«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
با سلام به همگی
کارای سجاد افشاریان مخصوصا کارای محیطیش یه جورین که در حین اجرا کاملا آدمو درگیر میکنه و تو ناخودآگاه آدم رسوخ میکنه، بعدا هم هر وقت میخای بهشون فکر کنی چیزی یادت نمی آد ولی هر از گاهی از لابه لای خاطراتت و ناخودآگاهت قد علم میکنه و تو رو غافلگیر میکنه و تو رو میبره به حال و هوایی عجیب غریب، درست مثله "صد سال پیش از تنهایی ما".
در ابتدا چون زیاد با کافکا آشنا نیستم دو به شک بودم که کار رو ببینم یا نه ولی از اونجا که کارای سجاد رو دوست داشتم و دارم و کاراش رو پیگیری می کنم، کارو دیدم. کار زیاد حول کافکا نیست و کافکا صرفا بهانه ای است.
متن این کار جوریه که در طول نمایش به جملاتی میخندی که خوندنشون روی کاغذ حتی لبخند هم فکر نکنم روی لب آدم بیاره، و این هنر سجاد افشاریانه که میدونه چه جملاتی در فضا و حال و هوای نمایش میتونه آدم رو بخندونه. در لابه لای این متن هم به مطالبی اشاره میشه که کاملا ملموسه و تاثیرگذار.
بازی سجاد عزیز هم بسیار خوب بود و خیلی راحت و باورپذیر بود.
مرسی از همه ی عوامل کار برای حال خوبی که به من دادند. امیدوارم که کار تمدید بشه تا بتونم دوباره بیام کار رو ببینم.
٢٢ام که دوشنبه هستش!!!!یعنی فقط یک اجرا اونم وسط هفته!!!!!؟؟؟؟؟
خواهشا تمدیدش کنید...١١ تا اجرا واقعا کمه...همین الانش بلیتای جاهای خوبش تقریبا تموم شده :(
بعد از دیدن نمایشنامه خوانی شب سال نو اصلا نمی خوام که این کار رو از دست بدم
واقعا عالی....مرسی از محمد رحمانیان و تمامی گروه.....خسته نباشین همگی...
با سلام
جالبه که موضوع این تئاتر در مورد بیماری ایدزِ و وقتی کسی دنبال همچین موضوعاتی میره آدم حس میکنه که قصد اون شخص اینه که پیامی بده و دوست داره که پیامش مخاطب داشته باشه و دیده بشه وگرنه فکر کنم موضوعات تجاری خیلی بهتری وجود داشته باشه...
شخصا بخاطر موضوعش و پرداختن به بیماری ایدز و عوامل کار دوست داشتم که کار رو ببینم ولی با این قیمت ......
با سلام....
تصور کنید مکبثی ببینید در ٤٥ دقیقه و بدون دیالوگ.....مکبثی کاملا رویا گونه و بعضی جاها هم شاید شبیه کابوسی ترسناک و وحشت انگیز...( همانطور که احمد مصوری گفته بود)
شدیدا توصیه می کنم همان طور که بقیه گفتن قبل از دیدن این تئاتر نمایشنامه رو بخونید،و مثل من نشه که چون وقت خوندن نمایشنامه رو نداشتم به خلاصه ی ویکی پدیا قناعت کردم و تو طول نمایش گیج بودم،توقع نداشته باشین با دیدن این نمایش با مکبث آشنا بشین ...
در کل بگم کار عجیبی بود و چون نمایشنامه رو نخونده بودم نتونستم کار رو بطور کامل درک کنم و الان نمی تونم بگم کار رو دوست داشتم یا نه....در آن واحد هم دوست داشتم،هم نه...
در کل بازی ها خوب بود و در ایجاد فضای رویاگونه و ماورایی موفق بود و منو تشویق کرد که حتما نمایشنامه مکبث رو در آینده بخونم....
با سلام
صحبت در مورد مرد بالشی سخته ....ازون دست کاراییِ که نمی شه داستانشو واسه کسی تعریف کرد که این دقیقا چیزیِ که من دوس دارم...
نمایشنامه ای بسیار قوی که واقعا مغز آدمو درگیر می کنه و بازی ها هم با وجود ٢ ماه اجزا تو ایرانشهر و جابجایی بازیگرا و اضافه شدن احمد ساعتچیان خوب بود...
تصور این نمایش به اون شکل که تو ایرانشهر اجرا شد برام سخته و نمی دونم دی وی دی اجرای ایرانشهر رو ببینم بعدا یا نه چون از مقایسه کردن اصلا خوشم نمی آد...
با سلام
با تشکر از همه بچه های بند بمرانی و مارتین شمعون پور با اون مخلفات با حالش و سجاد افشاریان و مدیریت تماشاخانه ی باروک ...
موسیقی خوب و فضای خوب تماشاخانه ی باروک ، همه ی اینا شب خوبی رو برام به ارمغان اوردن....
وجود چنین افرادی برای هنر این مملکت غنیمته ....
راستی کسی اسم کسی رو که تو آهنگ اول بخش دوم با بهزاد عمرانی می خوند رو می دونه؟اسمش رو گفتن ولی من متوجه نشدم....
با سلام
جمعه ١٨ مرداد این کار رو دیدم.اولین کاری بود که از ایوب آقاخانی و تیمش می دیدم و باید بگم که راضی بودم و از کار خوشم اومد..بازی ها خوب بود....موسیقی فضای سنگینی رو بین پرده های نمایش ایجاد می کرد و اون فیلم های کلاسیک هم به غرق شدن در فضای نمایش کمک می کرد....فکر نمی کردم که داستان کار اینگونه باشه و با اینکه آمیخته ای از تاریخ،دین و روابط عاشقانه بود ولی فکر می کنم که گروه در پرداختن به این مفاهیم کنار هم که کار مشکلی هم هست موفق بودند.در کل می تونم بگم خوبی هاش بر عیب هاش می چربید(همچین خوب هم می چربید) و از دیدن کار لذت بردم و تحت تاثیر قرار گرفتم،
و مسلما ایوب آقاخانی و تیمش به لیست کسانی که سعی می کنم کارهاشونو دنبال کنم اضافه شدند..
با آرزوی موفقیت برای ایوب آقاخانی و تیمش که حسابی هم سرشون شلوغه و این طور که تو بروشور نوشته بودند ٢ تا کار دیگه هم در آینده ازشون خواهیم دید...