در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نگار عبادی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:09:27
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
در ابتدای نمایش امیدوار بودم شاهد یک کار خوش ریتم و خوب باشم اما این یک تصور اشتباه و مربوط به دقایق آغازین نمایش بود.شیفت کردن به زبان روسی تنها قسمتی بود که دوست داشتم و البته در نمایش های دیگری هم مشابه آن را دیده بودم و نوآوری محسوب نمیشد اما تنها بخش جذاب نمایش برایم همین بود. بازی ها به ویژه خانمی که نقش راوی داشت بسیار ضعیف بود . بخشی از نمایش تصور میکردم این خانم نابیناست و بازی بلاتکلیفی داشت و اکتهای بسیار شلخته. طراحی لباس هم خوب نبود و باز هم در مورد لباس راوی بر بازی ضعیف طراحی لباس ضعیف هم اضافه میشد.من شناختی از تیم سازنده نداشتم و باتصور اینکه متن محمدچرمشیر روی صحنه میرود و خواندن مصاحبه کارگردان حاضر شدم قوانین و رفتار زشت کارکنان تالار مولوی رو بپذیرم و وارد سالن بشم تا شاهد یک کار خوب باشم اما نتیجه در حد یک کار کلاسی بود.
به نظرم نور پردازی و طراحی لباس تنها نقطه قوت نمایش بود. و اما برام عجیب و جای سوال بود که چرا شازده کوچولو دختر بود و اینکه چرا دوتا دختر بودن؟ روباه که در داستان پند و اندرز خردمندانه میده اینجا چرا شبیه مردی بود که ادای خانم ها رو در میاره؟ مار چرا شبیه روتیل طراحی شده بود؟ حتی برام جای تعجب بود چرا اینهمه بچه های کوچیک رو برای تماشای این تیاتر اورده بودن و خیلی سوالات دیگه که در انتها متوجه شدم به دلیل درک نادرست و ناقص متن اصلی از طرف سازندگان نمایش بوده.متاسفانه این نمایش باوجود هزینه زیادی که برای اجرا در یکی از بهترین سالنهای تیاتر تهران داشت اثر ناامید کننده ای بود. تمام فلسفه و عمقی که در داستان اگزوپری بود در این نمایش از بین رفت. حتی برای موزیکال کردن متن هم زحمتی نکشیده بودن، طراحی حرکت هم فاقد هماهنگی مناسب بود و با لباس های بازیگران همخونی نداشت چون وقتی این حجم کلاه و لباس برای بازیگران طراحی میشه حرکت ها باید طور دیگه طراحی بشه و یک کلیت منسجم رو بسازه و در کل کار ضعیفی بود که تصویر زیبای داستان شازده کوچولو رو در ذهنم مخدوش کرد.
بعضی از شوخی های کار رو دوست داشتم و بامزه بود ولی دیالوگ ها و داستان جای کار بسیار بیشتر داشتن و بهتر بود پخته و قوام یافته تر نوشته و اجرا میشد. دو بازیگر آقا تونستن مخاطب رو با خودشون همراه کنن هرچند صحنه های احساسی چه در متن چه در اجرا اصلا مورد پسند من نبود. قسمتی که راهنما و داوطلب نمیتونستن از هم جدا بشن خوب طراحی شده بود و به لحاظ اجرا و اکت بدنی هم خیلی خوب بود.. بازی بازیگرهای خانم رو دوست نداشتم و حسی که برای من ایجاد کرد این که اصلا تمرین خاصی برای بازی ها نداشتن . یه جاهایی هم بازیگر اقا که در ابتدا نقش راهنما داشت زیاد از حد حرکت های ورزشی انجام میدادن و این حرکت ها چون بدون ایده هنری طراحی شده بود از کار بیرون میزد فکر میکنم باید به طراحی لباس و صحنه توجه می شد و برای چنین موضوعی لازم بود خلاقیت بیشتری به کار برده شه
خسته نباشید به همه عوامل و موفق باشید
سپهر و امیرمسعود فدائی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نگار عبادی (negar.ea)
درباره نمایش چخفته i
از روی بعضی کامنت ها با جبهه گیری وارد سالن شدم اما نظرم تغییر کرد.
فضای فانتزی رو خوب ساختن. دیالوگها رو دوست داشتم هرچند دیالوگهای دایی وانیای چخوف نبود اما به سبک نمایشنامه نویس های بزرگ نزدیک بود مثلا کمی حال و هوای نوشته های بکت داشت با کاراکترهای چخوف
چه تکرارهای خوبی داشت تکرار نه ماه انتظارکشیدن خیلی خوب بود اما فهم دلیل بعضی تکرارها سخت بود مثلا دلیل تاکید متن روی خیس شدن رو نفهمیدم اما حس غم ایجاد میکرد
صحنه و گریم میتونست بهتر هم باشه
قاب‌های خوبی رو دیدیم مخصوصا قسمتایی که رنگ نور تغییر میکرد
قسمتایی که توی قطار تکون میخوردن بامزه بود
اینکه بازیگر ثابتی از وانیا و عشقش نباشه که فقط لباسشون شبیه بود رو دوست داشتم حتی اخر کار دیدم یکی از خانما از دوتای دیگه قدبلندتره که ... دیدن ادامه ›› این یکی نبودن ظاهر بازیگرا بیشتر تاکید رو میبرد روی شخصیت و زوایای مختلف روحی یک نفر
در مورد وانیاها هم همین فرق ظاهری رو داشتن که برای من جالب بود.اما ایا تعمدی بود در اینکه بازیگر خانمی که از همه مسن تر بود پشت پیانو نقش نوجوانی رو داشت یا نه؟ و همینطور در مورد وانیا چه دلیلی داشت یک نفر ثابت باشه و بازیگر دیگه پیر و جوون بشه و دوتا بازیگر اقا باشن در مقابل سه تا خانم ؟
در کل اینکه به حال و روز امروز ما نزدیک بود و کنایه هاش رو با ظرافت میگفت و پیچیدگی از ویژگیهای خوب نمایش بود
با وجود تیاترهای سطحی و شعاری، کارهای این سبک امیدوار کننده هستن
خسته نباشید
Havosh، fateme soleimani، امیرمسعود فدائی، سپهر و سارا زارعی این را خواندند
گروه تئاتر دارما این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به نظر من موضوعات مربوط به هولوکاست همیشه جذابیت داره چون در واقع دید جهانی رو می طلبه و تازه وقتی سراغ برداشت از کارهای برشت برید قطعا مضمون و موضوع کار به خودی خود عمیق می شه. در این نمایش چیزی که بیش از همه برای من جذابیت داشت فرم بود و کارگردانی خوب. از نظر نور و صحنه هم خیلی خوب بود و این ها هم از نقاط قوت کار بودن راستش اسم نمایش اون قسمتیه که زیاد دوست ندارم پوستر میتونست جذابتر و طراحی لباس میتونست خلاقانه تر باشه با اینکه جای خلاقیت بیشتر در متن هم وجود داشت و در صورت کم شدن قضاوت شخصی در لایه های زیرین ارائه مفهوم میتونست جذابتر هم باشه
در کل نمایشی هست که دیدنش پیشنهاد میشه البته در صورت اینکه تمدید بشه
خسته نباشید به همه عوامل
از نظر من کاری که در مورد تنهایی ساخته شده باید خیلی عمیق تر باشه من عمقی احساس نکردم نه در بازی نه در دیالوگ و متن
اینکه تک نفری به کمک صدا بتونی یکساعت جلوی آدما باشی و نگران نشی از خسته شدنشون اعتماد به نفس عجیبی میخواد و قابل تحسینه و حتی این ایده که از طریق صدا برای مخاطب فضاسازی بشه تا خودش چیزی رو تصور کنه هم ایده خوبیه که اینجا فقط در حد ایده خوب موند
من با حس اینکه قراره کار خوب ببینم وارد سالن شدم ولی در مجموع فقط یکی دوتا دیالوگ رو دوست داشتم مثلا "اینجا واحد پول بهمنه واسه همین همیشه زمستونه" که احساس آخرش با آهنگ علی کوچولو برام همخونی پیدا کرد بازی سجاد افشاریان هم چندجایی حس واقعی داشت و به دل می نشست اما کلیتش کلیشه ای و شعاری بود شاید این سبک کارها در سلیقه من نیست و به همین دلیل کامنتها و شلوغی سالن منو متعجب می کنه که مخاطب ایرانی به جایی رسیده که توی بهترین سالن این شهر باید از چنین اجرایی شگفت زده بشه! مخاطبی که هنوز یاد نگرفته توی سالن نمایش باید گوشیش رو خاموش کنه که دو سه بار زنگ نخوره.وقتی ده دقیقه سکوت میدن هم حرف نزنه و خودش رو به در و دیوار نکوبه.
با احترام به عوامل کار و کسانی که این نمایش رو دوست دارن من به شخصه دیدنش رو توصیه نمی کنم یعنی اگه نبینید هم چیزی از دست ندادین
در مجموع کار خلاقانه و خوبیه بازی ریحانه رضی رو دوست داشتم و من به شدت از قسمتی که دو نفر دوستشون اومدن خونه شون و بازیگر خانم و اقا که مهمون بودن یه بحثی در سکوت با هم داشتن خوشم اومد. کارهای جذابی داشتن مثل تفاوت دنیای داخل مونیتور و دنیای روی صحنه.دکور و لباس ها رو خیلی دوست داشتم. اینکه صدای بازیگرا رو با واسطه بشنویم به فضاسازی کمک کرد ولی کلیت کار حسی که برای من ایجاد کرد مثل دیدن فیلم بود تا تیاتر نمیدونم این تعمدی بوده یا نه. سوژه یه مقدار ساده بود و متن میتونست بهتر باشه و همینطور دیالوگها جای کار بیشتر داشتن. چیزی که احساس کردم بیشترین تمرکز بر بازی و نحوه اجرا بود که موفق هم بود در کل اینکه از دیدن این نمایش پشیمون نمیشید. خسته نباشید به همه عوامل.
🙏🙏
۱۷ مرداد ۱۴۰۲
ممنونم
۱۷ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید