در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مهدی اسد | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:13:29
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مهدی اسد (mehdi1344)
درباره نمایش ماراساد i
قانون چیه سیمون؟
مدخل ورود به نمایش مارا ساد می تواند همین دیالوگ ژان پل مارا باشد. " قانون چیه سیمون؟"
قانونی که تن ها و بدنها را محدود و سرکوب می کند. بدنهای اسقاط شده و له شده. بدنهای دفرمه شده و کج و معوج. ( همان بدنهایی که در صحنه ایمان اسکندری می بینیم) قانون حکومت استبدادی ژان پل مارا. گروه نمایش مارا ساد، به خوبی توانسته است با فهم نمایشنامه ی پیتر وایس به اقتباسی جدید از این اثر مهم ادبیات نمایشی برسد. در این میان کار ایمان اسکندری بسیار جذاب تر به نظر می رسد، وقتی این استبداد و حکومتِ وحشت و ترور را در تن ها و در بدنهای بازیگران می بینیم. هنگاهی که تیغه ی فولادین گیوتین به حجم آهن ها و رمپ های صحنه نمایش، بدل می شود. به حق کار عرفان ناظر به عنوان مترجم متن اصلی و کسی که از روی آن اقتباسی جدید انجام داده، تفکر بر انگیز است.
کاش این نمایش تماشاچیان بسیاری داشته باشد. متاسفانه دیروز ( جمعه) صندلیهای خالی بسیاری در سالن دیده میشد. قبول دارم که دیدن این نمایش سخت است، بیان ها کش دار است و ریتم ایستاست، اما همه ی اینها هوشمندانه انتخاب شده است و البته نمایش یک امین طباطبایی باهوش و یک شارلوت دوست داشتنی ( فکر کنم نام ایشان مهتاب جورابچی باشد) دارد که می تواند شما را تا به انتها همراه نگه دارد. صحنه های دونفره این دو بازیگر شبیه گلدان کوچک سبز رنگی است در زباله ی حکومت استبدادی ژان پل مارا، که دل شما را اندکی خوش می کند. مهران امام بخش همیشه خوب است چه گورکن باشد چه مارکی دو ساد. اصلا همه ی بازیگران خوب اند، اما دو بازیگری که نامشان رفت ( به خصوص طباطبایی که حضورش اندک است، اما بیانش به یاد ماندی است و هوشمندانه که تا مغز استخوان آدم می نشیند، به خصوص وقتی ... دیدن ادامه ›› نقش پدر را بازی میکند) شاعرانگی و طراوتی به اثر می دهد، که می شود در میان این سختی و سنگینی، در میان این حجم آهن و بوی آن در سالن حافظ، نفس کشید. اعتقاد دارم که ایمان اسکندری می توانست در لحن دو سه بازیگر ( سیمون، مارا و حتی شارلوت) کمی خوش سلیقه تر رفتار کند، شاید اگر چنین می شد این نمایش تبدیل به یکی از آثار خوب این سالها لقب می گرفت. بیان بدنی در این کار عالی است، اما به جز دو سه نفر صدا و لحن سایر بازیگران بر بینندگان نفوذ نمی کند، بیان انقلابی و حکومتی بازیگر نقش مارا جای کار بسیار بیشتری داشت، اما با تمام اینها، میشود دو ساعت به این نمایش نگاه کرد و از حاصل زحمت و رنج ایمان اسکندری و گروه خوبش لذت برد.
سلام
سپاس از اینکه نمایش ما رو انتخاب کردید و همچنین نظرتان را با ما به اشتراک گذاشتید :)
۲۸ بهمن ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به جز بازی آقای شهراز و خانم رامونا شا، کار رو دوست نداشتم. آوردن موتور و ... به چه دلیل؟؟؟ چون فقط جالبن؟ ایده هایی که قبلن بارها در نمایشهای دیگر به چشم می خورد... متاسفم
آرمان توماج، رضا شریفی و عبدالرحمن عزیزی این را خواندند
honarmandi و ر. پ این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کار متوسطی بود. اقتباسی سطحی و شعاری از متن اصلی. متنی که ساده و همه فهم شده بود. این به نوبه ی خود بد نیست اما به چه قیمتی؟؟ به قیمت شعار دادن و سطحی شدن؟؟
بازی آقای رضایی را دوست داشتم چون چیزی را ساخته و پرداخته بودن. اما بقیه بازیگران صرفن کلیشه هایی معمول را از نقششان ارائه داده بودن. حتا نوید محمد زاده با این همه تمجیدی که همینجا از ایشان شده ساده ترین و اولین ایده های بازیگری را برای نقششان ارائه دادن. دریغ از ساخت، پرداخت و ارائه جزئیات در نقش یک سگ. چیزی که با مطالعه ی یک سگ واقعی میسر بود. ساده برخورد کردن با نقش ها چیزی بود که دیشب مرا ناراضی از سالن بیرون برد.
من ناراضی ازسالن خارج نشدم ولی به شدت باهاتون موافقم
۲۳ مرداد ۱۳۹۳
خدا به همه مون صبر بده
آخه جناب از یادرفته شما اگه استاد هستید باید بدونید که هر کسی یه نظری داره و محترمه هیچ کس هم حق نداره نظرات دیگران نقد کنه و توهین کنه بهشون در ضمن شما بهتره به جای توهین کردن نقدتون بنویسید تا بقیه از ادبیاتتون استفاده کنن
۲۳ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با تشکر از همه ی دوستان مصاحبه گر... در این اواخر در اکثر مصاحبه ها شاهد سئوالات یکنواخت و شبیه به هم هستیم. مصاحبه هایی که شبیه به آن در انواع خبرگزاریها و روزنامه ها دیده می شود. درخواست دارم با نیم نگاهی به صفحه ی هر نمایش، سئوالات مصاحبه ها تنظیم بشن، دوستان تیوالی نظراتشون رو درباره ی نمایشها می نویسن، بیایید سئوالات را در راستای نظرات این دوستان از هنرمندان عزیز طراحی کنید. اینجوری شاهد یکنواختی کمتری در مصاحبه ها خواهیم بود. یا حداقل مصاحبه ها متفاوت می شن... شما می توانید نماینده ی صداهای ما باشد... ممنون از همه ی مصاحبه کنندگان عزیز
عبدالرحمن عزیزی این را خواند
نیلوفر و محمد عسگری این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در میان نمایشهای رئالیستی نسل جوان و دانشجو که همگی موقعیتهایی شبیه به هم و بعضن تکراری دارن، تجربه ی دیدن این نمایش را از دست ندیدن. حتمن نوشته ی آقای مهندس پور که در همین صفحه توسط آقای ایرجی به اشتراک گذاشته شده رو هم بخونین.
------------
هوشمندی نویسنده- کارگردان در اقتباس از چندین داستا کافکا نشانه ی مطالعه و زحمت او در نگارش متن است
-----------
استفاده ی حداقلی از دیالوگ، صحنه و نور فضایی متفاوت و قابل تامل ساخته بود...
----------
بازی نفش دکتر ( آقای محمدرضا علی اکبری) درست و هوشمندانه بود. کاش بقیه ی بازیگران نمایش نیز تجربه ی حضور صحنه ای او را داشتند. بازیهای سایر دوستان به خصوص دو تا خانم، واقعن جای کار بیشتری داشت.
در پایان ممنون از این گروه جوان و خوب که تن به جریان روز تئاتر ایران ندادند.
عطیه ترابی، حسین ایرجی و عبدالرحمن عزیزی این را خواندند
بیتا نجاتی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازی آقای فرهنگ و آقاپور دوست داشتنی بود. دوستان این نمایش رو حتمن ببینین.
ابرشیر، شادی بهرامی و عبدالرحمن عزیزی این را خواندند
sahar amini، فرناز و سحر بهروزیان این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازی خانمها نازی و نوحیان را دوست داشتم. دکتر دلخواه هم در حد انتظار ظاهر شدند. ولی متاسفانه آقای بهبودی را با کمال احترام همیشگی و بازیهای درخشانشون دوست نداشتم.
درباره کار هم باید بگم که بنظرم آقای نعیمی به یک فرمول در ساخت تئاتر دست پیدا کرده اند. تکرار اون فرمول چندان جذابیتی ایجاد نمی کنه. می شد با همین روش مکبث، هملت، اودیپ و هر نمایش دیگری رو اجرا کرد، چیزیکه به نظر می آد اینه که برای آقای نعیمی ، متن ( که خودشون نویسندش هم هستن) پیشنهادی برای اجرا نداره. بلکه اجرا برای آقای نعیمی پیشنهاد متن داره.
به گروه خسته نباشی عرض می کنم. ممنون.
rokan10 و امیر مسعود این را خواندند
علی عبدالرحیم و نگار مقدم این را دوست دارند
البته به نظر من این مطلب که هنرمندان در هر کسوتی در طول سال های کاریشون به نوعی چارچوب و الگو می رسند کمی عام هست و مختص حمیدرضانعیمی نیست...اگر مثلا به کارهای کیشلوفسکی یا...نگاه کنیم یک ریتم و چارچوب اصلی هست که میشه پیداش کرد...اما در مورد کار فاوست باید به دو نکته دقت کرد:اولا فاصله زمانی اندک سقراط و فاوست در اینهمان بینی مخاطب تاثیرگذاره دوما فاوست به نظرمن خیلی فلسفی تر و اگزیستی تر هست، نمیگم اجتماعی نیست ولی این دو نمایش دو محتوای کاملا متفاوت دارن..البته می پذیرم که تکنیک های اجرا در برخی صحنه ها مشابه بودند.
۱۵ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بالاخره امروز می رم نمایش رو ببینم... خیلی استرس کشیدم که بلیط گیر نیارم.
آوا فیاض این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید