من تو را دوست دارم
تو
آن چه را که نمیتوانی دوست بدار
تواناییهایت را دوست بدار
من ناتواناییهایت را
غرورت را دوست بدار
من شکستن آرام آن را در میان بازوانم
بیباکیات را دوست بدار
من ضعفهای حالا و بعدت را
آیندهات را دوست بدار
من هر آنچه را که پایان یافته است
صدها زندگیای را که میخواستی
... دیدن ادامه ››
داشته باشی دوست بدار
من این یکی را که باقی مانده است
و اینکه چگونه با این همه دوری میتواند اینگونه به من نزدیک باشد
من آنچه را که هست دوست دارم
تو آنچه خواهد آمد
مرا دوست بدار
من تو را دوست دارم
از: هرمان د کونینک ترجمهی مودب میرعلایی