در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال دکتر سید حسن نورانی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:05:46
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ساکورای کاغذی نمایشی از دورن آشفته ی انسان معاصر.
بی تردید تنهایی یکی از هراس های همیشه ی بشر بوده است و چنانچه امروزه نیز طبق روانشناسی های نوین یکی از شش ترس اصلی انسان است. ساکورای کاغذی که این روزها شاهد روزهای پایانی اجرای آن هستیم نمایشی است به نویسندگی و کارگردانی مجید شکری که در این اثر برخلاف برخی از کارهای نمایشی حال حاضر که هدفشان خلق اثری سرگرم کننده و عامه پسند است، کوشیده تا اثری دراماتیک و روانکانه را برای مخاطبان به ارمغان آورد و به نظر می رسد که تا حد زیادی هم در این امر موفق بوده است.
ساکورای کاغذی این امتیاز را دارد که اثری با متن دست اول و ایده ی نویسنده ایرانی خلق شده است و برخلاف کارهای اقتباسی یا ترجمه، ما با متنی رو به رو هستیم که هیچ سابقه ذهنی از آن نداریم و همین نکته در حین تماشای نمایش ما را تا آخرین لحظه همراه خود می کند.
مجید شکری و گروه خوب بازیگرانش با یک طراحی صحنه ی بسیار خلوت که کوچک ترین حواس پرتی برای بیننده ایجاد نمی کند، توانسته اند علی رغم فضای کاملا فانتزی و رویاگونه ی کار، همذات پنداری مخاطب را با سوژه ی اصلی متن تا آخرین دقایق نمایش نگه دارند که این موضوع شاید یکی از اهداف اصلی تئاتر در همه ی دوران بوده باشد.
به هر روی به نظر می رسد که این اثر توان اجراهای بیشتر و برون مرزی را داشته باشد که امیدواریم به زودی شاهد این امر در عرصه نمایش های خوب ایرانی باشیم.
(دکتر سید حسن نورانی)
نمایشی ایرانی با پیامی جهانی
این روزها شاهد به صحنه رفتن نمایشی زیبا، با اجرایی قدرتمند و مخاطب¬پسند در تالار هنر تهران هستیم.
نمایش «قصّة سیبی که پرواز کرد» به نویسندگی و کارگردانی «مجتبی مهدی» و بازیگردانی «روشنک کریمی»، در ژانر کودک و نوجوان است که البته مخاطب بزرگسال را نیز به خود جذب می¬کند. موضوع محوری داستان، درباره درخت سیبی است که در مرز زمین دو خانوادة دوست و همسایه می¬روید و در ابتدا سبب خوشبختی و خوشحالی و سپس جنگ و جدال های این دو خانواده می گردد. در این میان راوی نمایش به¬یاد داستان هایی مرتبط با سیب می افتد که از مادر بزرگ خود، در کودکی شنیده است. قصّه¬هایی همچون: حسن کچل، ملک جمشید، سفید برفی و.... که بازیگران، این داستان ها را برای بیننده بازسازی و اجرا می کنند. اجرای موسیقی زنده نیز در کنار کار از ویژگی-های دیگر این نمایش است که به شیرینی و تأثیرگذاری آن افزوده است.
«بچه¬ها همان قدرکه به غذا احتیاج دارند، به قصّه و بازی هم احتیاج دارند». جمله¬ای که راوی داستان در میانه اجرا می گوید و به راستی که چقدر جمله ای مهم و قابل تأمل است، چراکه در دنیای امروز، حلقة مفقوده¬ای است که زنجیرة رشد و تکامل روحی و معنوی کودکان و حتی بزرگسالانِ ما را ناقص ساخته است. همة ما این روزها شاهد آن هستیم که کودکان تک و تنهای ما در خانه ها و حتی مدارس نقلی و گلخانه ای، فقط سرگرم بازی با موبایل و رایانه هستند و مجال و فرصتی برای اندیشیدن به مسائل و موضوعاتِ گوناگون زندگی ندارند. گویا فراموش کرده ایم که داستان و قصّه فقط سرگرمی و پُرکنندة لحظه نیست، بلکه پهنه¬ای است که قوّه تفکر و اندیشه گری ما را بارور می سازد. چه¬بسا داستان های امروز کودکان، شکل دهنده آینده آن ها باشد.
با دیدن نمایش «قصّة سیبی که پرواز کرد» این اندیشه ... دیدن ادامه ›› در ما شکل می گیرد که به راستی تمام سیاست¬مداران امروز جهان، اگر در دنیای دیروز خود، این گونه قصّه ها را شنیده بودند و با آن خیال کرده و در عالم کودکی خود با آن زیسته بودند، آیا باز هم در دنیای امروز این گونه کینه توزی و جنگ و جدال¬های بی¬پایان وجود داشت؟
«دکتر سیدحسن نورانی»

به بهانه‌ی دیدن تئاتر "توافق نامه"

توافق نامه در عین حال که داستانی به ظاهر ساده و بدون زرق و برق و غیرِ سانتی مانتال است، و از میانه کار هم بیشتر تماشاچیان را به خنده می اندازد، امّا در لایه‌های پنهانی خود بسیار عمیق و تفکر برانگیز است. و هم ذات پنداری‌هایی که با شخصیت "دووال" صورت می‌گیرد، و نقش آفرینی آن را "رامین ناصرنصیر" بر عهده داشت و از پس آن هم عالی برآمده بود، سبب می‌شود تا درمیان خنده‌های خود و دیگر تماشاچیان، خود فریب خورده ‌ات را نیز بیابی که در میان بازی‌ها و شعارهای ظاهراً انسان دوستانه و بشردوستانه‌ی سیاستمداران و سیاست بازان، گرفتار شده‌ای و دیگر نمی‌توانی تشخیص بدهی کدام بازی است و کدام واقعیت.
و در پایان هم خانه‌ای مسموم و خطرناک که در لابه‌لای دعواهای خودنمایانه و سودجویانه به "دووال" فروخته می‌شود، نماد و استعاره‌ای بی‌نظیر از سرزمین و خرابه‌ای است که بر دوش مردمان ساده لوح هر دیاری به آن‌ها می‌رسد و باید در آن به زیست خود تا پایان ادامه دهند.
آری ما مردمان ساده لوح وارث خرابه‌های سیاستمداران و سیاست بازان و سیاست بافانِ روزگار هستیم. روزگاری که هنوز هم می‌توان صدای حافظ را از دل آن بلند شنید و هنوز هم شب تاریک است و بیم موج و گردابی چنین هایل.
با سپاس، دکتر سید حسن نورانی
آقای دکتر نورانی خواندن نظرات تماشاگران فرهیخته ای چون شما قوت قلب ماست و ما را امیدوارتر می کند به این راه 🙏🏻🔆
۲۰ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید