در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال رها | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 20:30:56
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
تجربه ی دیدن نمایش در این سالن جالب بود. نمایش روان، دلنشین و خوبی بود و دقت زیادی در اجرا و نور پردازی شده بود.
manimoon این را خواند
پرنیان گودرزی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
رها (hamasa_3m)
درباره نمایش مسخ i
یکی دیگه از تئاتر های زیبا یی که تا به حال دیدم. آنقدر حرکات گویا بود که فکر نمیکنم سخن میتونست اینقدر روشن باشه.خسته نباشید به همه ی دست اندر کاران و سپاس به خاطر این اجرای بسیار خوب و هماهنگ.
احسان شمس مقدم و امیر مسعود این را خواندند
حسین ایرجی، تیگرانس و بهاره مبینی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ضرورت نحوه ی خاص بیان دیالوگهای زن کافه دار رو درک نکردم. خیلی معمولی تر هم میتونست صحبت کنه. در کل کاری متوسط بود از نظر اجرا و صحنه و اگر تکه پرانی های خاص و دم دستیش برای خنداندن بیهوده ی مردم نبود کار با ارزش تری میشد. نورپردازی عالی داشت.
الهه الف و baharinbahar این را خواندند
شیدا میرزایی، رسا دانیالی و بیتا نجاتی این را دوست دارند
بیان خانم نسرین درخشان زاده (زن کافه دار) کلاً همینطور است.
۲۲ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیشب که به تماشای "زنان ایبسن-عقابی در قفس" نشسته بودم فکر میکردم بدترین شب ممکن از نظر تماشاچیان بود. از آقایی که ردیف دوم نشسته و آنقدر بلند و با سرو صدا نفس میکشید که یک نوع افکت صوتی به نمایش داده بود، تا سرفه های مکرر تقریبا تمام حضار تا جاییکه تبدیل به چشم و هم چشمی شده و برای کم نیاوردن به زور هم شده سرفه ای میکردند و صدای خود را صاف کرده گویی برای سخنرانی حاضر میشدند. و گاه جناب گوشه ی ردیف دوم از شدت سرفه در حال خفه شدن بوده لیکن دل به ترک نمایش و درمان خود هر چند برای اندک زمانی نمیداد. صدای چیلیک دوربین جناب عکاس ردیف اول هم به روی ساعت هر دو ثانیه یک بار گوشها را مینواخت. صدای جا به جایی و تکان خوردن مکرر افراد که جای خود داشت.

امشب اما با حضورم در نمایش "بی استخوان" یا "از استخوان خالی شدن" تماشاچیان محترم از مرا از خجالت دیشب در آوردند. کودک 4-5 ساله ای که مدام از احساسات ترس و شادی خود گفته و کنجکاوانه سوال میپرسید. زوجی که از ابتدا تا انتها مشغول صحبت بوده گویی در پارک قدم میزنند. ناشناسی که مدام برایش sms آمده و چند بار گوشی او زنگ خورد اما باز هم silent نکرد. و از همه حیرت انگیز تر ترک بیش از ده تماشاچی چند دقیقه قبل از پایان اجرا آن هم از سالن چهارسویی که روی پله ها هم تماشاچی نشسته و جایی برای رد شدن وجود نداشت و با هر فردی که می ایستاد جلوی بخش بزرگی از صحنه ی کوچک سالن گرفته میشد گذشته از سرو صدای ایجاد شده.

در آخر اینکه دلم میخواست هیتلر اونجا بود.


وای صدای نفس های آن جناب ... من ی چند دقیقه داشتم با خودم میگفتم مگه میشه اینقدر عمیق و بلند نفس کشید .‏!‏ برای اطمینان سعی کردم مثل آن جناب نفس بکشم آن هم آنقدر عمیق ولی حقیقتا خودم صدای نفسهای خودم را نشنیدم :‏)‏‏)‏‏)‏ یک خانومی کنار من بود که مدام با گوشی اش سعی بر این داشت چندتایی عکس ب یادگار بگیرد!‏  نورش مدام در چشم ما بود. گویا نمیشود با یک خیال و ذهنی ارام یک تیاتر دید ‏!!!‏
۱۱ بهمن ۱۳۹۲
جذاب بوده برای عکاس :))
آقای تنفس ، هیچ وقت تصویرش از ذهنم پاک نمیشه :)))
۱۱ بهمن ۱۳۹۲
درمورد نمایش از استخوان خالی شدن، من هم با احضار هیتلر موافقم!
و واقعا دلم می خواست در انتها برم و از اون خانم یا آقایی که بچه ی کوچکش رو آورده بود بپرسم "واقعا هدفت چیه؟؟؟؟"
و البته همین سوال رو از آدم هایی که چند ثانیه به پایان نمایش، سالن رو ترک کردن بپرسم که به نظرم نهایت بی شخصیتی و بی فرهنگیه، حالا هرچقدر هم که نمایش گنگ و یا خاص باشه.
۱۲ بهمن ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


Put an eagle in a cage and it will bite the bars whether they are of iron or gold
عقابی را در قفس بگذار و آن میله ها را گاز خواهد گرفت, خواه از آهن باشند یا طلا.
یک مونولوگ الهام بخش که با تمام وجود میشد حسش کرد (به عنوان یک زن البته). خانم داهر پروسه ی آزادی پله به پله ی شخصیت های زن ایبسن رو استادانه به اجرا در آورد تا جاییکه در آخر این حس رها شدن به مخاطب انتقال پیدا کرده و مخاطب رو دچار یک catarsis میکرد.

موسیقی فوقالعاده ی این اجرا که سازی بادی و نشانگر موسیقی کشورهای اسکاندیناویایی بود تاثیر ویژه ای در القای حس آزادی داشت. مثل باد در جریان بودن ، تغییر کردن و عدم سکون که بر اساس نظریات فلاسفه ی غرب نشانگر زن بودن است.





واقعا موسیقی عالی رو chris poole ارائه دادند .
بسیار دل چسب بود :)

حیف که نتونستم در جلسه پرسش و پاسخ شرکت کنم به دلیل نداشتن وقت !!
۱۱ بهمن ۱۳۹۲
بله حیف شد نموندید چون مباحث و مقایسه های جالبی ارایه شد هر چند که نشست خیلی بلند نبود.
۱۱ بهمن ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش "ازدواج اجباری" اثر مولیر

آقای داریوش مؤدبیان یک اجرای کلاسیک عالی و بدون نقص دیگر را ارائه کرد و با اینکه مکالمات به زبان فرانسوی بود کوچکترین ایرادی نداشت و بازیگرها فوق العاده حرفه ای بودند. موسیقی هم بسیار زیبا و مناسب بود. با تشکر از آقای مؤدبیان به خاطر این همه دقت و ظرافت به خرج دادن برای اجراهاشون.
ساسان زرافشان نیا، بهرنگ و زهرا ظریف کار این را خواندند
محبوبه تهمتن و حسین کوهی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چی میشد مثل قبل نمایش ها پیش فروش نمیشدن یا حد اقل از دو سه روز قبل اجرا پیش فروش میشدن که آدم برای یک روز از اجرا میرفت و مجبور نبود از یک ماه قبل، از ترس اینکه بلیط تموم نشه و موفق به دیدن نمایش نشه بلیط بخره به امید اینکه روز اجرا بتونه بره.
manimoon این را خواند
مهسا شیدانی، مصطفی بیگ محمدی و نیلوفر ثانی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بیشتر شبیه اپرا بود تا تیاتر و قصه ی خاصی نداشت. 95% تکرار یک سری جملات بصورت شعری و شعاری بود. هماهنگی و بازیشون خوب بود ولی من اصلن از این سبک خوشم نیومد. صدای بازیگر ایرانی که ترجمه میکرد رو هم که خوب نمیشد شنید با اینکه همکف ردیف 8 بودم. معنی بسیاری از حرکات موزون رو هم واقعا درک نکردم و در آخر هم نفهمیدم هدفشون چی بود. اگر کسی متوجه شد خوشحال میشم به من هم بگه!
و اینکه اگه زمان تکرار و ترجمه کسر میشد اصل نمایش به 30 دقیقه به زور میرسید.
۰۳ بهمن ۱۳۹۲
تینا جان حرفت تناقض داره. اگه اونطور که گفتی تئاتر و پرفورمنس نوعی از هم نباشن، پس اتفاقا خیلی بی ربطه که در جشنواره تئاتر پرفورمنس ببینیم! حداقلش اینه که "باید" بدونیم آیا اجرایی که به تماشاش میریم واقعا یک تئاتره یا قراره پرفورمنس از آب در بیاد.
۰۷ بهمن ۱۳۹۲
منطورم اینه که چون عناصر تئاتر رو هم درون خودش جای داده میتونه تو این جشنواره حضور داشته باشه ودر واقع میتونه در تمامی جشنواره های هنری باشه ، این حتی عجیب نیست که شما واسه دیدن آثاری به یک گالری بری و با پرفورمنس روبه رو بشی درواقع پرفورمنس مرز بین هنرها رو تا حدی شکسته. من مخالف اینکه بدونیم پرفورمنس هست یا نه هم نیستم، کلا باید اطلاعت کاملی از نمایشها داده میشد چه نوع اجرا جه داستان و ... تا انتخابهای بهتری داشته باشیم که اینطور نبود !!!!
۰۷ بهمن ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تیاتر بسیااار خوبی بود. واقعا از تماشای اون لذت بردم. از بازی های بسیار حرفه ای بازیگرها و صدا و نورپردازی و دکور هوشمندانه و ساده اش گرفته تا داستانی جالب و عمیق که با اجرای عالیش گاها باعث میشد مو برتن آدم سیخ بشه! ای کاش گروههای خارجی اجراهای بیشتری داشتند.

