در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال بی بی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:07:18
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بی بی (bibigol)
درباره نمایش فردریک i
نمایشی در ستایش صحنه و تئاتر و برای عاشقان همیشگی آن

این نمایش آمیزه ای از شادی و سرگرمی به همراه ظرافت ها و لطافتی است که در پس داستان عاشقانه ی خود دارد .
قهرمانی که از میان تجربه ی عشق راستین در یک زندگی واقعی و آویختن بر خیال ، دومی را بر می گزیند، او بازی کردن زندگی را انتخاب می کند نه خود زندگی را.
و گویی در اجبار تجربه کردن بی شمار احساسات گونه گون که باید یکبار زندگی شوند و سپس فراموش، ارتباط خود را با جهان واقع ازدست داده است. ما بخشی از زخم های پنهان قهرمانی را می بینیم که محکوم به موفقیت است نه زندگی کردن برای خود.

او به نوعی عضوی از مامنی است که ما تماشاچیان در آن به جستجوی امید می رویم.
در دنیایی ساختگی که ناممکن ها ممکن
می شوند و رویاها رنگ ... دیدن ادامه ›› حقیقت به خود
می گیرند.
شرورهایی که مجازات می شوند و...
حبابی ساختگی که زندگی در آن منعکس و اصلاح می شود و باور پذیر ساختن این جهان ساختگی به مدد بازیگرانی که ما را برای لحظاتی هم که شده و چه بسا تا روزها پس از تماشای آن از تعلقات و اضطراب های روزمره دور می کند .
بی بی (bibigol)
درباره نمایش تااون i
برای تماشای نمایش و رسیدن به سالن ، چندین پله را در مسیر نیمه تاریک و رو به سمت زیر زمین طی کردیم، انگار آغاز و مقدمه ای باشد برای ورود به سرزمین موشها.
داستان روایت نظام توتالیتر و سلطان مداری است که به ترفندهای مختلف در حفظ حکومت ایدئولوژیک خود می کوشد . خواه با دشمن تراشی (وجود گربه ها) ، خواه حذف اندیشه‌های متفاوت و ایدئولوژی‌های مخالف خود- همان طور که خطر "او" را بیش از بیماری .....می داند .
البته در طول داستان و از روایت موشکین متوجه می شویم که رویارویی با جهان آزاد به مراتب کم خطرتر از دنیایی انحصاری بود با دامنه قدرتِ بی حد خودسرانه و گسترده ی سردمدارانش.
حکومتی که در کلیه عرصه‌های زندگی مردم و حریم خصوصی افراد دخالت می کند.
ساختار داستانی مدور بسیار مناسب این داستان بود .توسعه ی شخصیت موشالیزا که دیگر آن کودک در آرزوی ازدواج ابتدای داستان نبود و همچون ملکه ی پیشین، سرسپرده و ناآگاه در آرزوی جلب رضایت ماموشینای پیر.
شاید بالشخصه دوست داشتم از سبقه ی حاکمان بیشتر بدانم- چون در طی نمایش در حال صدور احکام حکومتی و یا توجیه عملکردهایشان بودند .بدانم جهان ... دیدن ادامه ›› پیش از آنها چگونه بود و سیر تحول شخصیت آنها تا خودکامگی مطلق چگونه.
رویارویی موشیکا و موشکین در انتهای کار رویاگونه و دلچسب بود ، رویایی دریاگون و جاری که جای تمام چنگال های اهریمنی نشسته بر جانمان در طول زمان را برای لحظاتی شست و با خود برد.
تا حدی این نمایش مرا یاد دوران کودکی و ماهی سیاه کوچولو هم انداخت .آنجا نیز ماهی کوچک به جان آمده، دلزده از تکرار، سفرخود را به سمت انتهای جویبار و دنیایی نو آغاز می کند ،همچون موشکین . هر دو قهرمان کنشگرانی بی باک هستند که به صورت انفرادی قدم در مسیر شناخت می گذارند . در مورد موشکین این آگاهی، ناخواسته و در مواجهه با رسانه هایی به جز آنچه مورد نظر و سلیقه حکومت بوده است اتفاق می افتد.
ما نیز همچون بچه موش ها تئاتری را مزه کردیم که ترکیبی از طعم ها و مفاهیم مختلف را در خود داشت : عشق، جسارت و جرئت و شهامت ، آزادی .....
دست مریزاد
بی بی (bibigol)
درباره نمایش موتورخونه i
از نقاط مثبت این نمایش درگیری تماشاگر با اثر است .
علیرغم کثرت بازیگران هماهنگی مطلوبی توسط کارگردان بین آنان ایجاد شده و موضوع و ایده نو آن از جمله نقات قوت کار بود.
تا نیمه ی اول نمایش، کشش لازم وجود داشت ، اما از نیمه ی دوم دوباره همان شوخی ها و اتفاقات قابل پیش بینی تا حدی حوصله تماشاگر را سر می برد .
به گمانم با شخصیت پردازی دقیق تر و رفع تناقضهایی که در این کار شاهد بودیم در اجراهای دوباره به مراتب موفق تر خواهد شد.مثلا آن خانم کم سن که پیش از آمدن آن تاجر از وطن و ماندن خطابه ای ارائه کرد و بلافاصله کاملا نظرش تغییر کرد و در صف اول ثبت نامی ها بود .
نکاتی که به نظرمن می توانست تغییر کند : چون بازیگران تازه کار بوده اند و در پی نشان دادن قابلیت های خود ، تک تک در قالب مونولوگ خود را به تماشاگر می شناساندند و شاید این موضوع عمدی بوده است .اما در برخی صحنه ها این تک گویی ها و خودی نشان دادن توی ذوق می زد و بازی ها از یکدستی خارج می شد . برخی بازیگران واقعا توانمندتر بودند چه در بیان و اجرا و گاهی این عدم انسجام بین کیفیت بازی ها آزار دهنده می شد که با توجه به تجربه های نخستین این بازیگران طبیعی و تلاششان قابل تمجید است .
داستان متعلق به دهه شصت و اصطلاحات و تکیه کلام هاو....امروزی بود .
پایان بندی و حرکات موزون میانه ی نمایش با سبک انتخابی نمایش همگون نبود ... دیدن ادامه ›› .
در مجموع این نمایش علیرغم کاستی هایش تماشاچی را به فکر فرو می بُرد و پس از پایان کار نیز ذهن او را درگیر می کرد که از نظر من نکته قابل توجهی است و جای تقدیر دارد .
دغدغه مندی نویسنده و کارگردان و همذات پنداری مخاطب با اثر شاید علت این قلقلک ذهنی باشد که چگونه این اجرا می تواند بهتر و بهتر شود .خلاف نمایش های زیادی که پرونده ی آن در ذهن تماشاگر پس از خروج از سالن بسته می شود.
با سلام .ما علی رغم علاقه مندی به دیدن اجرا موفق به تهیه بلیت نشدیم.اگر امکان پذیره زمان اجرا را تمدید بفرمایید.
میترا و عاطفه گندم آبادی این را خواندند
محمد لهاک و مرضیه این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید