در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش کریم
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:06:32
امکان خرید پایان یافته
۱۲ تا ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
۱۸:۰۰  |  ۵۸ دقیقه
بها: ۵۰,۰۰۰ تومان
سها پورمهدی، سبحان صفری و محمد موسی خانی نظری مخالف نظر کارگردان دارند.
  • تماشاگر گرامی، درب سالن راس ساعت آغاز نمایش، بسته می‌شود و به هیچ عنوان امکان ورود پس از بسته شدن درب وجود ندارد.
دسته‌بندی
صحنه‌ای

اخبار

›› «کِریم» به نوفل‌لوشاتو می‌رود

ویدیوها

مکان

خیابان حافظ، خیابان نوفل لوشاتو، نبش تقاطع رازی، پلاک ۱۸، عمارت نوفل‌لوشاتو
تلفن:  ۶۶۹۵۲۶۰۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مصداقی عینی از شعرِ فاخر:
گندمُ کی میخوره… گندم موش میخوره…
.
.
.
گوره و آدمو و آبه و خاکه و زنگه و شمشیرو شیره و ببره و گرگه و سگه و گربه ... دیدن ادامه ›› و موشه و گندم
گندم گل گندم ای خدا، دختر مال مردم ای خدا…

درِ و کلید و کریم و دایی و علی و اتاق و سیگار و…
در توالت ای دایی… رویا مال مردم، ای دایی…

_____
کریم به آهستگی اره را به روی پوست میگذارد و حرکت می دهد. ابتدا جالب است و حتی غرورآفرین که پوستم چه محکم است و قوی! اما هنگامی که لایه های هفتگانه ی پوست، گوشت، رگ و پی را دریده و به استخوان میرسد… هیچ جایی برای چیزی جز عذاب باقی نمی گذارد.
به‌نظر من هدف این نمایش همین بوده پوریا جان: شکنجه و عذاب که در این‌کار موفق هم بوده.
حالا دو به شکم نظر بلندبالایی رو که نوشتم پُست کنم یا نه?‍♀️
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امیرمسعود فدائی (amfadaei)
درباره نمایش کِریم (برگه وابسته) i
نوشتهٔ زیر حاصل مواجههٔ من با این اثر هست و احتمال اینکه شما تجربهٔ دیگری داشته باشید وجود دارد.
**احتمالاً حاوی مقادیری اسپویل هم باشه، پس ... دیدن ادامه ›› با احتیاط مطالعه کنید?

نمی‌دونم جای خوبی که برای نشستن گیر آوردم باعث این همه شعف و لذت شد یا سلام و علیکی که با کارگردان اثر دارم!! یا واقعاً کار انقدر خوب و هیجان برانگیز بود؟!

از این حرف‌ها که بگذریم کار رو بی‌نهایت دوست داشتم و برام خیلی خیلی جذاب بود.
بیست و پنج دقیقه تأخیر داشت اما ابتدای کار به قدری آرامش‌بخش بود که تأخیر زیاد از یاد من رفت!!
نورپردازی معرکه، بازی‌های عالی، دکور فوق‌العاده و ریتم خوب کار، همه و همه باعث لذت و شعف مخاطب میشه.
اون نور نارنجی و صحنۀ اول کار رو خیلی دوست داشتم.
فرم کار برای من خیلی بدیع و تازه بود. مضمون و محتوای کار هم که فقر و فراموشی بود اما نه خیلی تلخ و گزنده.
در مجموع خداقوت میگم به محمود حیدری عزیز و تیم خوبش. دمتون گرم??
نه می‌تونم نه می‌خوام خیلی زیر پست بقیه دربارهٔ کارها بگم و دفاع کنم ولی تلورانس برای من همین تند و کند شدن ریتم بود. بازی‌هایی که به شدت یک‌دست و خوبن. درد و رنجی که توی کار نهفته است اما تو رو به خنده وامیداره که له نشی زیر بار اون همه درد و رنج‌...
۰۶ آذر ۱۴۰۰
سید حسام حجازیان
یه سوالی خیلی ذهنمو درگیر کرد، راجع به نان ببینید، بازی خیلی ها خوب بود به نظر من، ینی مشکل بازیگریها نبود اما یه خط داستانی درستی نتوستم پیدا کنم من، شاید من درست متوجه نشدم میتونید برداشتتونو ...
حسام جان من اون اوایل تئاتر دیدن خیلی دنبال خط مستقیم داستانی بودم. الآن اصلاً این‌جوری نیستم، هرچند اگه داستان سرراستی وجود داشته باشه بیشتر لذت می‌برم. ولی لذت بردنم رو منوط نمی‌کنم به داستان. نان فرم جذابی داره، چند تا بازی خیلی خوب داره. پیرنگ‌های انسانی و اجتماعی زیادی داره. ولی خط مشخص داستانی نداره.
۱۱ آذر ۱۴۰۰
امیرمسعود فدائی
حسام جان من اون اوایل تئاتر دیدن خیلی دنبال خط مستقیم داستانی بودم. الآن اصلاً این‌جوری نیستم، هرچند اگه داستان سرراستی وجود داشته باشه بیشتر لذت می‌برم. ولی لذت بردنم رو منوط نمی‌کنم به داستان. ...
دیدگاه جالبیه، حداقل آدم میتونه بیشتر لذت ببره
اما متاسفانه من به همه هنر ها همینطور نگاه میکنم، همیشه دنبال یه حرفم توشون، موسیقی؛ فیلم، نمایشنامه، نمایش، و وقتی یه حرف درست حسابی نداره یا حرفی که میزنه به نظرم اشتباهه اذیت میشم
شاید باید یه جور دیگه ببینم
۱۱ آذر ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید