در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال احسان خسروپور | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 20:47:58
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
با سلام
متشکرم از عوامل تئاتر که در این شرایط کرونا همچنان مشغول ارائه نمایش به مخاطب های تئاتر هستند ، ممنونم از این انرژی و پشتکار .

ابتدا گله دارم از عوامل پشت صحنه و دستیاران که مخاطبانی با تاخیر ۲۰ دقیقه ای رو وارد سالن کردند .

نمایش موسیقی خوبی داشت ، یعنی موسیقی رو خوب از صاحبان آثار قرض گرفته بود . اما دلیلی نداشت بخشی قابل توجه از دیالوگ نقش اول مرد از بلندگو پخش بشه ، یعنی کارگردان تکنیکی برای حل این مسئله مد نظر نداشته ؟ جالب نیست .
بازیگر نقش اول زن بسیار خوب در نقش جا افتاده بود و ایفای نقش راضی کننده ... دیدن ادامه ›› ای داشت .
اما محتوای کلی تئاتر خیلی خام و ابتدایی بود . مشکل هم کاملا از متن نمایشنامه است . متنی که حرف زیادی برای گفتن نداره . تلاش میکنه شما رو بخندونه و لا به لاش هم پیامی ارسال کنه از اینکه فرزند آوری بدون منطق خیلی بد است و ناشایست . در توضیحات تئاتر آمده " رویکردی آسیب شناسانه به مسئله بچه دار شدن " ، رویکرد آسیب شناسانه ؟
برای کسی که هنوز به تماشای این تئاتر نرفته مهم است دانستن اینکه مسئله رویکرد های فرویدی یا امثالهم نیست . بحث خیلی سطحی تر از این حرفهاست .
به هر شکل ۵۰ هزار تومن و یک نمایش یک ساعته ، برای سرگرمی گزینه ایست ، میان گزینه های نه چندان زیاد .
سپهر این را خواند
تشکر از ثبت نظرتون برای ما.
۱۴ مرداد ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
طراحی صحنه کمی خلاقانه بود ، اینکه کارگردان سعی کرده بود از کمترین امکانات نهایت استفاده رو ببره کاملا مشخص بود . صدای ساز های کوبه ای حقیقتا زیاد بود ، به شکلی که در اجرایی که ما مخاطبش بودیم واقعا اذیت شدیم . کل محتوای کار هم حول محور همون داستان کلیشه ای که یه سری نادان و از خود بیگانه زیر سلطه یه جمعیت جبار و خود فروخته هستند تا اینکه قهرمان وارد میشه .
یه جای نمایش جمله خورشید پشتش به ماست رو هم میشنوید که یه بخشی از جمعیت میخندن و اگر مخاطب جدی تئاتر باشید بد میخوره تو ذوقتون که این دیگه چه کوفتی بود ؟
برای اجرای یک نمایش در باب کافکا یا هر شخص دیگری باید ابتدا همان کافکا یا همان شخص دیگر بود . همه با پیشینه های تاریخیمان قابل سنجش و اندازه گیری هستیم . نمایش بسیار فاجعه بار تر از آنی بود که بتوان تصور کرد چرا که کافکای خجالتی که شرم خصیصه ی بارز او بود اینبار در نمایشی ظهور پیدا کرد که چنان عربده هایی میکشید که حقیقتا نمیشد این سبک اجرا را چیزی دور از " تجاوز به مغز " خواند ، چرا که کارگردان نمیداند از مطالعه متون کافکا و بازخوانی آن در نمایش کافکا زاده نمیشود . دیگر اینکه کارگردان چه حقیر است که فکر میکند کافکا اینهمه سال در گیر و دار پدر خود آن چنان باقی مانده بود که تیغ تیز قلمش گاهی حتی به سمت آنچه " پدر روحانی " میخواندند نرفته باشد . آنچیز که در این نمایش تصویر شد یک دعوای خانوادگی مسخره بین یک پدر مستبد و یک فرزند کودن بود ، نه داستان ابزورد کافکا و والایش او از کودکی حقیر به نویسنده ای کنش گر و هنر مند . در پایان امیدوارم جامعه هنری همانی باشد که کافکا میگفت ، همان چیزی که کافکا از ادبیات و به واقع هنر انتظار داشت . آنچیز که پتک سترگی ست بر دریای یخ زده ی احساس ما .
امیر مسعود و حمیدرضا مرادی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شروع اجرا خیلی غیر منتظره بود . جدا از فضایی که درش قرار گرفته بودیم ، سوالات و آمار هایی که در اختیار ما قرار گرفت من رو متوجه این موضوع کرد که این تیاتر پژوهشی ساختار شناسانه در باب یک مسئله بسیار حساس در جامعه ست . عبارت نمایش خوب یا بد در مورد این تیاتر چندان قابل استفاده نیست . شما در این اجرا با فضای جدید و دنیای تلخی مواجه خواهید شد که شاید بخشی از تجربیات کودکی شما در خودش داشته باشه . اما نمایش در پرده آخر خودش به واکاوی متجاوز در فضایی که گویا استعاره ای از اجتماع بوده میپردازه اما حقیقتا توضیح دقیقی از احوالات یک متجاوز ارایه نمیده چرا که این نمایش اساسا نه در باب واکاوی بلکه در قامت روایت خودش رو بروز میده . شاید این نمایش رو بتونیم به عنوان پژوهشی در زمینه آسیب شناسی اجتماعی بدونیم و جدا از مسایل مربوط به کاستی های فرم و گاها محتوای نمایشی به عنوان یک اثر تاثیز گذار به تماشای اون بشینیم .