در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
به آگاهی می‌رسد با توجه به راهپیمایی مناسبتی در تاریخ سه‌شنبه ۵ تیر در محدوده مرکز شهر ، لطفا حتما در زمانبندی حضور خود برای تماشای برنامه‌ها، تمهیدات لازم را درنظر بگیرید. لازم به ذکرست بلیت پس از آغاز برنامه اعتبار و ورود ندارد و بلیت در اختیار سالن است.
تیوال ریحانه قجاوند | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:08:19
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام دوستان، من برای فردا ساعت ۱۰ شب دو تا بلیت کنسرت سیروان خسروی دارم. قیمت هر بلیت ۲۵۵ هزار تومان که قیمت اصلی صندلی هست. در صورت تمایل به شماره من در واتساپ پیام بدید. ۰۹۱۲۹۶۳۳۸۴۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ریحانه (artle)
درباره نمایشنامه‌خوانی سپنج رنج و شکنج i
این نمایشنامه خوانی هم ساعت ۱۷:۳۰ اجرا میشه؟ آخه زمان اجرا مشخص نیست.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هر چه هستی، باش


با توام
ای لنگر تسکین!
ای تکان های دل!
ای آرامش ساحل!
با توام
ای نور!
ای منشور!
ای تمام طیف های آفتابی!
ای کبود ارغوانی!
ای بنفشابی!
با توام ای شور ای دلشوره ی شیرین!
با توام
ای شادی ... دیدن ادامه ›› غمگین!
با توام
ای غم!
غم مبهم!
ای نمیدانم!
هر چه هستی باش!
اما کاش...
نه،جز اینم آرزویی نیست:
هر چه هستی باش!
اما باش!


از کتاب آینه های ناگهان سروده ی قیصر امین پور
جوانمرد بر چرخ و فلک دنیا سوار بود؛می چرخید و ذوق می کرد.می گردید و ذوق می کرد.بالا می رفت و ذوق میکرد.پایین می آمد و ذوق می ورزید.
گقتند:پایین بیا ای مرد،برازنده نیست مردی و این همه ذوق،مردی و این همه شور و مردی و این همه کودکی.
جوانمرد تردید کرد، می خواست پایین بیاید،که خدا دستش را گرفت و گفت:همین جا بمان،دنیا چرخ و فلکی بزرگ است که تنها کودکان می توانند بر آن سوار شوند.
دیگران از این چرخ و فلک می هراسند و تنها در گوشه ای به تماشا نشسته اند.
و بدان! کسی که پیش ما مرد است ، پیش مردم ،کودک است و کسی که پیش مردم ،مرد است ، پیش مانامرد!

جوانمرد خندید و کودکی را برگزید.
یک نفر با زبانش گدایی می کند!
یک نفر با دستش ...
ویک نفر با نگاهش!
مراقب این یکی باش!
آن دو را با اسکناسی میتوان رد کرد!
ولی این یکی را نه ! کسی که با چشمانش اندامت را گدایی می کند.
هنگام عبور از خیابان
با دیدن چشمان مضطربش
بر خود لرزیدم و از مرد بودن خودم خجل گشتم...
۲۲ تیر ۱۳۹۴
گدایی کار هر روزه ما آدمهاست
گدای تن فروش شرافتمندانه تر از گدای زبانی است
که به چاپلوسی
شیرین زبانی میکند


ممنون
۲۳ تیر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از جوانمرد پرسیدند:نشان کسی که خدا او را در بر گرفته است ، چیست؟
گفت : آنکه از فرق تا قدمش همه از خدا بگوید.دستش از خدا بگوید،پایش از خدا بگوید،نشستن و دیدن و رفتنش از خدا بگوید و حتی نفسش، نفسش از خدا بگوید.

مثل مجنون که به هر که می رسید از لیلی می گفت، به زمین و به دریا وبه دیوار، به مردم و به درخت و به گوسفندان...

مؤمن ،مجنونی است که لیلی اش خداوند است.
سوختم در حسرت یک یا ربت

غیر لیلا برنیامد از لبت


۲۲ تیر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شرط بندی

کمر باریک و مو بلند
با پوست مایل به روشن،کاکل نرم
زیبا و با وقار
می گذرد
از برابر دهان های باز!

پاهای کشیده و ساق های خوش تراش
عضلات قوسی شکل،ماهیچه های پر وپاچه دار
و حرکات موزون
کمی رقص وار
قدم برمی دارد
می گذارد روی چشم ... دیدن ادامه ›› ها...

با کبر وناز
دلربا و یکه تاز
بی آنکه نیمه نگاهی به پشت سر انداخته باشد
بادی به گلو انداخته است


اصیل و نجیب و عجیب است
شرط می بندم
این اسب
از دماغ
فیل
افتاده
است
آن مرد طبیب بود و می گفت:جهان بیمارستانی است بی سر و سامان.
هرکس بیماریی دارد و هر کس دوایی می خواهد.
هزاران هزار بیماری، افسوس، اما هزاران هزار دوا را چه طور می توان یافت؟


جوانمرد اما می گفت :ما همه تنها یک بیماری داریم:خواب؛و دوایی نیست، جز بیداری.

بیدار شویم تا جهان بیمار نباشد.
ریحانه بانو واقعا انتخاب زیبایی بود

ممنون ...
۲۰ تیر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اگر گرسنه ای، تنها بر سر سفره ی جوانمرد بنشین.او نام تو را نخواهد پرسید.
اگرغریبی و گمشده ،تنها بر سر سفره ی جوانمرد بنشین .او ازایمان تو نخواهد پرسید.
جوانمرد است که می گوید از نام و ایمان کسان نپرسید و بی پرسشی، نان دهید.
اوست که که می گوید کسی که بر خوان خدا به جان ارزد،البته بر سر سفره ی جوانمرد به نان می ارزد.!
یک استکان یاد خدا باید بنوشم

شیطان
اندازه ی یک حبه قند است
گاهی می افتد توی فنجان دل ما
حل می شود آرام آرام
بی آنکه اصلا ما بفهمیم
وروحمان سر می کشد آن را
آن چای شیرین را
شیطان زهرآگین دیرین را
آن وقت او
خون می شود در خانه ی تن
می چرخد و می گردد و می ماند آن جا
او ... دیدن ادامه ›› می شود من
طعم دهانم تلخ تلخ است
انگار سمی قطره قطره
رفته میان تاروپودم
این لکه ها چیست؟
بر روح سر تا پا کبودم!
ای وای پیش از آنکه از این سم بمیرم
باید که از دست خودت دارو بگیرم
ای آنکه داروخانه ات
هر موقع باز است
من ناخوشم
داروی من راز و نیاز است
چشمان من ابر است و هی باران می آید
اما بگو
کی می رود این درد و کی درمان می آید؟

شب بود اما
صبح آمده این دور وبر ها
این ردپای روشن اوست
این بال و پر ها

لطفت برایم نسخه پیچید:
یک شیشه شربت آسمان
یک قرص خورشید
یک استکان یاد خدا باید بنوشم
معجونی از نور و دعا باید بنوشم
ایمان ،ترانه آدمی

ترانه ای روی زمین افتاده بود.قناری کوچکی آن را برداشت و در گلوی نازک خود ریخت.
ترانه در قناری جاری شد.
با او درآمیخت.
ترانه آب شد.
ترانه خون شد.
ترانه نفس شد وزندگی.
قناری ترانه را سر داد.ترانه از گلوی قناری به اوج رسید.ترانه معنا یافت.ترانه جان گرفت.قناری نیز؛ وهمه دانستند که از این پس
ترانه ، بودن است.
ترانه ،هستی است.
ترانه جان قناری است.


