«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
لطفا بلیط اضافه دهید اطلاع بدید
تیوال عزیز بهتر نبود که تذکر میدادی در مواقع رزرو بدون پرداخت بلیط می بایست 2 ساعت قبل از اجرا (نه 30 دقیقه که توی رسید قید شده) بریم بلیط بگیریم تا ما مجبور نباشیم بعد از کلی صف وایسادن با برخورد تند گیشه مواجه شیم که بلیط های ما رو فروخته و بعد دوساعت التماسش کردیم که یه جا روی زمین اونم با نرخ کامل بهمون بده؟(امیدوارم لحنم تند نبوده باشه اگه هست خودت حذف کن کلش رو چون تو این یک کار حداقل استادی!)
دوستانی که تماشا کردن شوخی آقای پیروزفر با غرضی(کاندیدای ریاست جمهوری ) رو متوجه شدن؟؟
شاید انتظار زیادی باشه ولی لااقل من از قشر (نسبتا) فرهیخته هنر انتظار داشتم بین حمایت و احترام به قشر دانشجو و گداپروری مشتی یه لا قبا فرق قائل شوند: من امرزو تو فیس بوک به خانم پدیده جمالها که هم دستیار کارگردانند و هم تبلیغات این کار رو در فیس بوک و ایونتو برعهده دارند میگم چرا برای قشر دانشجو تخفیف (بخوانید احترام) قائل نمی شید:میفرمایند هنوز 60 تا بلیط (احتمالا تو باقالی ها)توی تیوال مونده برای دو روز اول اجرا برو بخر!!!!!!!!!!!!! یعنی از کرده خودم پشیمونم کردن ایشون با این جوابشون!!!
بابا به کی قسم من دوتا صندلی از اصغر فرهادی فاصله داشتم یک بار این مرد نخندید! این ملت به چی میخندیدن من نفهمیدمممممممممم !
فقط یه سوال بعد از نمایش ذهنم رو مشغول کرده بود : چرا سرانجام پیروزفر اینقدر با سرانجام گلزار (وحتی رادان) متفاوت شد . با توجه به ویژگی های (تاکید بر ظاهری) مشترک این دو پیمودن راه گلزار برای پیروزفر خیلی بدیهی مینمود! (شاید عمق این تفاوت در سرنوشت از تفاوت سرنوشت شان و جیک هم بیشتر بود!)
به هرحال ممنون آقای پیروزفر ! هرکی میگه این کار شاهکار نبود بهش پیشنهاد میدم بره جیبشو از سنگ ها پر کنه !!!!!!!!!
یه پاورقی بی ربط: من 10ساله سینما نرفتم اما سعی میکنم هر هفته یه تئاتر ببینم!
کی امشب نمایشو دید ؟زود تند سریع بیاد فیدبک بده!
یه نفر اینجا گفته بود این نمایش چرا شماره صندلی نداره ! امشب متوجه شدم چرا سریع اومده کامنته شو پاک کرده ! برای اونایی که فردا شب مبرن آرزو میکنم نمایش خوبی بازی کنند! :)
یه آقایی تقریبا 50 ساله امشب قبل از اجرا با یکی دعواش شد خلاصه شروع کرد به جر کشیدن و اینکه به طرف گفت بعدش بیرون وایسا تا بهت حالی کنم اینقدر قاطی بود که تا مسئول سالن در ملا عام تهدید به اخراجش نکرد ساکت نشد. بعد اجرا شروع شد من هر چند دقیقه یک بار این آقا را مد نظر داشتم. تو اجرا اول هنوز عصبی به نظر میرسید همون قدر عصبی که علی عمرانی از نیومدن رفیقش سر قرار به نظر میرسید و اواخرش بازم مثل علی عمرانی فراموشی گرفته بود ویادش نمیمومد همین آقایی که بغلش نشسته تا چند دقیقه پیش قصد کشتنش رو داشت. بعد که خواننده شروع به آواز خوندن کرد دیدیم داره خودشو تکون تکون میده ولی نه طوری که بغلیش متوجه بشه خیلی ریز . تو اجرا دوم که خانوم نصیر پور اومد دیدم همونجایی که ایشون از خاطرات بر باد رفته اش یاد میکرد آروم یه دستمال از جیبش در آورد و گوشه چشمشو پاک کرد ! تا نمایش علی سرابی که دیگه بگیر برو تا آخرش !آخرش یعنی رمانیکه خانوم دولتشاهی از آزادی بعد از طلاقش میگفت طوری که انگار گارد گرفته باشه زنشو زیر چشمی می پایید تا واکنش اونو بسنجه ! وقتی افشین هاشمی شراره رو میخوند هرچند معلوم بود نمیتونه یه اندازه ترانه های قدیمی همراهی کنه اما همونطوری که این بار بدون خویشتن داری از خنده رو نفری که تا چند دقیقه بعد باهاش قرار دعوا گذاشته بود ولو شده بود بلند داد می زد شراره ! و حتی به حبیب یا دآوری میکرد که آبه ! یادم نره که بگم آخرش کسی که اول از همه داد زد رحمانیان که باعث شد اشکان خطیبی دستشو بگیره بیاردش وسط همین ایشون بود. قبل از خروج از سالن نفر بغل دستیشو بوس کرد و البته من دیگه نفهمیدم بهم چی گفتن اما فهمیدم یه نمایش خوب از یک هنرمند خوب مثل رحمانیان با یک انسان (که شما باید بگید بد یا خوب) چی کار میکنه!
ارزان ترین راه ممکن را برای رسیدن به تالار شمس شرح میدهم:
1- سوار مترو میشید میاید ایستگاه قیطریه (450 تومان ماکزیمشه اگه کارت اعتباری داشته باشی کمتره :) )
2- سوار تاکسی های نوبنیاد میشی (هزارتومان) به راننده میگی چهار راه فرمانیه یندازدت پایین
3- بعد کمتر از 10 دقیقه پیاده روی
مجموع هزینه :1450 تومان پس اینقدر غر نزنید بیاید ببینید !!می بینمتون
آقا من میگم بریم چون احتمالا اون پذیرایی رو از رستوران لوکس طلایی سفارش دادن همین طوری بریم رستوران گرون تر تموم میشه بلاخره یه فکری کردن پیش خودشون که اینقدر گرون گذاشتن دیگه
با بازی بروفه بیش از زنگنه ارتباط برقرار کردم هرچند متن یه جاهایی به بیراهه میرفت