نمایشی ایرانی با پیامی جهانی
این روزها شاهد به صحنه رفتن نمایشی زیبا، با اجرایی قدرتمند و مخاطب¬پسند در تالار هنر تهران هستیم.
نمایش «قصّة سیبی که پرواز کرد» به نویسندگی و کارگردانی «مجتبی مهدی» و بازیگردانی «روشنک کریمی»، در ژانر کودک و نوجوان است که البته مخاطب بزرگسال را نیز به خود جذب می¬کند. موضوع محوری داستان، درباره درخت سیبی است که در مرز زمین دو خانوادة دوست و همسایه می¬روید و در ابتدا سبب خوشبختی و خوشحالی و سپس جنگ و جدال های این دو خانواده می گردد. در این میان راوی نمایش به¬یاد داستان هایی مرتبط با سیب می افتد که از مادر بزرگ خود، در کودکی شنیده است. قصّه¬هایی همچون: حسن کچل، ملک جمشید، سفید برفی و.... که بازیگران، این داستان ها را برای بیننده بازسازی و اجرا می کنند. اجرای موسیقی زنده نیز در کنار کار از ویژگی-های دیگر این نمایش است که به شیرینی و تأثیرگذاری آن افزوده است.
«بچه¬ها همان قدرکه به غذا احتیاج دارند، به قصّه و بازی هم احتیاج دارند». جمله¬ای که راوی داستان در میانه اجرا می گوید و به راستی که چقدر جمله ای مهم و قابل تأمل است، چراکه در دنیای امروز، حلقة مفقوده¬ای است که زنجیرة رشد و تکامل روحی و معنوی کودکان و حتی بزرگسالانِ ما را ناقص ساخته است. همة ما این روزها شاهد آن هستیم که کودکان تک و تنهای ما در خانه ها و حتی مدارس نقلی و گلخانه ای، فقط سرگرم بازی با موبایل و رایانه هستند و مجال و فرصتی برای اندیشیدن به مسائل و موضوعاتِ گوناگون زندگی ندارند. گویا فراموش کرده ایم که داستان و قصّه فقط سرگرمی و پُرکنندة لحظه نیست، بلکه پهنه¬ای است که قوّه تفکر و اندیشه گری ما را بارور می سازد. چه¬بسا داستان های امروز کودکان، شکل دهنده آینده آن ها باشد.
با دیدن نمایش «قصّة سیبی که پرواز کرد» این اندیشه
... دیدن ادامه ››
در ما شکل می گیرد که به راستی تمام سیاست¬مداران امروز جهان، اگر در دنیای دیروز خود، این گونه قصّه ها را شنیده بودند و با آن خیال کرده و در عالم کودکی خود با آن زیسته بودند، آیا باز هم در دنیای امروز این گونه کینه توزی و جنگ و جدال¬های بی¬پایان وجود داشت؟
«دکتر سیدحسن نورانی»