بازی بی نقص هنرمندان و پیش کسوتان و مخصوصا جوانان بسیار پر انرژی رو در این تاتر نمیشه ندیده گرفت.
حضور استاد فرهاد آئیش و فرزند خلف دو بزرگوار دوست داشتنی و هنرمند و پیش کسوت ، خانم هاشمی و بازی نفیس سایر هنرمندان ستودنی و فاخر بود.
صحنه پردازی و نور پردازی بسیار فاخر و ستودنی و البته طراحی لباس ها قابل توجه و زیبا و ارزشمند .
سناریو ضعف هایی داشت که به نظر میرسه به دلیل ممیزی در ارشاد سناریو تبدیل به شیر بی یال و کوپال شده بود .
رابطه منطقی بین جان داستان و طولانی بودن بی مورد زمان نمایش رو متوجه نشدم ، گرچه لذت بردن از بازی فاخر هنرمندان دوست داشتنی هست اما در برخی از ایتم ها زمان به حال خودش رها شده بود و از کارگردان انتظار میرفت این مشکل رو دقیق تر و بهتر از تماشاچیان در نظر میگرفت.
لذت از دیالوگ ها فقط در جمله : " بدبخت ملتی که نیاز به قهرمان داشته باشه " بسیار زیبا و دوست داشتنی و عمیق بود .
به نظرم کارگردان در دو قطب از تطابق داستان برای امروز اجتماع و قطب وفاداری به اصل داستان ، شتر گاو پلنگ رو ... دیدن ادامه ›› انتخاب کردند.
منکر کار فاخر ایشون نیستم اما انتظار از ایشون خیلی فراتر از اینهاست و البته اضافه باید کرد با حضور سروران نمایش و اساتید بزرگ ، واقعا انتظار کار بسیار حرفه ای تر داشتیم ، نه کار طولانی تر و کم اثر تر .

تلاشی ستودنی برای گفتاری جدید و پر از حرف ، موسیقی خوبی داشت ، بازی هنرمندان بسیار درخور توجه و شایان ذکر ، صحنه و صحنه ارایی هم عالی بود . داستان هم بسیار خوب چیده شده بود بازی لیدی مک بث واقعا شاهکار بود و تاثیر گذار و بسیار حرفه ای
صدا در صحنه پاهی کاملا گنگ بود
برخی از صجنه ها نا مرتبط به نظر میرسید حتی اگر مک بث رو خونده باشین
در پایان نمایش اما سوالی که ازار دهنده میشد این بود که : خوب که چی ؟
نویسنده و کارگردان خیلی سلیقه ای ظاهرا برخی موارد رو با سرعت عبور کردن و برخی رو خیلی پرداختن
جمع بندی نهایی نداشت ، پیامی تلاش میشد در سناریو و بازیها القا بشه اما خیلی ضعیف
به نظر من بازیگران این نمایش درخشان تر از نویسنده و کارگردان بودن

هرچه غم با من ، ولی شادی فقط ایام تو /
زندگی را من هنوز اینطور ، قسمت میکنم.
تاتری بود که لذت بردم ، خمیرمایه عشق و ذات اصلی قصه انقدر لطیف و عاشقانه بود که پیشنهاد میکنم اگر عشق را میشناسین حتما این لذت بخش دوست داشتنی رو ببینید.
انتظار دیدنت را قاب کردم روی ماه ، /
بی اجازه خوب نیست ، اما نگاهت می‌کنم. ….

ارزوی موققیت میکنم برای این تیم ولی وقت و هزینه ای که کردم رو میگذارم به حساب حمایت از تاتر
کارگردانی ، سناریو صدا نور صحنه بازیها حرکتها واقعا اسف بار بود. تلاش شدید نویسنده برای به خنده کشوندن سناریو و بازی انقدر سطج پایین بود که به عنوان یک کار مدرسه ای هم نمیشه بهش نمره داد
اگر حمایت از تاتر و قداست و ارزش صحنه و تاتر برام مهم نبود 5 دقیقه اول میرفتم بیرون