگردان می گوید که خود عامدانه نسبت به پاسخ این پرسش ها سکوت پیشه کرده، اما این موضوع در اجرا چندان مشهود نیست و وسیله بودن انسان نسبت به هدف‌های معین‌شده، از جایی به بعد به شکل قراردادی با حرکات فرمی دنباله‌رو بودنِ دختر، به خورد چشم‌های مخاطب داده می شود.
دیالوگ‌هایی که از زبان کاراکتر “نام” جاری می شود، تا حدی شبیه به یک رمانیفست‌ است؛ کارگردان در این نمایش بارها انسان -و نه انسانیت- را در مقابل عقیده و باور قرار می دهد و می پرسد کدام یک مهم تر و بالاتر است؟ پرسشی که حتی در اتمسفر اگزیستانسیالیسم هم مناقشات زیادی بر آن وارد است. در انتها دوباره داستان به ابتدا بر می گردد و گویی جهان از ابتدا شروع می شود تا تماشاچی بار دیگر به سوالات اولیه در ذهن خود جواب دهد، اما به نظر می رسد که این صحنه نتوانسته کارایی موردنظر را داشته باشد. با این همه «سمفونی کوچک سکوت» یک کار قابل توجه است و هم کارگردان و هم بازیگران تمام سعی خود را به کار گرفته اند تا کاری در خور توجه مخاطب را ارائه دهند. دیدن این نمایش می تواند به مثابه تلنگری بر ذهن مخاطب باشد.
این نمایش از 8 دی ماه در عمارت نوفل لوشاتو به روی صحنه رفته و تا 11 بهمن ماه ادامه خواهد داشت. علی بنائی، زهرا بهروزمنش، امیر شاه علی، باران فرد، شهریار فرد، سروش کریمی نژاد، آرمان لطفی، محمد مسگری بازیگرانی هستند که در «سمفونی کوچک سکوت» حضور دارند.

http://asre-farhang.ir/pi5i