«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
همه میدانند شاید توقعات ما رو به نسبت سایر آثار اصغر فرهادی براورده نکنه، اما فیلم خوب و محترمی محسوب میشه! که به روند فیلمسازی اصغر فرهادی و عناصر سینمایی ایشون متعهد است
از اون آثاری هست که یک شروع طوفانی ختم به یک اثر سطح پایین و غیر منطقی و کش دار میشه که اگر بازیگری هم نیومد سر کار کارگردان بخاطرش راحت سناریو رو دگرگون میکنه!
اثر قابل تاملی بود اما این فیلم نیاز به شناخت کارگردان و سبک فیلم سازی اون داره،
آقای موتمن حتا اگر به جهت بیزنس هم روی این کار سرمایه گزاری کرده باشه، باز هم سرمایه گزاری اشتباه و بدی بوده! امیدواریم این روند رو تکرار نکنن! و به سینما بپردازند. نه گیشه! جذب مخاطب به بهانه شوخی های جنسی اصن جذاب نیست
از تینا پاکروان، عبور از یک کیلومتری چنین اثری محال بود! اثری که نه سینما آن را می پذیرد و نه حتا گیشه فیلم های سطح چندی لوده بازی پذیرای اونه!
یک اثر خوب و قابل توجه و سینمایی از یک کارگردان خوب! کافیه فقط صحنه آغاز فیلم رو از نظر حرکت دوربین و دکوپاژ ببینید تا متوجه بشید که با یک کارگردان کار بلد، و کار درست طرفید که خوب میداند در حال ساخت فیلم برای پرده سینما است. هرچند فیلم متکی بر دروایت و داستان است اما نبوغ کارگردانی در تعیین محل دوربین و زاویه به خوبی مشهود است!
یک تلاش نافرجام برای تکرار تجربه فیلم مارمولک، اما این کجا و آن کجا. اثر نه به سینما تعلق دارد و نه به یک فیلم کمدی سطح چندم مارکت کمدی!
فیلمی با پروداکشن قوی اما داستانی ضعیف و کنش هایی به شدت غیر منطقی و باور ناپذیر. در واقع در طول فیلم هیچ بهانه و تعلیقی در داستان برای نگه داشتن مخاطب پای فیلم وجود ندارد! هیچ برهم زنندگی غیر قابل پیشبینی در اثر وجود ندارد و از ابتدا مشخص است که چه اتفاقاتی خواهد افتاد! از ابتدای اثر در حال دنبال کردن خودشیفتگی های دختری هستیم که به اصطلاح قهرمان داستان است اما به جای این که قدرت وی بر آمده از توانایی های فردیش باشه و در طول فیلم شکل بگیره و کامل بشه، از جایگاه خانوادگی و سرمایه ش هست! شخصیت های فرعی علت و منطق حضورشون و کارهاشون تعریف شده نیست و اثر بیشتر از این که ما رو به سمت همزاد پنداری با خودش پیش ببره و همراهمون کنه مدام با ناپختگی هاش ما رو از خودش دور نگه میداره. شخصیت ها هیچکدوم کاریزمای جذب ما به خودشون رو ندارن! و در نهایت نتیجه ای که از کلیت فیلم میشه گرفت اینه که با پول میشه همه کار کرد. حتا فیلم ساخت!
یک اثر بسیار ضعیف و غیر نمایشی و به هدر دادن توانمندی این همه هنرپیشه شناخته شده و خوب، کاری فاقد خلاقیت نمایشی، که حتا در حد یک نمایشنامه خوانی هم نبود! به نظر میرسید طراح اثر از جریان حاکم بر هنرهای نمایشی سال ها دوره. عدم تسلط کارگردان به متن رو میشد از برداشتش نسبت به متن و همینطور نوع انتخاب بازیگرش متوجه شد!
سگک نمایش محترمی است که در آن بازیگران خوب و توانمندی به ایفای نقش پرداختند، بازی ها هرچند تلاش شده از حالت کلیشه و باسمه ای خارج بشه، اما با این حال بخاطر نوع اثر و کلیشه بودن شخصیت پردازی در نمایشنامه، تکراری بودن شخصیت ها و تیپیکال بودنشون به هر حال خودشو نشون میده. حتا انتخاب برخی بازیگر ها که عموما نقش فرعی دارن به نظرم غلط بوده ومی شد تا این حد تیپیکال نباشه! در کلیت اثر به جز در دکور که اون هم نمونه مشابه ش در آثار دیگه دیده شده خلاقیتی به چشم نمیخوره و نگه داشتن مخاطب و درگیر موندنشون بیشتر بخاطر بازی، بازیگرهاست! صدای گرم بازیگر نقش اصلی و همچنین شوخی های بعضا بامزه ش از خسته شدن، بازی خوری و حواس پرتی تماشاگر جلوگیری میکنه! نقطه قوت کلی متن و اثر هم طراحی انتهای اونه که قهرمان داستان با خودش ملاقات و رویارویی داره! این رو هم لازمه که اشاره کنم تبدیل کردن داستان چنین شخصیت هایی به متن نمایشی و نمایش به این سادگی ها نیست! و این اثر به نسبت نمونه های مشابه تو موضوع خودش اثری درست و موفق در متن و اجرا به شمار میاد!
