«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
با وجود بازیهای طبیعی دو بازیگر داستان جذابیت لازم را نداشت. ضمنا بازیگران به خصوص بازیگر مرد دیالوگها را کمی آرام ادا میکردند و بعضی کلمات حتی در ردیفهای جلو شنیده نمیشد.
بیشتر یک بیانیه بود تا نمایش. بدتر این که حتی بیانیهی جالبی هم نبود و منطق نداشت.
ضمنا به نظرم این سالن اصلا شرایط برگزاری یک اجرای حرفهای رو نداره. در بیشتر دقایق نمایش، کل سالن به علت رفت و آمد در طبقهی بالا به شدت میلرزید.
خیلی جالب نبود. کلاژی بود فاقد خلاقیت از فیلمهای مغزهای کوچک زنگزده، شنای پروانه و کمی هم فیلمهای قبل انقلاب.
در مجموع بامزه بود ولی بعضی بخشها کمی بیش از حد فانتزی میشد. بازیها هم خیلی خوب بودن.
فوقالعاده بود. سرشار از خلاقیت و نکات ظریف. مدتها بود اینقدر نخندیده بودم.
نمایشی زمخت و فاقد ظرافت هنری در مورد بیماریهای روانی. بیظرافتترین بخش نمایش هم بازی نقش اول بود که یک ساعت و خردهای ضجه میزد و با لحنی لوس دیالوگ میگفت.
مشخص بود زحمت زیادی کشیده شده برای این نمایش ولی داستان جذابیت لازم رو برای من نداشت.
عرض خسته نباشید به همهی عوامل. داستان جذاب بود و به نظرم بازیها هم خوب بودن.
نمایش خوبی بود ولی پایانبندیش خیلی عجلهای بود. به نظرم میشد خیلی بیشتر به شخصیتهای آلبرت و پسر جوان پرداخت.
بیشتر شوخیها بامزه بودن اما داستان به نظرم خیلی جذاب نبود. بازی نقش اصلی هم خوب بود.
به نظرم بسیار ضعیف و لوس بود. تا انتها قابل تحمل نبود و وسطش اومدم بیرون.
از همه لحاظ عالی بود. داستان، طراحی صحنه و بازیها همه خوب بودن.
فقط پشت سر هم با سرعت زیاد دیالوگ میگفتن که بخش زیادی از دیالوگها حرفای بیمزه و بیتاثیر در روند داستان بودن.
دکورش خوب بود اما داستانش کشش نداشت. بهترین بازیها رو هم شخصیتهای ژاندارم و اون موجود هیولایی داشتن که متاسفانه خیلی کوتاه بود نقششون.