نمایش موفق و دغدغه مند "خبری از او نیست"، از "او" ی چهار یا پنج نفر که به نوعی نمایندگی میکنند از بخشهایی از اقشار جامعه حرف میزند که خبری از آنها نیست و این چهار،پنج نفر گمشده های خود را و گمگشتگی های خود را روایت میکنند.
انسانهایی که هرکدام در عین کنار هم زیستن گمشده ای دارند، حتی زوجی که حرفهای مهم خود را با پیام های صوتی به یکدیگر میزنند!
در ابتدا باید از متن خوب این نمایش گفت که بدون هیچ اتفاق ویژه ای قصه ای خوب را به درستی روایت میکند و همچنین از پس پرداخت کاراکتر ها، موقعیتها و خلق دیالوگها به خوبی برآمده است. منهای یکی دو مورد که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد.
جواد مولا نیا که گویی سوژه را زیست کرده -و این مهمترین عامل موفقیت او در نوشتن متن و کارگردانی این اثر است-، توانسته نمایشی سخت را به بهترین شکل به روی صحنه ببرد.
سخت ازین جهت که فضا، بازیها و دیالوگها کاملا رئال و به دور از هر گونه زیاده گویی در فرم ساخته شده اند.
مولانیا در کارگردانی اثر هم به خوبی عمل کرده است، میزانسنهای درست و دقیق و فعال ، ایجاد اتمسفر منطبق با محتوای اثر، ریتم درست و پرهیز از ادا در آوردن، از امتیازات کارگردانی اوست.
بازی بازیگران نیز در اوج خوبی است در این اثر.
بازیهایی که روان، تاثیر گذار و جذاب است. بازیگران این اثر
... دیدن ادامه ››
که کار سختی را پیش رو داشته اند، به خوبی توانسته اند فضای رئال و به دور از هر گونه گل درشتی را به روی صحنه تقدیم نگاه تماشاگران کنند.
والبته باید به بازی فوق العاده وحید اقاپور اشاره کرد که مثل همیشه فوق العاده ظاهر شده است.
اما چند مورد به نظرم نیاز به توجه بیشتر میداشت:
اول اینکه ای کاش میزانسنها طوری طراحی میشد تا هنگام مونولوگها دیگر نیازی به رفتن بازیگران در موضع نور نبود و همانجا میبودند و نور موضعی تغیر فضا را ایجاد میکرد.
دو دیگر آنکه چسب صحنه همسایه نوازنده و خواندن ترانه ها و درخواستها از خواننده کمی شل بود.
همچنین عدم تطابق جنس بازی نوازنده با دیگر بازیگران توی ذوق میزد و نیز نگاه نوازنده به تماشاچیان هنگام نواختن و خواندن، اثر را به لحاظ فرم تکه پاره میکرد. گویی او برای تماشاچیان اجرا میکند و از خانه پیام خارج شده است.
اگر قرار است او برای تماشاچیان اجرا کند، میبایست تدبیری با نور پردازی اندیشیده میشد.
البته صدای فوق العاده و تبحر ایشان در نواختن و خواندن با آن صدای زیبا و توانمند، تماشاچی را بر سر ذوق می آورد.
نکته آخر نیز زیاد بودن تعداد منولوگها بود.
نمایش "خبری از او نیست" به واسطه بیان دغدعه مهم بشر امروز که همان خبر از "او" ی خویش نداشتن است، بسیار قابل تامل است و همچنین باید گفت که هنر نویسنده اثر در این است که هر کسی به نوعی با جایی ازین نمایش همزاد پنداری میکند.
آرزوی موفقیت بیش از پیش دارم برای گروه این نمایش.