در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال zeinab sharifi | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:00:47
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
درود
با تشکر از آقای ابراهیمی و تمامی بازیگران
سفر کردم به سالها پیش به مدرسه به زنگ آخر
تمامی ۱۱کاراکتر مکبث من بودند
مکبثهایی که از یک نفر در ذهنم پرورانده بودم
هر روز هرماه هر سال را با تک تک آنها زیست کرده بودم
بودن یا نبودن؟مرگ یا زندگی؟
دکمه مرگ را فشرده بودم ولی متاسفانه نجاتم دادند
باهمان چمدانی که رفته بودم بازگشتم...
نمایش همچنان ادامه دارد
به عنوان یک فرد که بیمار اعصاب خوانده میشه و شخصی که ناسازگار با این همه بی نظمی واذیت و ازار نه تنها درایران بلکه در سرتاسر جهان است وبه دنبال صلح جهانیست نه انتقام. میخوام بگم دم تک تک افرادی که دراجرای این نمایش(واقعیت) نقش داشتند خیلی خیلی گرم

مادیوانه ای که شما میگین نیستیم اخه مگه دیدید دیوها چه رفتاری دارن که این لقب رو روی ما میذارید؟دیوانه یعنی چی؟

یادمون باشه کشتن تنها اسلحه به دست گرفتن وشلیک کردن نیست

کلمات قدرتمندند ومن نمیدونم تا همین لحظه چندبار مردم وچند نفر را کشتم!

بسیارهنرمندانه نمایش باسوال شروع شد

میترسیم چون میخندیم یا میخندیم چون میترسیم ؟؟؟؟

ومشتاقتر به تماشا نشستم

صحنه شلوغ در حکم ذهن پریشانم

قرارنبود همه چی راببینم درهمان اول کار
تصمیم گرفتم به انتخاب فرد برای نگاه کردن وگوش دادن به صحبتش


دادگاهی برپایه سوگند به کتابی ... دیدن ادامه ›› برپاشد

قاضی از بالا نشسته بود وپایین راتماشا میکرد

سایکوپث چکی خورد. گفت درست میگه اگه میدید که جاخالی میداد.

نمیدید
ادمها خودشان نبودند! درون ادمهای رنگ عوض کن درشرایطی مثل تحریک شدن و وعده وعید ها رانمیدید.

شخصی بالای سرش نبود او باخود سخن میگفت وگاهی خودش راهم گم میکرد وبه دنبال خود میگشت

شیرینی..ناپلئونی...ناپلئون...کوچک...اسب..
.
جوک هایی که خنده دارنبودند واقعیتی بودند یاد اور هه..

دعوت۱نفر خانوم برای ملاقات که ردشد وشخصی که خودرا برتر دانست...

به موقع سایکوپث خواسته انهارا داشت اجابت میکرد اعصابم ازاین همه شاهد اوردن خورد شده بود..میخکوب نگاهش میکردم چه میخواهد کند درون جعبه چه؟
تاسف خوردم فریاد کشیدم بسه بسه به خواستتون رسیدید مرگ رو به چنین زندگی ای ترجیح داده

سخنان پایانی شخصی که به حرفهای خود باور ندارد وکنارخود کسی را برای تایید حرفهایش بازبان بدنی اورده است
ادمهایی که درهرمسئله ای بدون علم دخالت میکنند

باخلاصه ای از داستان که به همراه داشتم وارد سالن شدم
به دنبال گرفتن حق فرد سایکوپث بودم

وباشگفتی بادیدن مشخصات افرادیدم شاهدان هم ناسالم بودند

به دنبال فرد سالم میگردیم ولی هیچ فردی کاملا ناسالم نیست

سخته قضاوت سخته.


وتشکر میکنم از تمام افرادی که در این اجرا نقش داشتند
دمتون خیلی خیلی گرم?






خوشحالم که لذت بردی
۰۲ بهمن ۱۴۰۰
بینظیر بود ازدید من?
تو چنین دنیایی که هر دوثانیه واژه افسردگی سرچ میشه?
موضوع موضوعه جهانیست
ممنون از زحماتتون???
۰۳ بهمن ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من هیچ گناهی نکردم
عالی بود عالییییییی
لذت بردم
اشک ریختن هم لذت دارد

دمتون گرم??
دیدم که نمی بینم
درست وغلط چیست؟هر شخص معیارهایی برای تعیین خوب وبد بودن دارد،ممکن است خوب تو برای او بد وبد او برای تو خوب باشد!

به دنبال مقصر میگردیم؟به درون خود نگاه کنیم به معیارهایمان برای تشخیص نگاه کنیم کداممان اشتباهه خود که ممکن است برای دیگری درست باشد را انجام نداده ایم؟

گناه یعنی چه؟

دعوت میکنم به وقت گذاشتن برای خود،نگریستن به خود که همان خودشناسی است
دعوت میکنم به قضاوت ننشینیم
به درون خود توجه کنیم


چرامن نیستم؟
میترسیم که میخندیم
یا میخندیم که میترسیم...
یا باید
صدای قهقهه(خندید)
یا باید مرد