«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
سلام
زبان اجرا فارسیه ؟
اگر هست قسمت اپرا ها چطور اجرا میشه ؟
عضویت در باشگاه تئاتر باران الان چه مزایایی داره ؟آیا تخفیف شامل همه ی نمایش های در حال اجراست ؟ خرید کتاب تخصصی از کدام فروشگاه؟
راهنمایی کنید لطفا
یک بلیت دارم برای فروش برای کنسرت کهت میان شنبه 4 مهر 1394 ساعت 21:30 ردیف 3 صندلی 3
با شماره 09385161095 تماس بگیرید
همیاری جان
قیمت هر نمایشنامه خوانی جدا بیست تومنه ؟
یا کلا؟
همه در یک روز انجام می شه؟
اتفاق نادری بود.کارگردان به خوبی ایده های خود را عملی کرده و موسیقی منحصر به فرد نمایش قابل چشم پوشی نبود.
بازیگران که هم بازی می کنند هم عروسک گردانی جایی برای انتقاد باقی نگذاشتند.
این کارو از دست ندید .
گریه کن ، گریه کن برای هیچ ، فقط برای این که نخندی
بکت
گاهی فقط باید لبخند بزنی و رد شوی ، بگذار فکر کنند نفهمیدی
ساموئل بکت
خسته نباشید
با اینکه کل نمایش یک صحنه داشت و دو بازیگر اندکی کاستی در اجرای دو بازیگر ندیدم
عالی بود
گاهی اوقات دیدن اینکه هر چیز سر جای خودش است وحشت آور است .
رومن گاری
زندگی در پیش رو
من اولین بار بود که به تماشای اثر بکت نشستم . نمایشنامه عالی بود . بار فلسفی سنگینی داشت . با وجود اینکه نقد های زیادی به اثر آقای غنی زاده وارد است من بازی همه را پسندیدم مخصوصا آقای بهبودی
من خودم اولین بار است که تئاتری پوچ گرا می بینم . اما به نظرم وقتی به تماشای سبکی جدید می شینیم انتظار اتفاقات جدید و غیر منتظره منطقی است . به نظرم تا وقتی کارگردان را به خوبی نشناسید نمی توانید راجع به معنی تک تک صحنه هایی که می افریند قضاوت کنید . به هر حال تنها چیزی که آزارم داد بلند شدن تماشاگران پس از شب اول بود ( البته خود من هم فکر کردم تمام شده است )
طراحی صحنه نیز ضعیف بود .
سلام آقای افشاریان
این تئاتر از این لحاظ که بینندگان را بیش تر درگیر می کرد ( مثلا چند جا با آن ها صحبت کردید و یا نامه ی مرلین را دادید که بخوانند ) خوب بود . نماد هایی که به کار برده شد جالب بود ( البته نمی دانم مقصود شما از جمع آوری سوسک ها اشاره به کتاب مسخ کافکا بوده یا نه )
جملات آخرتان راجع به سرنوشت را می پسندم .
پیام هایی که مثلا می گفت "ما کسی را بعد از مرگ خیلی بزرگتر از خودش می بینیم" یا "دوست کافکا جا زدن خود" جای بحث داشت.
تغییر حالت در بیان که هنگام خوش حالی یکدفعه یاد دارو می افتادید و بیانتان عوض می شد را می پسندم .
تنها مشکل این بود که خیلی از صندلی ها دید کامل نداشتند .
خسته نباشید