متاسفانه کار رو دوست نداشتم هر چند یکی دو صحنه خوب در کار وجود داشت.
اقای صفری بسیار خوش قلب و خوش قلم هستند و از نزدیک افتخار همصحبتی باهاشون
... دیدن ادامه ››
رو داشتم و این جسارت رو میکنم که بگم این متن رو نسبت به کارهای قبلیشون پایینتر دیدم.
باز هم نوازنده عزیز توی صحنه دنیای نمایش رو برام معیوب کرد. کاش در صحنه دیده نمیشد یا با ترفندی جزئی از اجرا میشد مثلا نوازنده خیابونی نشسته گوشه خیابان...
کاراکتر بی بی در معرفی به تماشاگر دچار ضعف از سوی سازنده هست و این ارتباط گرفتن باهاش رو مشکل میکنه. همسر دوم حاج اقا بسیار بهش شبیه هست و پرداخت درستی داره ولی متاسفانه من تا بعد از اجرا متوجه این قضیه نبودم و نتونستم ارتباط بگیرم.
چیزی در مورد برادر بزرگ هست که جور در نمیاد شاید فیزیک یا صدای بازیگر ، برادر کوچک تر نسبتا بهتر دراومده و در نقش نشسته.
تعاریفی که از عفت میشه انتظار بیننده رو سمت کاراکتری خجالتی و معصوم میبره اما این پارادوکس هم بوجود نمیاد و این شخصیت هم مانند دو کاراکتر به قول نویسنده شیرین عقل ضرورتی برای وجود نداره.
اجرا با نام بردن از شاه سنگ بزرگی برمیداره که از ابتدا قصه رو غیرقابل باور میکنه درحالیکه با هر شخصیت رده پایین تری اعم از وزیر و وکیل و غیره میشد قصه رو پیش برد.
قصه پایان نداره و نقش اکبر که میشد زیربنای اصلی قصه باشه و داستان با متهم شدنش با جذابیت بیشتری تموم بشه ابتر میمونه..
اما جدا از تمام اینها بخاطر لطف اقای صفری عزیز در مورد حفظ ظرفیت پنجاه درصد سالن و حتی خودداری از رورانس، خوشحالم که امشب روی اون صندلی بودم و در معیت دوستان عزیزم کار جدیدشون رو دیدم
خسته نباشید به خانم محترم حاجی زینل و گروه عزیز.