برای کلاه آهنی ها: *تلخ تر از عسل*
یه شوخی باشخصیت، جسورانه و سترگ با مرگ و دست اندرکارانش!
نمایش بازنمایی پوچی هایی که پشت در آماده اند که دامنگیر بشر بشن.
به باور من پژمان عبدی، عرصه و فضای جنگ را به عنوان پهنه ای وسیع در ارتباط مستقیم با مرگ، دستمایه ی بیان مقاصدش قرار داده و تا اندازه ی بسیاری موفق هم شده.
"توماس هاردی"، شاعر و نویسنده انگلیسی درباره ی جنگ نوشته: ""آری! جنگ، چیز عجیب و غریبی است، تو کسی را با گلوله میزنی که اگر در کافه ای او را میدیدی، مهمانش میکردی و یا چند پنی کمکش"" !
نمایش، به شدت "تنهایی انسان" رو فریاد میزنه، انسانی افتاده در این کُره ی چرخنده ی بی در و پیکر که هر دم نیز شعبده ی تازه ای در آستینش برای او دارد ، هیچ چیزش مال خودش نیست، نه افکار و آرمانهاش و نه اعمالش.. مدام بازی میخوره. اما همین انسان چیزی در خود نهفته دارد که حتی در پست ترین مراتب وجودی اش هم نه تنها میتواند سبب تطهیر و تحول او را فراهم آورد که قادر است فرشته را هم به عشق اندازد! که به قول حافظ: ""فرشته
... دیدن ادامه ››
عشق نداند که چیست...""
و یه "تئاتر خوب" میتونه به طرز شگفت انگیزی این رسالت رو به عهده بگیره..تئاتری که محصولی انسانی از جنس و شبیه انسانه، همونقدر مظلوم، همونقدر مهجور و البته پاکیزه.
نمایش، بعد از دقایقی جان میگیره و مانند کودکی تا انتها به بلوغ میرسه. این یه ویژگیه که به سمت پایان بهتر و بهتر میشه و در نقطه ی پایان به اوج میرسه.. کاملا "متاثر کننده و هولناک"، خاصه برای مخاطبانی که دغدغه های مرتبط دارن. از این حیث باید به پژمان عبدی تبریک گفت.
**فرشته ی مرگ، که پوتین در پا داره و مناسبات بشری براش اغوا کننده اس و سعی میکنه بعضی رو هم امتحان میکنه! فرشته یا مامور معذوری که به مانند بشر، اونم در حیطه ی خودش پای تکیه اش سسته و گویی که اونم وامانده... ""انتهای نمایش قلم کنار گذاشته و مشغول پاک کردن یادداشتها میشه.. امان از شما و این ایده های محشر ""!
### میثاق زارع: فرقی نمیکنه کِی و کجا وارد نمایش بشه، از هر جا بیاد برای رستگاری یه نمایش بسنده اس. گرم و دلنشین.
مهتاب شیروانی: یه اجرای کم نظیر با رعایت تک تک ظرایف. پری گونه و چشمنواز. دست مریزاد/
حسینعلی پور: انتقال دقیق حالات جماعت متمدن نما، با صدای جا افتاده و بازی خوب.
پژمان عبدی: یه خسته نباشید صمیمانه و اینکه حرف های انتهای نمایش هم ارزش افزوده ای شدن برای اشک های در راه.