من نمی تونم درک کنم که چرا در هر نوع کار کمدی باید منِ مخاطب دنبال فلسلفه و مفهوم باشم ، البته اینو با توجه به بعضی کامنت های زیر میگم ، وگرنه از نظر من خیلی هم عمق داشت . یه لحظه یک سوم پایانی کار به خودم اومدم و گفتم اووووه چقد جالب که برای ساختن کارکتر یک قاتل انقدر غیر کلیشه ای عمل کردن قاتلی بامزه شوخ معتقد و حتی دوست داشتنی اما در عین حال باور پذیر به عنوان یک قاتل ! بنظرم این سخت ترین کار همه انتظار دارن قاتل ها اخمو بد دهن گوش خراش و بی رحم ذاتی باشن . یهو به خودم اومدم دیدم جدا از این نوع رسیدن به نقش متفاوت قصه داره اشاره میکنه به اینکه هیچی از هیچ کس بعید نیست ، نمیشه از رو ظاهر قضاوت کرد و خود اون شخصی که مثلا قاتله با هم صنف خودش می تونه خیلییییی عادی صحبت کنه ( مثل اونجا که کارکتر محتمل میگفت اره منم همینجوری م جدیدا زود داغ میکنم و سریع میکشم ) انگار مثلا دوتا پزشک دوتا راننده تاکسی دوتا نقاش باهم صحبت میکردن . یک بخشی از تعریف پرسونا در شخصیت آدم که سیاه ترین ویژگی خودشو به عنوان قاتل لخت بیان میکنه .
من خیلی لذت بردم از این کار . برای من خیلی غیر سطحی و عمیق بود . بازی ها بنظرم عالی بود ، گاهی هیچ کاری نکردن در بازیگری ( داد نزدن ، اکت عجیب نیومدن ) سخت تر هر چیزی میشه .
امشب این نمایش و دیدم و واقعا لحظه لحظه ش برام پر از غافل گیری و حس خوب و شادی و حرف بود خیلی خیلی سبک و فرم خاصی داره چه در اجرا چه در متن و فکر میکنم حد وسط نداره یا خیلی دوسش داری یا اصلا دوسش نداری و فرمی که فرشید روشنی کار میکنه کاملا سلیقه ی منه همه ی بازی ها عالی باور پذیر و دوست داشتنی صحنه خوب لباس خوب خسته نباشید میگم به همه ی تیم به امید دیدن کارهای درخشان بیشتر ازشون .
بازی خانم افسری و آقای کرمی و دوست داشتم .
اینکه با دکور ساده اتمسفر لازم ایجاد شد جالب بود
متن کار بر اساس داستان واقعی بوده و دوست داشتم
در کل از نیمه ی دوم کار به بعد لذت بردم
سبک اجرایی کار سلیقه ی من نبود، میزانسن ها ، اتمسفر کار ، سردی ، و حال و هوای کلی ، اما بازی خانم رسولزاده رو دوست داشتم و متن نمایش رو هم باهاش ارتباط گرفتم .
متن عالی بازی عالی و تاثیر گذار ، صحنه ساده اما در خدمت متن و بازیگر ، ارتباط نزدیک با تماشاچی بنظرم جالب بود ، جزو کارهای خاص و بیاد موندنی شد برای من ، پیشنهاد می کنم
این نمایش و از دست ندید 👌 همه چیز خوب و بی نقص و دل نشین ...
می تونم بارها و بارها ببینمش .. خسته نباشید به همه ی اعضای این تیم درخشان
طراحی لباس طراحی گریم میزانسن ها ، فضا سازی ، نمایشنامه و بازی ها و تقسیم بازی ها همه چیز عالی من خیلی این نمایش و دوست داشتم و واقعا هیچ چیزش اذیتم نکرد خسته نباشید میگم به تک تک افراد گروه بازی های یک دست و عالی بیان خوب و قصه ی دوست داشتنی که میشه همراه قصه وارد فضای دیگه ای شد ...
زیگموند اولین اثری بود که از آقای کوروش نیا می دیدم
و بنظرم دوست داشتنی و خوب بود
در مدت تماشای نمایش حوصله م سر نرفت و به ساعت نگاه نکردم که این اتفاق کم میفته برای من بازی های همگی عالی تغییر شخصیت ها بنظرم خیلی درست انجام میشد و همه بازیگران دلنشین بودن
از اینکه به تماشای این نشستم احساس خوبی دارم و تونست بعد از نمایش فکرم و درگیر کنه
آرزوی درخشش مداوم برای تک تک اعضای گروه زیگموند دارم ...
خسته نباشید میگم به همگی ✨🎭
خسته نباشید میگم به عوامل اینکار 🎭
بازی ها آقای شرفی و دوست داشتم
حساب شده و درست و دلنشین
خانم یکتا رو اولین بار بود در قالب صحنه می دیدم
نمی دونم قبلا کار کردن یا نه
به جز جنس صداشون در گام های بالا
باقی موارد رو دوست داشتم در ایشون
در کل متن و اجرا و دکور و حس خوبی داشت نمایش
و تونست من ومجاب کنه به ادامه دادن خط داستان و اتفاقات
مخصوصا شک هایی که ایجاد میشد ...
🎭
اول از همه نظر مثبتم درباره متن این نمایشنامه س
وقتی می میری تازه می فهمی چقد زندگی کردی !
نگارش متفاوت و جهانی که با کلمات خلق شده بود جداب بود
هرچند که برای درکش فکر و زمان نیاز بود بنظرم
بازی ها از نظر تکنیک واقعا سطح بالایی داشت بدن بیان ارتباط باهم ارتباط با کلیت داستان اما کمی دوست داشتم از نظر حسی هم به اندازه تکنیک درگیر کننده میبود ... بیان بازیگر خردسال بنظرم میشد بهترم باشه خیلی جاها متوجه نمیشدم دیالوگ ها چی هستن ... ولی جسارت استفاده از بازیگر با این سن برای نمایشی اینچنین سنگین قابل ستایشه
در کل کارگردانی و متن نمایشنامه و بازی های تکنیکی خیلی خوبی داشت
خسته نباشید به همه ی عوامل کار 🎭✨
تنهایی من اتفاق تازه ای نیست ...
لذت بردم واقعا 👌🎭