کاش، همه، با بیان بیش تر جزییات، اعلام می کردیم چه چیز "برهان" را دوست داشته ایم/ نداشته ایم. نوشته اند انتظارات مان برآورده نشد. در کدام مورد؟ کار، آن قدر روان و پخته است که دوست دارم با مخالفان، در مورد جزء به جزء کار گفت و گو کنم.
ضمنن، ما را چه کار با این که یک اثر مانده گار خواهدشد یا نه؟...مهم این است که قصه، ما را باخود پیش ببرد. مهم این است که بازی گر، چنان راحت و روان بازی کند تا فضا و موقعیت را به ما بباوراند.
مسئله ای دیگر که عنوان شده بود، این است که "حرف این نمایش چه بود؟". نمایش مدرن، بسیار متفاوت است با روایات روزگارانی که هدف در نمایش و ادبیات، آموختن بود. برهان، به زیبایی، یک داستان را برای ما پیش می برد.
در مورد بازی ها هم بنویسم: عالی بودند. حتا به نوش طباطبایی که آسوده بود و با بیانی راحت. (چرا تنها اسم او را می آورم؟ چون خودم هم می خواستم در شیوه ی بازی ش ضعفی بیابم.) آیدا هم خوب خوب بود.
---------------------------------------------------------------
نمایش نامه را سه مرتبه خواندم . حقیقتن آن را چندان دوست نداشتم.
اجرای آن اما، بسیار متفاوت بود. من یعقوبی را کارگردانی هوش مند می بینم
... دیدن ادامه ››
که با ایرانی کردن فضای کار، گام نخست و مهم برای بیش تر لذت بردن را برای مان فراهم کرد.
---------------------------------------------------------------
خوش حال ام از گفت و گو در باب "برهان". چه مخالف، چه موافق، باید یادبگیریم شنیدن هم دیگر را.
اگر فرصت کردید، کار را دوباره ببینید. لذت دادن، در این روزها، کار آسانی نیست...