با سلام
بلیط این نمایش رو قبل از اطلاع از اختلاف بین آقای صدرالدین زاهد و آقای هادی مرزبان خریده بودم.
دلیل انتخاب کار برای من اول شخص شخیص مصدق بود. دوم آقای زاهد که حقیقتا همیشه با افتادگی و درستی و حوصله پاسخگوی دانش آموزان مدرسه تئاتر بودن.
بعد از اختلافات حقیقتا قصد نداشتم کار رو ببینم منتها تعطیلی زیاد خسته کننده شده و کسالت آور.
برای همین و تغییر یکنواختی رفتم کار رو ببینم.
از هادی مرزبان هیچ توقعی نداشته و ندارم.
من برای اکبر رادی احترام قائلم. خیلی. اما کارهایی که ایشون نوشته هیچ وقت سلیقه من نیست. آقای مرزبان اصرار داشته همیشه تا کارهای آقای رادی اجرا کنه و همین نشون میده که حال و هوای کارهای آقای مرزبان، حال و هوای
... دیدن ادامه ››
مطلوب من نیست.
با این حال مصدق و صدرالدین زاهد انقدر جذاب بودن که حضورشون باعث شه بلیط این کار رو بگیرم
در مورد کار باید بنویسم که از آقای کمیلی و آقای بهنام تشکر تعجب می کنم که چطور این ریسک رو پذیرفتن و در کمتر از بیست روز به اجرا، به گروه پیوستن.
به هر حال این عزیزان هم برای اسم خودشون ارزش قائلن.
به نظرم با اینکه خیلی تلاش کرده بودن تا خوب باشن، اما کمی از افتضاح بهتر بودن.
این دو بازیگر با این کیفیت بازی درخشان ترین بازی روی صحنه رو بین بازیگرها داشتن.
وقتی بازی ها انقدر بد باشه که هیچ نکته جذابی در بازیگری ها پیدا نشه دیگه از دکور و نور و موسیقی حرف زدن کار اشتباه و تباهیه.
تماشاگر میاد که از بازی و داستان لذت ببره نه از نور و دکور. ولی باید صادقانه بگم دکور به نسبت خوب بود.
به نظرم نمایشنامه هم خیلی بد بود. درست پرداخته نشده بود.
واقعا ارزش دیدن نداره. واقعا ارزش دیدن نداره. واقعا ارزش دیدن نداره. نمی دونم چی بگم که حق مطلب ادا بشه.
کاش مینششتم خونه و به صرف وقت به بطالت و کسالت حال ادامه می دادم. در این حد بد بود.