کامو سه کتاب نوشته است که عبارتند از: بیگانه، کالیگولا و اسطوره سیزیف. در کتابهای بیگانه و کالیگولا، ما شاهد «تجربه احساس پوچی» به واسطه شخصیتهای داستان هستیم. در حالی که در کتاب اسطوره سیزیف کامو نه به تجربه پوچی، بلکه به «مفهوم پوچی» میپردازد. بنابراین خواندن کالیگولا در کنار اسطوره سیزیف به درک بهتر فلسفه آلبر کامو کمک میکند. (برای اطلاع مخاطبان این متن نوشتم).
شخصیت اصلی نمایشنامه کالیگولا، امپراتور جوان کایوس کالیگولا است. کسی که شروع سلطنتش بر روم با آسودگی و فرزانگی همراه بود اما وقتی مرگ خواهرش – دروسیلا – را دید، به چیزی پی برد که او را دگرگون کرد. کالیگولا به آگاهی از مرگ، خود مرگ و هستی مرگ پی برد. امپراتور پس از این حادثه از کاخ میگریزد و تا چند روز هیچکس از او خبری نمییابد. او هنگامی که به کاخ بازمیگردد آدمی متفاوت است که تاریخ از او به عنوان فردی نیمه دیوانه یاد میکند.
محتوای فلسفی نمایش کالیگولا را در صورتی بهتر درک میکنید که مقاله کامو با نام اسطوره سیزیف را خوانده باشید. (بازهم برای اطلاع مخاطبان عزیز).
نیماذاکر علاوه بر کارگردانی در نمایش کالیگولا به بازیگری نیز پرداخته، و با نقش کالیگولا در صحنه به زیبایی فردی آشفته ، نیمه دیوانه و خونخوار را به تصویر کشید، وی در ابتدای نمایش بدون هیچ آکساسواری در صحنه به روایت نمایش می پردازد و به آرامی دیوار چهارم را می شکند، در قسمتی از نمایش کالیگولا بین تماشاچیان حاضر می رود و آنها را تماشاچیان وقایع روز می خواند(به نوعی تماشاچیان بازیگران نمایش می شوند) و بعد به صحنه باز می گردد، نیما ذاکر
... دیدن ادامه ››
با انتخاب متن کالیگولا به دغدغه های خود و جامعه می پردازد و در ساعتی که مخاطبان کمی دارد پنج بعد از ظهر، با گروه فعال و جوان خودش با جرات و جسارت خاصی اجرا می کند ، علاوه بر استقبال مخاطبین بزرگان تاتر و تلویزیون هم از مخاطبین نمایش وی بودند. در پایان تاتر زندگی است به نوعی تماشاگر و تک تک عوامل نمایش در خانه ای چه کوچک باشد و چه بزرگ عشق بازی می کنند فارغ از دنیای بیرون. تقدیم به عزیزان تماشاگر و عوامل نمایش کالیگولا.