در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال حنه میرا | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:04:33
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بعضی اشکالات در روایت و در ارتباط اجزای قصه با هم وجود دارد اما اگر برایتان مهم‌تر از تکنیک و فن، مواجهه با کوششی از سر صدق و در مسیر صداقت است - و مگر در سراسر جهان چیزی مهم‌تر و سخت‌تر از صدق ورزیدن وجود دارد؟-، در این کار با میزان معتنابهی از این اتفاقِ نادر روبرو می‌شوید. به ویژه در بازی قصه‌ی پایانی که آگاهانه در مرز میان بازی و زندگی -تئاتر مستند؟- رخ می‌دهد و نهایتا بهت و غم و سکوت را به آدم تزریق می‌کند.
لابد خودم مقصرم که وقتی چنین رابطه خرابی با کمدی دارم و اساسا با این ژانر خنده‌ام نمی‌گیرد به تماشای چنین فیلمی می‌روم. کارکرد اصلی فیلم که در مورد من کار نمی‌کند، بقیه حرف‌ها را هم که خب همگی می‌دانیم و شنیدن دوباره‌شان دست کم برای من لطفی ندارد. بازی رضا عطاران را اما در مجموع دوست دارم.
خب واقعیت این است که اصل مشکلم با فیلم به این برمی‌گردد که همه اجزای فیلم به نحوی برایم غیراصیل بودند. شاید کپی از سینمایی که محبوب فیلمساز است و سعی در نزدیک شدن به آن سینما. فیلم به لحاظ بصری برایم جذابیت داشت و من معمولا کارهای اقای کلاری را خیلی می‌پسندم. موسیقی فیلم هم متعلق به یکی از دوست داشتنی‌ترین آهنگسازهای زندگی من النی کارایندرو و بالطبع بسیار زیبا بود با این وجود به ذائقه من بعضی جاها روی فیلم ننشسته بود. در مجموع فیلم را خیلی دوست نداشتم. گرچه یک بار دیدنش تا حدودی برایم لذت‌بخش بود اما از آن فیلم‌ها نبود که بخواهم دوباره ببینمشان.
همان چیزی که می‌شد پیش‌بینی کرد. سالن پر. روی پله‌ها و زمین پر آدم. نصف زمان فیلم به مردم نگاه می‌کنم و واکنش‌هایشان. مرد مسنی که معلوم نیست به اصرار که آمده سینما و از شدت خستگی نشسته روی زمین و وسط این هیاهو چرت می‌زند.. بچه‌هایی که از خنده ریسه می‌روند.. پسر جوانی که روی ویلچر کنار مادرش نشسته، چشم‌هایش برق می‌زند و آن‌قدر با فیلم حالش خوش شده که حال آدم خوب می‌شود.. خنده مسری است یا چه، ولی منِ به کمدی نخند هم خنده‌ام می‌گیرد چند جای فیلم.
مریم زارعی، Samira و امیر مسعود این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تقلید بی‌هویتی از ابد و یک روز و فیلم‌های فرهادی با دوز بالایی از نافهمی. فیلمساز به احمقانه‌ترین وجه بهترین بازیگر فیلم، آن پسربچه شیرین دو ساله، را در یک بچه‌کشی به فنا داد و کاری ‌کرد که فیلم به لعنت آدم هم نیارزد.
امیر این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فیلم خوبی که می‌توانست عالی باشد. اگر با آن همه نابازیگر معرکه که داشت، پریناز ایزدیار بازیگر اصلی‌ش نبود. اگر صابر ابر نداشت. اگر از این همه زنانگی در متن قصه بیشتر بهره گرفته بود و از فضای شهرک خارج نمی‌شد. اگر فضای رئال قصه را با هلی‌شات‌ها تضعیف نمی‌کرد. اگر اسمی این‌قدر سطحی برای فیلم انتخاب نشده بود و اگر قدر این ایده جذاب بیشتر ‌دانسته می‌شد. دست مریزاد به خانم کارگردان ولی حیف و صد حیف.
امیر و محمد لهاک این را خواندند
اعظم م و امیر همتی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مثل همیشه پوران درخشنده و مقاله‌های اجتماعی که در قالب فیلم می‌نویسد، محترم هست ولی سینما؟
محمد لهاک این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با این‌که می‌شد گفت یک جورهایی فیلم در نیامده، به دل من بسیار نشست. سفری زنانه و پایین‌ها و بالایش، با بازی خوب لیلا حاتمی و موسیقی خیلی خوب پورناظری و همایون شجریان. در مجموع به نظرم حمید نعمت اله فیلمساز قابلی است.
امیر، الناز زالی و محمد لهاک این را خواندند
یاسمن این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازی و شخصیت بسیار دوست داشتنی هادی حجازی‌فر را که کنار بگذاریم، هیچ احساس و احوالی از این فیلم به آدم منتقل نمی‌شد جز تنش‌های یک فیلم ژانر اکشن. گرچه تکنیکالی کار حرفه‌ای بود ولی به لحاظ روحی و درونی هیچ اتفاق و تاثیری برای من رخ نداد. از کاملا یکسویه بودن فیلم هم نمی‌شد گذشت. من ایستاده در غبار را ندیدم، اما اصلا و اصولا با صورت مستندگونه ماجرای نیمروز کنار نیامدم. اگر فیلم در قالبی غیرمستند بود، اشکالی نداشت نقطه نظرش را منتقل کند و البته نقدها را هم بشنود. اما با این قالب مستند روایت تاریخ و نه داستان، مهم‌تربن اصل در طلب حقیقت یعنی صداقت به هوا می‌رود. حدس ما راجع به شخصیت‌های فیلم هم این است: صادق (جواد عزتی)؛ سعید امامی، مسعود؛ سعید حجاریان و کمال (هادی حجازی‌فر)؛ شهیدسیدمجتبی هاشمی.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
متوسط. یک رگه خوب در فیلم هست اما چفت و بست کار محکم نیست. موسیقی ضعیف است. ولی بازی معتمدآریا خوب است. به خصوص آنجا که به ترکی برای حضرت علی،ع، می‌خواند.
امیر و محمد لهاک این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کیمیایی طرفدارهای سینه‎چاک و مخالفان سفت و سخت خودش را دارد. برای من اما با وجود همه فاصله‌ای که داریم، به خاطر آن رگه‌ حق پرستی و فتوت که همواره در جهان فیلم‌هایش دیده‌ام محترم بوده است. گیرم کلی ایراد تکنیکال به کارش وارد باشد و از قافله عقب افتاده به نظر برسد. این بار اما اتفاقی تازه رخ داده است. با وجود انتقادات اساسی که به فیلم وارد بود و پولاد زیادی‌ش، به نظرم با تغییر مهمی روبروییم. کیمیایی این بار قصه‌اش را در امروز و اینجا تعریف می‌کند، با قهرمانی از نسل انقلاب و جنگ. برای اولین بار –تا جایی‌که من می‌دانم- علنا از تعلقش به انقلاب پنجاه و هفت پرده برمی‌دارد و آسیمه‌سر از روند اضمحلالش فریاد می‌کشد. که قاتلی اهلی، قهرمان قصه -انقلاب اصیل- را به مذبح می‌برد.
امیر این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک فیلم متوسط دیگر. از کارگردان فیلم خوب "خسته نباشید" انتظار بیشتری داشتم که برآورده نشد.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
متوسط رو به ضعیف. دوست نداشتمش.
امیر این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
زنده باد سینمای قصه‌گوی کم‌ادعای بافکر. از آن فیلم‌های خیلی خوب، دوست داشتنی و بی‌صدا که در این وانفسای سینمای ایران استثنائا با بچه‌ها هم می‌شد لذت تماشایش را تقسیم کرد.
امیر این را خواند
فرزاد جعفریان این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بد نبود. اما من چندان ارتباط برقرار نکردم با قهرمان قصه. کدهای لازم داده نشده بود تا زوایای شخصیتش آشکار شود.
امیر این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
انگار کارگردان هنوز در فرم زبان خودش را پیدا نکرده و گیج می‌زند، در حالی‌که در محتوا تا حد خوبی تکلیفش با جهان روشن است. بازی‌ها تقریبا بلا استثنا خوب بود و دلم با بازی کوتاه اما عزیز جمشید هاشم‌پور گرم شد. کلا این آدم یعنی همان بازیگر زینال بندری به نظرم یکی از شریف‌ترین و باشخصیت‌ترین بازیگرهای سینمای ایران است. صادق، اصیل و به دور از هرگونه نمایش.
امیر این را خواند
الهه این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی خوب. خیلی خوب. بازی‌ها خوب. فیلمنامه خوب. احترام به شعور مخاطب عالی. هدیه تهرانی فوق‌العاده. مریلا زارعی عالی. فقط یک زن می‌توانست این‌طور جزئیات چنین قصه‌ای را دربیاورد. آفرین.
امیر این را خواند
عرفان عبدلی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوست داشتم کوپال را و هایکو را. اولین فیلمی که پارسال دیدم ولی شخصیت و بازی جذاب و چهره مهربان لوون هفتوان در نقش یک شکارچی تنها تا روز آخر با من ماند.
محمد لهاک این را خواند
ماهرو رستمی و فرزاد جعفریان این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حنه میرا (hanneh)
درباره فیلم شنل i
بد. تقریبا هیچ ‌منطقی به قصه حکمفرما نبود.
امیر این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سوژه فیلم جسورانه و جذاب است. موسیقی همراهی با فیلم را تسهیل می‌کند. فیلم خسته‌کننده نمی‌شود. اما به نظرم پایان خوبی برای فیلم انتخاب نشده است و شاید اگر در لحظه و صحنه دیگری و با خلق احوال دیگری فیلم به پایان می‌رسید، اتفاق بهتری در احساس و ادراک مخاطب رخ می‌داد. ضمن اینکه به نظرم موقعیت‌ها، قابلیت بهره‌برداری عمیق‌تر داشتند و من دایما منتظر بودم که با لایه‌های پنهان‌تری از ماجرا در مصاحبه‌های نور با خانواده‌ها روبرو شوم. اتفاقی که در یکی از صحنه‌ها در ملاقات با خانواده‌ای که تعلق خود به داعش را کتمان نمی‌کنند تا حدی رخ می‌دهد. به هر حال برای منی که در یک دهه گذشته به نوعی درگیر مسایل خاورمیانه بوده‌ام، نفس پرداختن به موضوع خاورمیانه و ارایه تصاویر مستند از اوضاع به بیننده ایرانی ارزشمند است و جای قدردانی دارد، چراکه نگاه به شدت سیاست‌زده و غیردقیق ما به موضوعات خاورمیانه بسیار نیازمند اصلاحی است که از دل دیدن تصاویر واقعی برمی‌آید.
navidjahan و امیر این را خواندند
یاسمن، امیر عسگرزاده و سارا تهرانی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید