در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سهیل ابریشم چی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:51:30
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
لانچر 5 به خاطر نقد ها ی مثبتی که در تیوال از آن خواندم انتخاب کردم و گرنه شناختی از تیم تهیه کننده و بازیگری نداشتم و اشتباه هم کردم . نمایش برایم بسیار نا امید کننده بود. اول تذکر و نقدی جدی که از اصل نمایش هم خیلی مهم تر است نصیب مجموعه تاتر شهر بکنم. کسانی که پای ثابت تاتر هستند دیگر به صحنه نشستن بییندگان در راهرو و یا جلوی ردیف اول عادت کرده اند. دیروز که سالن کوچک و دم کرده و بسیار گرم سایه جای سوزن انداختن نداشت و نفس کشیدن نزدیک به غیر ممکن بود و دیدن بهترین تاتر هم در چنین فضایی شکنجه محسوب می شد ، فکر می کردم اگر خدای نکرده حریق یا اتفاقی بیافتد که نیاز به خروج فوری تماشاچی ها داشته باشد با توجه به وضعیت نشستن وضعیت خروجی همگی در این سالن به راحتی از بین خواهیم رفت. نشاندن مردم روی زمین و روی راه پله رفتار پر خطری است آن هم در نمایشی که شاهد سیگا رکشیدن و فندک زدن مداوم نقش اول نمایش هستیم . برای مدیریت مجموعه که هنور موفق به تامین تهویه مناسب برای سالنی قدیمی و زهوار در رفته نشده واقعا باید تاسف خورد.
اما برسیم به لانچر 5 . در یک جمله همه چیز در این نمایش اضافی و غلو آمیز است. تیم جوان و تازه کار نمایش مانند کسانی که در مسابقات استعداد یابی خوانندگی شرکت می کنند فکر کرده اند با داد زدن و بلند خواندن می توان خواننده شد فکر کردند با بازیهای غلو آمیز شوخی های دم دستی برره ای و چپاندن جملات دستمالی شده سریال های پلیسی مثل هیچ چیز اونجوری که به نظر میاد نیست و اینجا آخر دنیا است !!! سعی کردند کمدی و درام را قاطی کنند و در نهایت در هیچ بعدی از نمایش توفیق نیافتند. نمایش بدون دلیل خاصی بسیار طولانی است. شما با صحنه یا روبرو هستید که یک بازیگر نقش سرباز سرما خورده بازی می کند و صدایش شنیده نمی شود شاید برای بعضی ها دیدن این صحنه چند ثانیه ای با مزه باشد ولی صحنه ادامه دارد می کند ادامه و ادامه و شما هیچ چیز نمی فهمید و صحنه ادامه پیدا می کند و .. و درنهایت سرباز می رود و هیچ وقت هم به نمایش بر نمی گردد. صحنه شکنجه سربازی دیگری با آب هم جالب بود سربازرس آب را دقت تمام روی سر و گردن سرباز می ریزد که انگار سرباز شامپو زده و می خواهد سرش را بشورد، ملایم و تمیز که آن هم مشخص است که اگر خدای نکرده قطره ای آب به روی پروژکتور ها لامپ ... دیدن ادامه ›› بپرد چه فاجعه ای خواهد شد. بگذریم. خب یک بار آب ریختی دو بار سه بار چهار بار.. چند بار کافی است؟ صحنه آب گرفتن روی متهم دقیقا شبیه کل داستان نمایش است آب گرفتن در متن و تمام ابعاد آن.به راحتی می توان یک ساعت از زمان نمایش را کاهش داد و هیچ گوشه ای از داستان هم لنگ نماند. سربازرس قهرمان نمایش آدم فوق العاده با هوشی است که با دو ابله به تمام معنا سر و کار دارد آبدارچی معتاد یا همان حسام دو برره و منشی احمق گردن کلفت لهجه دار و این کنتراست زمینه نوشتن جوک های تکراری و بی پایان خسته کننده. سر بازرس خشن و بی رحم است سیگار سرباز می دزدد فحش می دهد و تحقیر می کند و خلاصه آدمی شکسته است ولی ته دلش آدم خوبی است و آخرش هم وجدانش را انتخاب می کند به جای وظیفه اش (تیپیکال فیلم های پلیسی هالیودی). قسمت خوب نمایش البته سوژه آن است که متاسفانه زیر بار اجرای ضعیف و متن بسیار ضعیف تر دفن شده. من خاطرات خوبی از سالن سایه و چهار سو دارم اما مدتی است کیفیت نمایش ها مانند وضعیت نگهدار ی این مجموعه است. ظاهرا امیدی نیست.
چه نظر متفاوتی!! کنجکاوتر شدم ببینم چیه ابن لانچر لاکردار
۱۷ مرداد ۱۳۹۸
پیشنهاد میکنم این سری نمایشی را ببینید که نظران منفی زیادی دارد مسلما خوشتان می آید
۱۷ مرداد ۱۳۹۸
همه چیز در این نمایش اضافی است؟؟!!!!!
عجب جمله عجیبی!!!
ینی چی همه چیز اضافی است؟؟
:)))
۱۷ مرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برای من دیدن کار های کوهستانی همیشه جذاب بوده. البته نمایش شنیدن برایم خیلی راضی کننده نبود اما آن تجربه هم باعث نشد برای دیدن تاتر تردید کنم. خوشبختانه اصلا نا امید نشدم . متن روان و بازی ها به خصوص بازی معجونی دلپذیر و موثر. زمان نمایش هم مانند اکثر مولفه های دیگر آن مختصر و مفید. بدون حاشیه و روده درازی که این روزها در اکثر نمایش های کم مایه به وفور یافت می شود. اگر طرفدار کار های کوهستانی باشید خیلی بعید است از دیدن ابرها پشیمان شوید. اگر هم تا کنون کار های کوهستانی را ندیده اید یکبار امتحان کنید به یک ساعت وقت گذاشتن حتما می ارزد.
شیوا الف این را خواند
میلاد علایی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من از نمایش انتظار خاصی هم نداشتم که کیفیت متوسط کار باعث ناامید شدنم بشود. اما کیفیت نمایش و به خصوص متن بسیار پایین بود.بی دلیل نبود که بسیاری از تماشاچیان مشغول صحبت با هم بودند. متن شعاری و بی مایه و تا حدی ربادی هم نمایش آن چیز هایی که تا حالا دها بار دیده ایم و شنیده ایم. جنگ سوژه ای تمام نشدنی است که سال ها می توان از آن محصولات فرهنگی قابل توجه ساخت اما این نمایش نه قابل توجه است و نه به یاد ماندنی.
محدثه آذربهرام و benitagol این را خواندند
امیرمسعود فدائی و taghaodi این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
متاسفانه اصلا رضایت بخش نبود. به جز طراحی صحنه و نو آوری هایی در این زمینه نه بازی ها نه نمایشنامه هیچ کدام برای من رضایت بخش نبود.
نینا ا.بستیانی و Mahnaz Rezaee این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سال ها است کار های امیر رضا کوهستاین را دنبال می کنم و تا حالا نشده کاری جدیدی از او ببینم که ایده تازه و خلاقی نداشته باشه و این بار هم نا امید نشدم هر چند فکر می کنم در این نمایش از وسواس همیشگی کوهستانی در نمایشنامه خبری نیست و شاید هم در نتخاب بازیگران هم امکان بهتر عمل کردن وجود داشت. در کل با پتانسیل بی نظیر کوهستانی به راحتی می توان این کار را به دست فراموشی سپرد و انتظار کارهای خیلی بهتری از او داشت.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از گروه لیو و حسن معجونی انتظار کار بهتری را داشتم. باغ آلبالو حتی با دید مهربانانه یک تئاتر کاملا متوسط است.
ایده ای درخشان در کنار اجرایی متوسط . متن نمایش نیز جای کار زیادی داشت. به هر حال کسی منکر زحمات گروه نمایشی نیست که معلوم است با حداقل امکانات دست به اجرای این نمایش زده اند. اما به راحتی می شود نیمی از زمان این نمایش کوتاه را کوتاه تر کرد و در خروجی نیز هیچ تغییری حاصل نخواهد شد.