«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
خرید بلیت روزهای تازه این نمایش، دوشنبه ۴، چهارشنبه ۶ و جمعه ۸ تیر، به کارگردانی سهند خیرآبادی و با بازی امیرمهدی ژوله، الیکا عبدالرزاقی، شنبه ۱۹ خرداد ساعت ۱۲ آغاز خواهد شد.
خرید بلیت سانس های تازه این نمایش، از دوشنبه ۲۸ تا شنبه ۲ تیر به کارگردانی محمود موسوی و با بازی (به ترتیب ورود) سید جواد یحیوی، حسین شفیعی، مسعود بهارلو، محمدهادی عطایی، الهه پورجمشید و... شنبه ۱۹ خرداد ساعت ۱۲ آغاز خواهد شد.
خرید بلیت روزهای پایانی این نمایش، از دوشنبه ۲۱ تا چهارشنبه ۲۳ خرداد، به کارگردانی سهراب حسینی و با بازی هومن برق نورد، سارا رسول زاده، سهیل مستجابیان، سعید مهبادی، پوریا خرم، امروز (پنجشنبه) ساعت ۱۴ آغاز خواهد شد.
خرید بلیت روزهای تازه این نمایش، از یکشنبه ۲۰ تا چهارشنبه ۲۳ خرداد، به کارگردانی علی ژکان و با بازی فرهاد بشارتی، نادر نادر پور، شاپور کلهر، لیلا فریدنی، علی ابراهیمی و شقایق رهبری، امروز (پنجشنبه) ساعت ۱۲ آغاز خواهد شد.
به آگاهی میرسد ساعت اجرای نمایش «شازده کوچولو» در تاریخ پنجشنبه ۱۷ خرداد از ساعت ۱۸ به ساعت ۱۶:۳۰ تغییر یافت. اگرامکان حضوردرشرایط تازه را ندارید، برای لغو بلیت لطفا حتما تا ساعت ۱۴ دوشنبه ۱۴ خردادکد پیگیری بلیت و درخواست لغو را به پشتیبانی تیوال به نشانی support@tiwall.com ایمیل نمایید.
گاهی، شب های را انگار خواب از چشمان دزده است، گاهی حال
دلمان را هیچ چیز جز قدم زن در کوچه پس کوچه ها خوب نمی کند
گاهی، در پس این قدم ها به جا های میرسی که روحت تو را به انجا کشیده نه جسمت
کاش انسان در روشنایی روز می خوابید و در تاریکی شب بیدار بود
اخ ای شب اخ ای تاریکی ارامشی که تو در خود داری از کجا امده است
گنجشگ مفرغی نوشته وکارگردانی همکار هنرمندمان جناب شهرام کرمی با بازی روان و خوب جناب اصغر همت ،نقش پدری که از دریچه کوچک زندگی ورود میکند و از دریچه نور آلود و راز آلود مرگ گذر میکند، استعاره زیبایی که با طراحی صحنه و طراحی نور خوب جلوه زندگی و مرگ را زیبا نشان می دهد،این کاری متفاوت از جناب کرمی ست که لایه های شاعرانه و فلسفی دارد ،بازی تیپ منوچ با بازی سلگی تا حدودی مارو یادشخصیت فیلم سوته دلان می انداخت و بازی خوب یلدا عباسی. کمی قسمتی بازی شخصیت اصلی رحمتی آنچنان دلچسب نبود و ریتم خسته کننده داشت و بهترین بازی جناب همت در جاهایی که نمایش خسته کننده میشد و پوشش می داد،نمایش یک انتظار بکتی داشت و گنجشک مفرغی زیر زمینی با گنجشک واقعی که در آسمان بود ،تقابل یک خیر و یک شر در زندگی به انزوا رفته و امیدهای از دست رفته این شخصیت های نمایش بود و جمجه نماد مرگی که هنوز به زندگی امیدوار است که سر از خاک بر میدارد و با باران تطهیر می شودو اینکه تصاویر ویدئو پروجکشن کمکی به نمایش نمی کردچون اینسرت هایی بود که ما در نمایش عملش را می دیدیم.از این بگذریم امیدوارم موفقیت ها برای کارگردانانی که خود مولف هستند و نمایش را به سختی با هزار امید به صحنه می آورند تا مخاطب را باز به سالن های نمایش بکشانند حاصل گردد،شهرام کرمی کاری متفاوت نسبت به کارهای دیگرش را به صحنه آورد تا خود نیز در آزمایش کار جدیدش با سبک شاعرانه مخاطب را به تماشای اثرش بکشاند
بسیار بد. فاصلهی ردیفها در سالن ۲ اینقدر کم هست من که سر ردیف بلیت گرفته بودم باید شش بار از جام بلند بشم تا تماشاگران دیگر ردیف بتونن برن روی صندلیشون بشینن. حتی در مسائل اولیه مثل سرویس بهداشتی هم مشکل داره.
وقتی آقای اصغر همت و تو صحنه نمایش دیدم ناخودآگاه یاد سریال آژانس دوستی افتادم. چقدر خوبه که پیش کسوتان ما مورد اجر و قرب قرار می گیرند. بسیار از آقای دکتر شهرام کرمی سپاسگزارم که با نوشتن و به صحنه بردن این نمایش زیبا, خاطرات خوبی را برای تماشاگرانشون رقم زدن.
چند گنجشگ از کف حیاط پرواز می کنند و روی هره ی لب بام می نشینند.کلافه باز, گنجشک ها را نگاه میکنم که به حیاط باز می گردند. صدای لرزان و غمگین پیرمرد را میشنوم: دیر شد.
ارادتمند: شکوفه چرخی