بعنوان مخاطب چند نکته رو میخواستم با مخاطبین و عوامل درمیون بذارم؛
شروع با موسیقی و بازیگر کودک فضای مثبتی داشت✅
از نظر داستانی نبود ملک و رباب تاثیری در روند. قصه ایجاد نمیکرد ،حتی خود ایرج ❌
با توجه به نافرجامی قصه نمایش ،خط قصه هم در گمراهی بود ،گاهی به متن میرفت و گاهی به شعر،و قصه نمیتونست عمیق شه ،که با توجه به سورئال بودن نمایش میشد به این بخش توجهی نکرد❌✅
شوخی ها لحظات خوب و لحظات مبتذل داشت،که چیزیه که باب شده و مخاطب میپسنده و کاریش نمیشه کرد،چون قصه هم قصه ی ایرج میرزا بود✅😂
بازی بهتر متعلق به بازیگر زن قصه بود،آقای رکنی تلاشش رو کرد و در لحظاتی غالب بر صحنه بود،اما بدلیل اینکه متن قصه چالشی که بازیگر رو درگیر کنه نداشت و صرفا خیلی سطحی پرداخته شده بود،نمیشد به بازیگران سخت گرفت
یک نکته ای هم که بود درخشش لباس بازیگر زن خیلی به چشم مخاطب رفله میشد و موجب
... دیدن ادامه ››
پرت شدن از نمایش میشد
سالن پر بود و حضور در سالن پر تیاتر خیلی احساس خوبی داره ،اما در انتها متاسفانه بین دو نفر از مخاطبین خانم در ردیف هشت و نه درگیری ناخوشایندی پیش اومد....
این اثر اثری نبود که خیلی دوستش داشته باشم و به دوستانم تبلیغ کنم،اما چیز هایی داشت که ازش آموختم و از گروه نمایشی تشکر میکنم
خسته نباشید خدا قوت