در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.
تیوال سید مهدی خلیلی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:59:55
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
من دوست داشتم، چون داستان دوست دارم.
نمایش ، قصه تعریف میکنه و فقط دیالوگ نیست.
اینکه عوامل ظاهرا تلاشی برای درام یا شعاری کردن اجرا نداشتن قابل تحسینه
نوازنده‌ها محجوبن ، با اینکه روی صحنه از همه به شما نزدیک‌ترن اکت ندارن و حواستون رو از داستان پرت نمیکننن
به نظرم اجرای خوبی نبود نمیدونم این همه تعریف برای چیه ، مگه مخاطب بیچاره چه راهی غیر از نقدها و کامنت‌ها داره برای انتخاب کردن.
ممنون از نظر شما دوست عزیز در هر حال هنر و تیاتر امری سلیقه ایست و ممکنه مخاطبی کاری رو بپسنده و مخاطبی دیگر نپسنده بنابراین همون‌طور که نظر شما قابل احترام و مقبوله نظر سایرین هم همینطوره ،باز هم از نقد شما صمیمانه سپاسگزارم
۰۴ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کپی دستِ‌چندم کارهای محمد رحمانیان
به نظرم بجز بازی آقای حسین میرزاییان ، بقیه بازیها در بهترین حالت متوسط بودن
در مجموع خیلی ضعیف
امروز هفتم فروردین ۱۴۰۱ ، شب اول اجرا ؛
نمایش قراره ساعت هفت و نیم شروع بشه ، حدود بیست دقیقه گذشته و هنوز منتظریم درها رو باز کنن ، اصلا گلایه ندارم ، میفهمم شب اول داستان‌های خودش رو داره ، توی این فاصله نگاه میکنم به کسایی که توی لابی جمعن ، چقدر خوبه انقدر شلوغه ، شیطنت میکنم و سایت خرید بلیط رو چک میکنم ، چه حالی خوبیه وقتی میبینی تمام صندلی‌ها پُرند.
بین همهمه آدما نظرم جلب میشه به سن کسانی که منتظر اجازه ورود به سالن هستن ، اکثرشون از من جوون‌ترن (من متولد ۱۳۶۰ هستم) بقول معروف دهه هفتادین ، تنها و دو نفره و چند نفره اومدن تئاتر استاد مرزبان رو ببینن.
بالاخره نمایش شروع میشه ، با اینکه تماشاچی آماتور تئاترم ، میفهمم بازیها چقدر خوبن ، می دونم چند شب بگذره چقدر هماهنگی گروه بیشتر میشه و اونایی که شب‌های بعد میان از ما هم بیشتر لذت می‌برن.
خیلی مزمزه میکنم اینو بنویسم یا نه ، آخه من کجا و استادِ دوست‌داشتنی تئاتر که پنجاه ساله کار روی صحنه میبرن کجا؟
ولی اگه با دختر پسرای بیست-سی ساله نشست و برخاست داشته باشین میدونین که براشون ضرباهنگ مهمه ، ریتمِ کُند رو نمی‌پسندن خلاصه دنیاشون کمتر ... دیدن ادامه ›› حوصله وقایع مطول رو داره.
به نظرم شاید میشد متن رو بیشتر تلخیص و در زمان مختصرتری داستان رو با نمایش به مخاطب منتقل کرد.
حالا تئاتر تمام شده و من دارم از پله‌برقی مترو پائین میرم ، حالم خوبه ، خیلی خوب ؛
از فکر اینکه بزرگان هنر مملکتم هنوز دارن اجرا میگذارن ، نسل بعدیشون با این قدرت بازی میکنن و نسلهای بعد از من هم اینقدر فهمیدن سرخوش میشم.
دیشب باز دلم سوخت؛
نه!
دلم گرفت؛
اشکم گرفت؛
گریه کردم؛

زن شیرازی "دوران" خوبی داشت، چه شد که از دستش داد؛
و سئوال تکراریِ به حد مرگ دردناک نسل من.
"چه میشد اگر جنگ بعد از فتح خرمشهر تمام میشد؟"
خیلی خوب می شد اکه جنگ اصلا شروع نمی شد
ولی بعد از فتح خرمشهر هنوز مساحت زیادی از خاک عزیز ایران زیر چکمه های بعثیا بود و اگه جنگ تموم می شد یه تیکه از ما الان نبود!
۱۲ آذر ۱۳۹۳
محمد خانِ ظلی ِ جان؛
لهجه شیرازی حذف نشده ولی چون شب اول اجرا بوده یخورده کمرنگ به نظر می رسیده، همین
۱۳ آذر ۱۳۹۳
هم خان و هم جان؟ ممنون :)
۱۳ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید