در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فرهنگ فیروزی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:12:04
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یه تئاتر خوب و باحال. یه کمدی درام با موضوع جلسات یه کلاس انگلیسی آمادگی تافل. برای کسایی که کلاس انگلیسی رفتن حتی یه جور نوستالژیه و شاید همین موضوع این نمایش رو برام جذاب کرده بود. نمایش نامه خوبی بود ولی به نظرم با توجه به مدت زمان طولانی نمیتونست تا آخر تئاتر تماشاگر رو مشتاقانه نگه داره. انگار آخراش از ریتم بیفته. به کسایی که تجربه کلاس انگلیسی رفتن رو دارن بیشتر توصیه میکنم. با توجه به اینکه بخش زیادی از تئاتر به زبان انگلیسی ساده بود و زیرنویس داشت به نظرم برای کسایی که اصلا اصلا تجربه یادگیری زبان ندارن ممکنه خیلی جذاب نباشه.
بازیگرا عالی بودن هم با همشون میشد با تک تکشون همزاد پنداری کرد هم خیلی دوستشون داشت هم دلت براشون بسوزه. طراحی صحنه متوسط و طراحی لباس هم خوب بود.
بازی تیراول هم که یه سری بازی که تو شهر بهت آدرس میده بر اساس در و دیوار و اسم مکانها یه سری معما طرح میکنه که به نظرم خیلی جالب بود
من بازی راز کارت هاش رو بایکی از دوستام بازی کردم از جنوب خیابون سی تیر شروع میشد یکم یکم به سمت شمال میرفت و به معما های نسبت ساده سر گرممون میکرد حدود یکساعت طول کشید. محدودیت زمانی نداره ولی حتما باید اونجا باشی تا بتونی سوالها رو حل کنی
به عنوان مثال یه سوال ساده اول بازی این بود که بزرگترین درخت پارک چه درختیه
شبیه یه جور اتاق فرار بود
حتما توصیه میکنم
اگه خواستید تنها برید زنگ بزنید منم بیام
محمد فروزنده این را خواند
روناک علوی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش مثلث یه تئاتر عروسک گردانی کمدی
وقتی میگم عروسک گردانی خودم یاد یه چیز گلابی دم دستی میفتم اما این نمایش فوق العاده خلاقانه بود حتما اگه کار کمدی دوست دارید برید ببینید
یه نمایش با تم شوخی با آثار شکسپیر
صدا پردازی فوق العاده دوتا بازیگرا هر صدایی که بگی رو از خودشون در میاوردن واقعا عالی بود
نمایش نامه هم درجه یک پر از شوخی های به جا و بامزه و همچنین ریتم سریع و پیرنگ واقعا جذاب
نمایش کار گردان هم رفتم بدک نبود
داستان کاگردانی که میخواست به خاطر مشکلات مهاجرت کنه اما تو چمدونش جا برای همه خاطراتش نداشت
کاری با کارگردانی و متنش که بد نبودن ندارم بازی بازیگر اصلی هم خوب بود
پیشنهاد نمیکنم
ولی چیزی که دوست دارم بگم برداشتم از حس نقش اصلی بود
خطر اسپویل
اینکه که یه کارگردان حسی که از اطرافیان دوست ها و خانوادش میگرفت به نقشهاش میداد مثلا ظلم پدرش رو به پادشاه قربانی بودن مادرش رو به دختر نقش اصلی و بی دفاع بودن دوستش رو به برادر نقش اصلی میداد و اینجوری ولی من فکر میکنم در واقع همه اونه نقشها در واقع خودش بودن خودش بود که ظالم بود، مظلوم بود، قربانی بود، بی دفاع بود و ...
مثل زندگی خود ما