ایمان، ترانه آدمی است.قناری بی ترانه میمیرد و آدمی بی ایمان.
چقدر لطیف ٬ چه قدر زیبا...
ممنون بانو بابت انتخاب بی نظیرتان
۱۶ تیر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تنها که نمیشود این وقت شب


و این طور تمام طول تب دار تاریک را

با من قدم زدی
ریحانه (artle)
درباره نمایش روز ولنتاین i
ازدیدن این نمایش بسیار ساده و زیبا لذت بردم وبه خانم شهره سلطانی و اقای فریدون محرابی عزیز به خاطر بازی فوق العادشون خسته نباشید میگم . من فقط به خاطر حضور این دو بازیگر عزیز مشتاق به تماشای روز ولنتاین شدم اما من به عنوان یک تماشاگر فکر میکنم تقلید صرف از یک نمایشنامه خارجی کافی نیست در طول نمایش رفتار ها و الفاظی دیده و شنیده میشه که متناسب با فرهنگ ایرانی نیست .هنر زمانی ارزشمند میشه که درعین الهام گیری با فکر الهام گیرنده همراه و هنر هنرمند در اون دخیل باشه.فضاباید طوری باشه که همه بتونن به تماشای تئاتر بنشینن و لذت ببرن .اگر تئاتر با هنر و فرنگ اصیل این خاک دوستداشتنی همراه باشه طرفداران تئاتر هم زیاد خواهند شد.برای یک قشر خاص تئاتر ساختن بیماری تئاتر مارو وخیم تر میکنه.باز هم به سازندگان این نمایش خسته نباشید میگم.

با احترام به شما باید عرض کنم اونچه که مد نظر شماست بنظر من (بعنوان یه ادم معمولى) و بنظر همه بزرگان تاریخ ادب و فرهنگ این مملکت ،در فرهنگ ایرانى نیست،شاید در فرهنگ بعضی گروهها باشه ولى قطعا در ایرانى نیست، نظر باینکه در تاترهاى رئال برشی از یک زندگى واقعى باید دیده شه به صورتى که واقعا هست و نه اونطور که عده ای میخواهند و یا دیکرانى صلاح میدونن باشه .... در تاتر هم متاسفانه سانسور باعث میشه که این اتفاق بقدرى که لازم هست نیفته هرچند از اونجا که مخاطب تاتر افراد بزرگسال هستن،کمى سختگیرى کمترى میشه و بصورتى که در بیست شبکه صداسیما شاهدیم زن و شوهر با ادبیات فاخر با هم دعوا نمیکنن و با طنز فاخر با هم شوخى نمیکنن(راستى چرا با این که شدیدترین سانسورها روى برنامه های سیما اجرا میشه و دیالوگهای فیلم ها و سریالهاش براى نوزادان هم مناسبه،چرا کسی به تماشای تلویزیون نمیشینه دیگه و انقدر ریزش مخاطب دارن؟) در سینما هم بخاطر این که فیلمها بارها دچار ممیزی میشن و کوتاه و کوتاه تر میشن،متاسفانه دیالوگها طورى هست که شما میپسندین اما میبینین که سالنها خالین و سینماها رو ... دیدن ادامه ›› به ورشکستگی هستن،،،،خلاصه کلام براى کسی که به هر دلیل با شنیدن انچه در واقعیت زندگیها میگذره مشکل داره،دهها و صدها الترناتیو تو این کشور هست که میتونه ببینه و لذت ببره و لذا سالى هفت-هشت تا تاترى که کمى با چشم تساهل بشون نگاه شده،باشه براى کسانى که فرهنگ ایران طور دیگه ای شناختن و خوبیها و بدیها رو در موارد دیگه اى میبینن و نکته اخر در نمایشهاى موزیکالى که در جاهایی مث کلریز اجرا میشه،میزان سانسور یک دهم تاتر نیست و چیزهایی گفته میشه به وفور که مناسب افراد زیر پانزده سال شاید خیلی نباشه، اما میبینیم که در همه مناطق شهر ازشون استقبال وحشتناکى میشه و گاها تا دو سال هر شب و شبی دو بار اجرا میشن و سالن از خانواده ها پر هست که میخندن و لذت میبرن و دیدن اون نمایش تاثیری در اخلاقیات و رفتارشون نمیذاره، پس دلیل خالی بودن بعضی از سالنهای تاتر،کم بودن سانسور نیست
لحظه‌ای پیشحذف
۱۹ خرداد ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید