اگر میخواید این نمایش رو ببینین اماده باشین که صد و ده دقیقه بشینین فقط براى ده دقیقه پایانى که بازى خانم صمدى و اقاى گرجى با حذف بقیه بازیگرها که بیشتر حکم شلوغ کار دارن، به اوج میرسه.
در مورد موضوع نمایش: درسته که در این نمایش اشاره اى به النده شده ولى بیشتر در پس زمینه میمونه. همونطور که در خلاصه توضیح داده شده داستان اصلى بر سر معضلات عرصه تئاتر هست و نیم ساعت اول تمام و کمال شاهد رفت و امدها و جدل کارگردان با تهیه کننده و مابقى عوامل هستین و بس. مسلما براى منیکه دغدغه ى تئاتر به جز دیدنش ندارم کل اون دقایق اول هیچ جذابیتى نداره برعکس خیلى کسل بار هست.
اسپویل:
در ابتداى نمایش کارگردان(بازیگر نقش اول) صحبت از اعتقادش به رنج کشیدن میکنه و معتقده همه باید رنج ببینن حتى تماشاچى!
یعنى اونطور که یک نمایش کمدى برنامه ریزى شده تا با روح و روان شما طورى ور بره که بالخره لب از لب به خنده باز کنین، این نمایش هم تمام توانش رو گذاشته تا روى اعصاب شما ناخن بکشه.
از نظر من حتى برپا کردن دود در همین راستاست.سیگار کشیدنهاى وقت و بى وقت، صداى بلند بستن در نه یکبار بلکه سه
... دیدن ادامه ››
بار، فریاد زدن هاى مداوم، شکستن، برتاپ همون خرده ها روى سر بازیگر در ادامه روند دیگر ازارى نمایش هست ولى کاش به همین جا ختم میشد. شما قراره شاهد تحقیر یک انسان و رنج کشیدنش باشین، کارى به تایمهاى بالاى طناب بودن نابازیگر ندارم که مشخصه اندام ورزیده و ورزشکارى دارن، ولى اون به میله سر کوبوندنهاى مداوم حتى اگر فیک باشه که قطعا هست، باز هم براى من ازاردهنده بود هرچند که براى بعضى از تماشاچى ها بانمک و خنده دار بود!
خداى من چه اصرارى به بازى کردن نقش سگ دارین اون هم نه یک ثانیه و چند ثانیه. اون لیس زدن بازوى نابازیگر و کل اون صحنات سگى مشمئز کننده ترین اکتیه که من تاحالا دیدم.
بازیگرى که با تفنگ اسباب بازى خودش رو کشت قادر به فیک کردن عمل سیگار کشیدن نیست. در صحنه تئاتر ما اینطور فرهنگ سازى میشه و جالبتر اینکه رده سنى هشت سال نوشته شده!!!!!!