«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
نمایش یک طرف، گرمای سالن یک طرف. بدیهی است که در آن شامگاه خردادی از گرمای تابستانی و شرجی هوای سالن بیشتر لذت بردم.
ای دوستان
سالن نمایش هامون دوزخی است. در آنجا گرما بیداد می کند با خودتان چند قالب یخ کلمن بادبزن پنکه و کولر ببرید
کاش این پیام را کسی نوشته بود و من این چیزها را با خودم برده بودم
خیلی هم خوب
ولی به نظر من به جا بود اگر روی متن نمایش بیشتر کار میشد تا کسانی که شکسپیر ها رو نخوانده اند، فارغ از خلاقیت های عروسکی با یک متن کامل و مستقل روبرو می شدند.. شاید. شاید هم نه.
بهرحال خداقوت!
"پس از" نمایش متفاوت و جذابی بود و تلاشی قابل تحسین. اما بد نیست این رو هم بگم که من شخصیت خانم دکتر رو کلیشه ای و ضعیف دیدم. دکتر از بیمارش فاصله داشت و دیالوگ ها و رفتارش کلیشه ای و دم دستی بود. نشان رو نمی شناخت و واقعا چیزی برای گفتن به او و راهنمایی او نمی دانست.
بهرحال
ای اهالی تئاتر خدا قوت!
با تعریف و تمجیدها همراهی می کنم اما
بیش از نصف نمایش صرف این می شه که بگه جن و حن های حمام فین ناگهان (؟) بر نگهبان حمام (؟) ظاهر می شوند که چه ، می خواهیم یک ...
و بقیه داستان شامل تکه های بریده ای از......
خب ؟!
جمله هایم را ناتمام نوشتم تا مبادا داستان (؟) لو برود
در نمایشنامه شخصیت ها ناگهان و بی دلیل اطلاعات زیادی رو فاش می کنند که خارج از اصول درام هست
متوجه نشدم واقعا انگیزه قاتل بعد از ۱۲ سال ...چیه و چطور فکر کرده به نتیجه ای که نمایش به آن منتهی شد میرسه.
اشکالی هم نذاشت نام ها و مکان ایرانی باشه
و ...
خلاصه اینکه فرم و اجرای سنگین، خاص و قابل توجه این نمایش، کاستی های داستان ،شخصیت پردازی،و قابل شنیدن نبودن عمده دیالوگ ها از پس سر و صدای سیستم صوتی را پر کرده بود
خدای مهربان به تن و جانتان عافیت بده! دم همه تون گرم🍀🌱
از دیدن نمایش و خواندن نظرات دوستان به این نتیجه می رسم که دیگه امیدی نیست