بازیهای خیلی خوبی هم داشت، بخصوص بازیگر نقش برناردا خیلی خوب نقش مادر دیکتاتور و بدخلق رو بازی کرد.
۰۲ بهمن ۱۳۹۲
با نظر دوستان کاملا موافق هستم و درد گردن باعث میشه که لحظات بیشتری رو به این کار فکر کنم :) حرکت اول نمایش و افتادن صفحه سفید پشت صحنه برام خیلی جالب بود و بازی ها هم که همگی جای خود داشت و بسیار لذت بخش بود و دوستانی که روز اجرا زیارت کردم برام معادل نمایش لذت بخش بود از همگی متشکرم :)
حتی از آلمان:))
۰۳ بهمن ۱۳۹۲
مرسی رییس منم از دیدن شما بسی خوشحال و سورپریز شدم :)
۰۴ بهمن ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوستان میدونید اجراهای گروههای خارجی به زبان خودشونه یا انگلیسی؟
علی ذوالقدریها این را دوست دارد
معمولا به زبان اصلی خودشونه.
۲۸ دی ۱۳۹۲
مرسی از اطلاعتون.
۲۸ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Henrik Johan Ibsen = هنریک یوهان ایبسن
بهرنگ، مارال عظیمی و niloofar.Lotus این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازی آقایان بهرام و بهنام تشکر واقعا عالی و قوی بود. دکور جالبی داشت.
داستان نمایش از کارهای دیگر سایمون که تا به حال دیدم جذابیت کمتری داشت که بیشتر به خاطر نوع پایان داستان بود.
ممنون از تشریف فرماییتون.
۱۴ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش کمدی خوبی بود و بازیها خیلی خوب و روان بودند. انتخاب موسیقی جالبی داشت. با اینکه نویسنده ایرانیست، نمایش ایرانی نبود! که البته متن و دیالوگهای خوب و غیر قابل انتظاری داشت.

نورپردازی کمی مشکل داشت، و صورت بازیگرها به دلیل داشتن کلاه و عدم تنظیم مناسب نور تاریک میشد.
گاهی اوقات صدای بلند موسیقی مانع شنیدن صدای بازیگرها میشد.

در کل نمایش خوبی بود و از دیدنش لذت بردم.
برای شب اول اجرا شاید کمی طبیعی به نظر میرسید.
از شما سپاسگذار هستیم که دقت به خرج دادید و انقادتون رو با ما درمیون گذاشتید. حتما در شبهای بعد برطرف میشه.
۱۳ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نام زیبا و فکر برانگیزی داره. تصاویر و داستانهای زیادی تنها با خواندن اسمش به ذهن میرسه.
دوستان آیا این نمایشنامه ی آقای نرگس نژاد چاپ شده؟
شهرزاد آل، هدیه کاظمی و سارا این را دوست دارند
انصافن اسم جالبیه.. بادی که تو را خشک کرد، مرا برد.
۰۳ دی ۱۳۹۲
سپاسگزارم خانم بیاضی.
۰۴ دی ۱۳۹۲
خواهش میکنم...
۰۶ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازی ها بسیار خوب و روان بود و کارگردانی عالی. ویژگیهای تئاتر اپیک برشت رو میشد به وضوح در طول اجرا و تاثیر نهاییش روی بیننده دید.
امیرحسین مجیری این را خواند
ساناز همتی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به تازگی نمایش شایعات رو دیدم و از دیدنش پشیمون شدم. مخواهم نمایش کله پوک رو ببینم . دوستانی که نمایش کله پوک رو دیدن آیا طنز این نمایش سطح پایین و دم دستیه؟
مهدی ملک زاده و محمد فروزنده این را خواندند
ذوق زده این را دوست دارد
بله همینطوره.نمی ارزه 1 ساعت و 45 دقیقه از وقتتو بابتش بذاری.به نظرت نمایشی که خوب و پر مخاطب باشه به 40-50 درصد تخفیف یا اجرای رایگان برای خبرنگارها و عکاسها می رسه؟
۰۶ آبان ۱۳۹۲
رها جان، اصولا نمایشنامه شایعات از کله پوک ها قوی تر و جذابتره، ولی اجرای کله پوک ها، اجرای قابل قبول تری ست. من هم هر دوشون رو دیدم و به نظرم شایعات رو انگگار چند تا بچه مدرسه ای (اون هم در مقطع راهنمایی) داشتند بازی می کردند. فکر می کنم از دیدن کله پوک ها پشیمون نشی. حسابی می خندی.
۰۶ آبان ۱۳۹۲
سپاسگزار از همه ی دوستان برای راهنمایی.
۰۶ آبان ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید