در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال صادق طالع | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:46:28
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
صادق طالع (ms.taleh)
درباره نمایش پسر i
این نمایش رو به دعوت دوست عزیز حمید جان دیدم.

بازی ها بسیار بی روح بود (که با توجه به سبک کار فکر می کنم قصد کارگردان بوده و در خدمت روند ... دیدن ادامه ›› تکراری زندگی کاراکترها) و نداشتن دیالوگ و سیکل های تکراری باعث خستگی بسیار زیاد تماشاچی میشه. تا جایی که متوجه شدم هدف کارگردان همین بوده، مخصوصا اینکه بعضی اکت ها (مثل ظرف شستن و تعویض لباس) بسیار طولانی و با جزییات اجرا می شدن. بخاطر همین طبیعیه که باب میل خیلی از تماشاچی ها نباشه.

به نظرم تمامی اکت هایی که اجرا میشن در روایت لازم بودن و حرفی می زدن و تغییرات بسیار ریز و تدریجی که اتفاق می افتاد جذابیت ریزی می داد. لحظه ی پایانی هم خیلی با اوج احساسی کم اتفاق افتاد. از یه طرف انتظار داشتم پر رنگ تر باشه این لحظه، اما از طرف دیگه همین رفتن آرام پدر از صحنه حرفی داره برای خودش. اون غم اکت ها و لحظه های آخر خیلی آشکار حس شد و خستگی طول نمایش رو موجه کرد.

در مورد تصاویر ویدیویی در تیاتر اعتقاد من اینه که یا نباید انجام بشه یا باید خیلی خوب انجام بشه. تماشاچی ها تجربه دیداری شون به تصاویر ادیت شده ی ویدیویی خیلی خیلی بیشتر از تیاتره و ضعیف بودن ادیت رو راحت می تونن حس کنن. متوجه منظور هر تکه کلیپ در داستان می شدم اما هیچ حسی رو منتقل نمی کرد و باید بیشتر کار می شد روش، بعلاوه اینکه انتخاب بعضی کلیپ ها جالب نبود.

صندلی ها افتضاح بود و عملا کمرم رو نابود کرد و تا چند ساعت بعد اذیت می کرد.

در کل تجربه جالبی بود و از تماشاش راضی ام اما به کسایی که دوست نداشتن هم حق میدم. همچین کاری بسیار خلاف جریانه و طبیعیه که تعداد زیادی ناراضی داشته باشه.
اول از همه ممنونم که اومدی صادق جان و نظرت رو هم خیلی مفصل و صادقانه نوشتی و دمت گرم واقعن.
خیلی خوشحالم که به جای اکانت های فیک و تعریف های غیرواقعی می‌تونیم در کنار رفاقت خیلی هم جزئی و سختگیرانه نقد و تحلیل کنیم کارای همدیگه رو و این لذت بخشه واقعن.
دقیقن این کار به گونه ایه که فرد به فرد میتونه خیلی واکنش های متفاوتی داشته باشه و این رو مفصل و جامع گفتی و ممنونم.
بابت صندلی ها هم که فقط میشه عذرخواهی کرد از جانب گروه و مجموعه سالن سیمرغ و گویا قراره تعویض بشه بعد از اجرای ما.
ولی خب این به پسر نرسید و سختیش برای تماشاگران ما موند و شرمندگیش برای ما ????
۱۱ تیر ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یکشنبه یدونه A11 دارم نمی تونم برم
کسی با 3ش یا 4ش عوض می کنه؟
علی نجاریان این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام
تمدید میشه؟
شاهین، غزال م، سعید یعقوبی، عادله گرشاسبی و علی نجاریان این را خواندند
ف کیوان و Ehsan Vahab این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این نمایش رو هفته ی پیش به زبان فارسی دیدم ولی فرصت نشد که تا الان نظرم رو بگم.
در کل نمایش خوب و لذت بخشی بود و دوست داشتم ولی بنظرم زمانش ... دیدن ادامه ›› بیش از حد طولانی بود و محتوای نمایش ظرفیت 100 دقیقه رو نداشت. شاید اگر بعضی از میزان سن های ضعیف رو حذف و ریتم نمایش رو سریعتر می کردن، تجربه ی خیلی لذت بخش تری می شد.

داستان: خیلی تاکید شده بود همه جا که نمایشنامه در پولیتزر درام 2017 سوم شده. همچنین در سالن های متوسط برادوی هم یه اجرا رفته. خودم نتونستم متنش رو از اینترنت گیر بیارم و بخونم اما با توجه به اجرا، متنی متوسط/خوب به نظر می رسید. ارجاعات فرهنگ عامه زیادی توش بود که با یک بار دیدن متوجه همش نمی شید. همچنین بسیار دیالوگ محور بود و اکثر میزان سن های گرم کردن به نظرم استعاره ای بود .
صحنه و لباس و گریم و نور: زمین فوتسال تو صحنه جالب بود که البته مطمئن نیستم تو متن بوده یا ایده ی عوامل. نمی دونم چرا چمن بود کف زمین، با توجه به این که هم فوتسال بود و هم داستان تو سالن سرپوشیده بود. شاید برای راحتی اجرای حرکات بازیگران یا حذف صدای کفش روی زمین بوده. لباس و گریم و نور رو هم به شخصه دوست داشتم و کافی بود به نظرم.
بازی: بازی ها همه تقریبا خوب و در یک سطح بود و خسته نباشید میگم به بازیگران، اما به شخصه بازی خانم ها حق وردیان، پیرویسیان و جبرئیلی بیشتر تو ذهنم مونده، شاید به این دلیل که دیالوگ های این دوستان رو بیشتر متوجه می شدم. دیالوگ ها تاحدی سخت و نصفه نیمه به گوش می رسید. البته شرایط سالن تاثیر زیادی داشت و صدا رو خفه می کرد. صحنه ی بزرگ و فاصله تاحدی زیاد با تماشاچی هم البته تاثیر گذار بود. فکر کنم در بروشور بود که بیان شده بود که قرار نیست تماشاچی تمامی دیالوگ ها رو متوجه بشه و باید حس مکالمات بی سر و ته گروهی نوجوون کم سن ایجاد بشه، اما اینکه در بیشتر نمایش این شرایط باشه فکر نمی کنم که مد نظر کارگردان بوده باشه.

پ.ن: از لحاظ طراحی گرافیکی تیزر ها و بروشور و غیره، خیلی خوب عمل شده بود و در کمتر نمایشی مشابهش رو میشه دید. پوستر البته زیاد جالب نیست و باعث جلب توجه نمیشه.
پ.ن2: نمایشگر اگه تنها به عنوان بیلبورد برای نشون دادن نتایج بازی ها و تبلیغات استفاده می شد خیلی بهتر بود. مخصوصا صدای راوی (یا زنوفون به قول بروشور) خیلی نچسب و اعصاب خورد کن بود. وقتی یک نمایش صحنه ای نسبتا بزرگ، بازیگران زیاد با دیالوگ های سریع و یک نمایشگر بالای صحنه داره، به سختی خواهد توانست توجه تماشاچی رو متمرکز کنه روی روایتش. حالا شما بیا یه صدای دیگه که به صورت رندوم پارازیت و تیکه می ندازه رو هم اضافه کن.

در کل نمایش خوبی بود و اگر سختگیر نباشید خوشتون خواهد اومد.
در ضمن یادم رفت بگم که نمایش چند تا میزان سن خیلی جالب داشت که واقعا ازشون خوشم اومد و تو حافظه ام مونده. خسته نباشید به کارگردان
۲۲ شهریور ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
قبل از حرف های اضافه بگم که نمایش بسیار زیبایی بود و ارزش چند بار دیدن رو واقعا داره و باید صبرکرد تا دوباره تمدید شه.

وضعیت بد سالن واقعا ... دیدن ادامه ›› صدمه می زنه به نمایش و مدام حواس شما متوجه هوای گرم و صندلی های سفت میشه که دستکمی از نیمکت های سنگی پارک ها ندارن.
مثل اینکه باید بادبزن و بالشتک برد به تئاتر مستقل وگرنه شمایید و 2 ساعت وول خوردن تو صندلی.

بازی ها: همه تقریبا خوب بودن ولی از بازی امیر نوروزی که تقریبا تمام طول نمایش رو روی صحنه بود و دیالوگ می گفت لذت زیادی بردم مخصوصا اینکه تا پایان نمایش انرژیش رو حفظ کرد. کاراکتر های آقایون یوسفی و عبدی سخت بود ولی بخوبی از عهده اش درومدن.
داستان: متن تمیزی بود و دیالوگ ها ارجاعات بی مورد نداشتن. دیالوگ ها پیوسته بودن و جذاب. کمدی خوبی داشت که سالن رو پر از خنده می کرد اما وقتی در انتهای نمایش حقیقت تا حدی روشن شد خنده روی لب های تماشاچیان خشکید. بازجویی های آخر نمایش بسیار پرقدرت بودن و اینکه برخی کلمات رک بیان می شد رو دوست داشتم. تماشاچی ایرانی باید یکم ترسش از کلمات بریزه. در بیان مسایل اجتماعی، ادب خودش وسیله ایه واسه پوشوندن چهره ی کریه واقعیت.
نور، لباس و موسیقی و سایر موارد معمولی و مناسب بودن.

خسته نباشید در کل.
* منظورم آقایون یوسفی (کمالی) و حق شناس (عبدی) بود
۱۶ شهریور ۱۳۹۸
باید حضورا به مسئولین سالن اعتراض کرد تا مجبور شد بخشی از سود خودشون رو که کم هم نیست به رفاه مخاطبین اختصاص بدن و مثلاً سیستم تهویه قوی و مناسب رو در سالن قرار بدن
۱۷ شهریور ۱۳۹۸
اخیرا وضعیت تهویه این سالن داغون،کمی بهتر شده
۰۵ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
واقعا نمایش جذابی بود و از تمام جوانبش لذت بردم به قدری که اگر امکانش بود دوست داشتم یکبار دیگه هم حداقل ببینمش.
اقتباسی که از نمایشنامه ی شکسپیر ... دیدن ادامه ›› کرده بودن مناسب بود و به ماهیت فیزیکال بسیار عالی کار می خورد.
طراحی صحنه و لباس و گریم هم که دیگه جای حرف نداره و بسیار زیبا و سرشار از خلاقیت بود. مخصوصا برخی حرکات ظریفی که با دریچه های صحنه میشد دلنشین بود.
بازی ها مناسب بود ولی من بیشتر از همه از بازی آذین نظری و خاطره حاتمی رو دوست داشتم و مخصوصا از بیانشون لذت بردم.
در کل خسته نباشید و بسیار عالی بود.
امیر مسعود، رضا یزدانی پدرام و محسن جوانی این را خواندند
حمید خورشیدی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
قبل از هرچیز بسیار از تاخیر 20 تا 25 دقیقه ای اول نمایش آزرده شدم و این نبود نظم بسیار دید بدی از نمایش در من بوجود آورد.
بازی: بازی ها دلنشین و لذت بخش بود و آقای تفتی انرژی زیادی گذاشته بودن و بازی زیبایی داشتن (البته با توجه به شخصیت بی بعد کاراکتر دایی) تا جایی که در یک ربع انتهایی نمایش خستگی شون قابل مشاهده بود.
داستان: مهم ترین ضعف این نمایش داستان بسیار سطحی و بی هدف بود. کمدی کار در حد پشم و تگری و شاشیدن در باغچه بود و هیچ طنز ملایم و قابل تعملی در کار دیده نمی شد، که البته باعث ریسه رفتن تماشاچیان هم می شد. دیالوگ ها همه سطحی و فراموش شدنی بودن و تنظیم شده بودند تا آقای دایی تیکه ای بپرونه به یکی از بازیگر ها برای خنده ی تماشاچیان.
نور: بازی ی زیادی با نور انجام نشده بود بجز چند صحنه کوتاه و رورانس، اما مشکلی هم احساس نمی شد و مناسب بود بنظرم.
موسیقی: اکثر نمایش آهنگ عروسی در پس زمینه شنیده می شد و اگرچه به فضاسازی کمک می کرد اما هیچ چیزی به نمایش اضافه نمی کرد و ای کاش که از اون بهتر استفاده می شد و کمی خلاقیت چاشنی اش میشد.
صحنه و لباس: به نظرم مناسب بودن و با روایت خطی داستان هم خوانی داشت. بعضی ها می گفتن که کلیشه ای هست اما بنده موافق نیستم و فکر می کنم که ... دیدن ادامه ›› لزومی نداره در هر اجرا چرخ دوباره اختراع بشه.

پ ن: چند بار ضربه خورد به قفس پرنده ها و باعث ترس اون ها شد که دوست نداشتم و بسیار بی مورد بود.
پ ن 2: دوستان درباره ی مسخره کردن اقلیت ها جنسی و قومی گفته بودن. بنظرم این موارد صرفا برای دادن شخصیت به کاراکترها استفاده شده بود (که موفق نشده بود) و داستان هیچ حرفی در رابطه با خودشون نداشت که بزنه.

در کل نمایش برای اکثریت مردم جذاب و لذت بخش خواهد بود و خواهند خندید.