بهروز قادری بازیگر، کارگردان

خدا قوت به تک تک عوامل نمایش خاک سفید
دست مریزاد گل کاشتید...
متنی که شبیه هیچ متن نوشته شده ی قبل از خودش نبود
نه شبیه کارهای زنده یاد محمود استاد محمد بود نه شبیه متن های نسل جدید ( کهبد تاراج ) بود.
من به شخصه انتظارم اتفاق و غافلگیری عجیب و غریب تری بود در انتهای داستان احساس کردم انتقام برادر از برادر یا تغییر نقره به مجتبا برای این متن کم بودو نویسنده می توانست گزینه های بهتر و تاثیر گذارتری پیدا کند ولی بازهم دمش گرم خوب جمع اش کرد.
نمایش خاک سفید اغلب به یک منطقه یا محله خاص با مشکلات و معضلات اجتماعی اشاره دارد. خاک سفید به‌عنوان نمادی از فضاهایی است که گرفتار آسیب‌های اجتماعی همچون فقر، اعتیاد، جرم، و حاشیه‌نشینی شده‌است متن تلاش می‌کند تا تصویری واقع‌گرا و انتقادی از جامعه ارائه دهد و به زوایای پنهان زندگی افرادی که در چنین شرایطی زیست می‌کنند ... دیدن ادامه ›› بپردازد
نمایش در پی مطرح کردن مسائل حاشیه‌نشینی و بی‌عدالتی اجتماعی است که این موضوعات برای مخاطبان تأمل‌برانگیز و گاهی تکان‌دهنده‌است .
دست مریزاد به طراح و مجری گریم که خیلی سال بود گریم به این درستی و طبیعی در تئاتر ندیده بودم دقیقن بر اساس خصوصیات کاراکترها و در جهت پیشرفت داستان و کمک به تماشاچی برای شناخت دقیقتر شخصیت ها بازیگرها گریم شده بودند.
و تشکر از طراح لباس و طراح صحنه که عالی کار کرده بودند
آقای هلال زاده به عنوان کارگردان که گل کاشته بودند.
توازن بین واقع گرایی و دراماتیک بودن و تبدیل نشدن به کلیشه را در ساختار کار به خوبی کارگردانی کرده بودند.
بازیگران کار هم که آس برنده و گل سر سبد نمایش بودند
فقط کمی شخصیت روحی اغراق شده تر از بقیه بود که قابل چشم پوشی ست در این همه بازی خوب و لحظات تاثیر گذار
اگر به زبان نمایش بخوام بگم باید بگم
جیم جمالتون میم مرامتون و کاف کمالتون را عشقه که یک شب خوب برای تماشاچی های خاک سفید رقم زدید و در این قحطی کار خوب نمایشی به غایت درست و حرفه ایی و با در
نظر گرفتن حد و حدود
و احترام به شعور تماشاگر بر روی صحنه آوردید.

خدا قوت به تک تک عوامل نمایش حرمان
آفرین به شهامت و پشتکار آقای سیادت به عنوان کارگردان که متن به این تلخی و سختی را بر صحنه آوردند.
بماند که دیدن زندگی واقعی بر روی صحنه یا بر پرده سینما جذابییت خاصی برای مخاطب نداره و مخاطب برای دیدن چیزی فرای زندگی واقعی به تماشای ما می نشیند.
تقریبن ٨٠ درصد نظرات خوب بوده پس من نیازی نمی بینم که از کار تعریف کنم بنا بر قولی که به روابط عمومی کار دادم صادقانه مواردی که من را اذیت کرد و احساس کردم ضعف کار بود را مینویسم فقط در جهت ارتقا و پیشنهاد ...
بازی متهم اول در مواردی به حس واقعی رسید و باور پذیر شد و در بیشتر صحنه ها موقعیت را باور نکرده بود و فقط دیالوگ می گفت گاهی هم به وسیله تیک ها و شوک هایی که برای کاراکتر گذاشته بود سعی در تاثیر گذاری بر تماشاچی داشت ولی من باورش نکردم.
متهم دوم که بعد از اجرا متوجه شدم ایشان نویسنده هستند و من یکی از کارهایشان را دیده بودم و بسیارمتن خوب و نمایش خوبی شده بود. ایشان موتور بازی شان در بعضی از صحنه گرم و در بعضی از صحنه ها به ادا و شکلک ... دیدن ادامه ›› تبدیل می شد .
حفظ کردن راکورد بازی و رعایت کردن سیر بازی از پایین به بالا یا برعکس وظایفی ست که یک بازیگر باید در طول اجرا پایبندشان باشد و رعایت کند.
خانم بازپرس با وجود فیزیک خوب و صدای خوب اصلن از تواناییهایشان استفاده نکرده بودند و در صحنه ساز خودشان را می زدنند و هیچ ارتباط حسی با هیج کدام از متهم ها نتوانست بود برقرار کند فقط در مورد داستان بم بود که کمی به نقش نزدیک شد.
امان از فریاد و جیغ و عربده ..که انگار مُد شده است .
هر بازیگری که توانایی بازی باور پذیر و درونی را ندارد متوسل به فریاد و داد و هوار می شود تا بزور به ما بفهماند دارم بازی می کنم ببینید چقدر زحمت می کشم و این چندمین کار در ماه اخیر بود که من دیدم و از این معضل صدمه خورده بود.
تنها بازیگری که من باورش کردم و واقعن از درون اش کاراکتر را باور کرده بود و لحظه های غم و درد و حرمان را به تماشاچی منتقل کرد. خانم جوان داستان بم بود و من تبریک می گم به ایشان خدا قوت..
کاراکتر سمیرا هم در جاهایی خوب و در جاهایی باری به هر جهت کار را در آورده بود .
موسیقی با کار چفت نشد خصوصن آوای زنده خانم خواننده
پروجکشن ها خوب بود طراحی صحنه مینیمال خوب بود.
جا دارد دوباره به آقای سیادت به خاطر انتخاب متن و کارگردانی خسته نباشید بگم و امیدوارم روز به روز درخشان ترباشی ما ممنونیم که چراغ تئاتر را روشن نگه داشتید.🙏

خدا قوت به ایمان راد عزیز و گروه هنری مهشید و تک تک بازیگران
چه باتجربه ها و چه کار اولی ها نمایش دیوان تئاترال...
بی تعارف و بی اغراق باید بنویسم این نمایش به شدت خوب کارگردانی و بازی شده بود همان چیزی بود که از متن زنده نام محمود خان استاد محمد انتظار داریم.
من مدتی در گروه محمود خان شاگردی کردم و در اولین کارشان دستیارشان بودم کمی به سلیقه و روحیات اش آشنا هستم.
مطمئن ام اجرای این نمایش و استقبال و رضایت مخاطبین در سالن روح محمود خان را خوشحال خواهد کرد و اسم شان دوباره بر سر زبان ها سبز شد.🌿پیشنهاد می کنم کار را حمایت کنید
ارزش اش را دارد.