علی رغم همه نقد ها این اثر داره سیر تحول و حرکت رو به جلو و ارتقا جایگاه زن در خانواده و فرهنگ ایرانی در قرن معاصر رو نشون میده. روندی که در انتها به جایی ختم میشه که در اون زن ها جایگاهی بسیار بالاتر از مردان دارند! و بر خلاف مردان، از این قدرت نه در راستای نابودی و ستم به جنس مخالف بلکه در جهت رافت و مهربانی استفاده میکنند! خانه پدری همچنین روایتگر انتقال جامعه ایرانی از فرهنگ پدر سالاری به فرزندسالاری است.
ایران برگر آنچنان که از اسم اثر برمیاد، سمبل کشوریست که نه آنچنان که باید اصالت خود را حفظ کرده و نه آنچنان که باید توانسته خود را از هجوم فرهنگ و سبک زندگی که بدان تحمیل شده حفظ بدارد. فیلمی که در تلاش بیان این آشفته بازار است، خود نیز آشفته از آب درامده است! آشفته از حضور بازیگران مختلف، ماجراهای مختلف، و کانسپت های مختلف! وسط این آشفته بازار هرچقدر هم که جای دوربین و زوایا کارگردانی شده باشد چنگی به دل نمیزند و شوخی های دم دستی هم حتا نمی تواند نظر مخاطب عامه پسند را به خود جلب کند...!
نمونه تمام عیار جدال خیر با خیر، جدال انسان با وجدان خودش! نمونه خوبی از یک قهرمان واقعی که حق را ولو به قیمت قربانی شدن خویش دنبال می کند!
بهرام بیضایی آنچنان که با استفاده از ابزار نمایشی، نمایش و نمایشنامه نویسی معاصر ایران رو متحول کرد. در سینما هم کاملا با این پدیده مواجهه سینمایی دارد و سینما رو نیز با عناصر خود سینما و نه صرفا عناصر نمایشی خلاقانه جلو می برد! سگ کشی نمونه تمام عیاری از نبوغ بهرام بیضایی در سینما به شمار میاد.
این فیلم یکی از نوستالژیک ترین و شیرین ترین فیلم های ایراانی هست! اما واقعن چقدر این فیلم سینماست؟ و چه مقدار ارزش سینمایی و روی پرده دیدن رو داره؟
قورباغه مث همه سریال های ایرانی این سال ها خیلی خوب و عالی و گیرا شروع شد اما رفته رفتی در یک دوران، تکرار و رکود گرفتار شد، رکودی که در آن به جای اکت و کنش، فقط در یک لوکیشن محدود یا داخل خودرو گفتگو بین شخصیت ها رد و بدل میشد، داستان به جایی رسید که دیگه در اون منطقی حاکم نبود! و نویسنده میتونست به هر شکلی که دوست داره بی دلیل و بی ارجاع و بی منطق هر شخصیتی رو در هر شرایطی قرار بده، پرورش بده یا حتا از بین ببره، شخصیت ها پردازش شده وارد داستان میشدن و حتا برای هر کدوم یک قسمت معارفه وجود داشت اما هیچکدوم از این شخصیت های پردازش شده به شکل درست و قاعده مند سرنوشتشون در فیلم به سرانجام نرسید! رکود قسمت های میانی ناگهان به قسمت های پایانی فصل اول، ختم شد، جایی که حتا بدتر از بدترین فیلم هندی های چند دهه اخیر بالیود بود. چه به لحاظ فرمی و چه به لحاظ داستانی و محتوایی. با این همه حتا بدترین کار هومن سیدی به بهترین آثار برخی کارگردان های ایرانی صد شرف داره!
مغزهای کوچک زنگ زده تا اینجا اوج کارنامه هومن سیدی هست! هومن سیدی در روند فیلمسازی خود که با تکیه بر فرم آغاز شده، رفته رفته به محتوا و پیچیدگی سناریو آثارش اهمیت بیشتری داده، از این رو مغزهای کوچک زنگ زده اثری هست که میتونه هم به لحاظ فرم توجه کارشناسان و منتقدان و مخاطبان خاص سینما شناس رو جلب کنه و هم توجه عموم جامعه که به دنبال داستان در سینما و فیلم هستن رو به خودش جلب کنه.